Get Mystery Box with random crypto!

خاطره اول یای یا اول تابستان روز اول تیر ماه سال ۱۳۵۳ به ات | همراهان کودزر فراهان

خاطره اول یای یا اول تابستان
روز اول تیر ماه سال ۱۳۵۳ به اتفاق خانواده به مراسم جشن محصول واقع امام زاده ی ذلف آباد رفته و در زیر سایه درخت بید کهنسالی در کنار جوی آب اتراق نمودیم . اسباب خود را از روی الاغ ها پایین آوردیم .
آن سال شور و شوق بسیاری در بین جوانان فراهان بود و آن ها با موتور سیکلت های یاماها و سوزوکی ۸۰ ، ۱۰۰ و ۱۲۵ خود در جاده های منتهی به ذلف آباد ویراژ داده و گرد و خاک را به هوا بلند
می کردند .
آواز انکر الاصوات و هیجان انگیز الاغ ها در فضای ذلف آباد پیچیده بود .
بعضی از مردم پشت وانت و برخی دیگر سوار بر تریلر متصل به تراکتور ، موتور سیکلت ، دوچرخه وگروهی نیز هم سوار بر الاغ راهی محل جشن محصول بودند .
الاغ سواران بسان قطار پشت سر هم در جاده منتهی به ذلف آباد خودنمایی
می کردند .
کسبه از شب قبل دور تا دور ساختمان امام زاده احمد بن علی را قرق کرده و پهلوانی دوره گرد نیز معرکه گرفته و با نمایش چندین مار مشتری برای خود جمع می نمود .
و با نمایش چند چشمه از کارهای پهلوانی خود و بیان صحبت های رجز گونه وزنه های سنگین را به هوا پرتاب و با سینه ی خود مهار می نمود و زنجیری ضخیم را دور کتف خود قفل کرده و با فشار کتف و فرستادن صلوات آن زنحیر را پاره می کرد و بعضا در باره کارهای خود غلو هم می نمود .
سپس دستمالی را روی زمین پهن و از تماشاچیان دستمزد و هدیه طلب می کرد .
درگوشه ای دیگر مداحی پرده خوان پارچه ی پرده خوانی خود را ‌به دیوار نصب و در وصف خاندان اهل بیت اطهار سلام الله علیهم اجمعین و اشاره به تصویر روی پرده مداحی و روضه خوانی
می نمود و سپس از حضار طلب وجه می کرد . مردم هم وجوهی را پرداخت
می کردند .
در آخر معرکه اوراق طلسم شکن خود را با بیان غلو آمیز و آب تاب به اعجاز آن اوراق به فروش می رساند .
به خاطر اینکه درس ریاضی ام ضعیف بود ورقی به مبلغ ده ریال خریده تا طلسم درس ریاضی را با آن برگه بشکنم .
گوشه ها ی آن ورق را کنده و همراه با لیوانی آب بلعیدم و ورق طلب شکن اثری که روی درس ریاضی من نگذاشت حتی تا چند روز ناراحتی معده و روده گرفتم که خدا به ننه قام گلزارم رحم کرد که نمردم !
جوانی بلال فروش بلال های کبابی را آماده و بلال ها را در آب نمک غوطه ور هر بلال کبابی را به مبلغ پانزده ریال می فروخت و خطاب به مردم داد می زد .
بیا جلو بلال دارم
بلال شیراز دارم
بلال بخور کشتی بگیر
خوردی زمین دوباره بگیر .
بازار بستنی، یخمک و آلاسکا فروشان از همه گرمتر بود قیمت آلاسکا ، یخمک ، بستنی سنتی نونی ، کیم ، نوشابه ، کیک و فالوده هر کدام ده الی دوازده ریال بود .
اکثر نوجوانان و جوانان مشتری پرو پا قرص آن ها بودند و البته درآن هوای گرم و در روز اول تابستان خوشایند و گوارا می نمود .
جوانی هم شیشه های نوشابه را در بشکه ی حاوی یخ ریخته و نوشابه خنک با کیک یزدی را به قیمت هجده ریال
می فروخت .
کشاورزان بیشتر دنبال خرید وسایل کشاورزی بودند .
بانوان دنبال خرید لباس تابستانی و ظروف آشپز خانه و مسن تر ها هم مشتاق زیارت مرقد مطهر حضرت احمد بن علی نوه ی امام موسی کاظم (ع) بودند .
دو دستگاه دستشویی وجود داشت که طول صف دستشویی به یکصد متر
می رسید.
همه می گفتند . عجِله کن ! زود باش !
ذلف آباد همه چیزش خوب بود فقط کمبود سرویس بهداشتی حضار را به مشقت
می انداخت .
جوی آبی از وسط مزرعه ذلف آباد عبور می کرد و به محیط طراوت می بخشید .
کشاورزان محلی در کنار زمین زراعی خود حاضر و دائم به حضار تذکر می دادند که به داخل محصولات آنها نروند .
لازم به ذکر است که مزرعه دلف آباد (ذلف آباد) در اعصار قدیم شهر بوده است .
طی حفاری های اخیر قسمتی از آن شهر در عمق دو و نیم متری زمین توسط باستان شناسان کشف گردیده است .
ذلف آباد مردم جنگجو و مقاومی داشته است .
مدافعین شهر ذلف آباد روزها در تونل های دست کنده ی خود مخفی و شب ها از مخفی گاه خود بیرون آمده و به سپاه دشمن حمله
می کردند که احتمالا مهاجمان از سپاه ایلخانان مغول بوده اند .
جاسوسان دشمن راز مقاومت آنان را کشف و با هدایت آب رودخانه فصلی مجد آباد به درون تونل ها موفق به شکست آنها شده بودند .
در اطراف مزرعه ی ذلف آباد باغات انگور و کوچه باغ ها ی متعددی وجود داشت .
درشرق ذلف آباد مزرعه ی مبارک آباد قرار دارد که مردم فرمهین و مجد آباد نو بیشتر در آن مکان و در زیر سایه درختان سنجد اتراق
می کردند .
در موقع ناهار همه مردم به اتفاق خانواده خود دور سفره جمع و با خوردن پلو و خورش و آب دوغ خنک‌ از تناول آن لذت می بردند .
┈┉┉━❋ ❋━┉┉┈
کانال همراهان کودزر فراهان
Join
Telegram : @Kodzarfarahan2