Get Mystery Box with random crypto!

❖ کمیل کاشانی ❖

لوگوی کانال تلگرام komeilkashani — ❖ کمیل کاشانی ❖ ک
لوگوی کانال تلگرام komeilkashani — ❖ کمیل کاشانی ❖
آدرس کانال: @komeilkashani
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 574
توضیحات از کانال

💠 کانال حفظ و نشر آثار شاعر و مداح اهلبیت محمود شریفی 💠
تبادلات:
@alimanaghebi

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-07-31 12:07:37 ■ماجرای نبش قبر حضرت رقيّه(ع) در سال 1242

◆ ملا محمدهاشم خراسانی (ره) حکایت نبش قبر #حضرت_رقیه سلام الله علیها توسط ایشان به منظور ترمیم قبر و رفع آب‌گرفتگی مضجع شریف حضرت رقیه (س) در سال ۱۲۸۰ هجری،را نقل میکند :

◆ جناب آقا سيّد ابراهيم دمشقي كه نَسَبش به سيّد مرتضي علم‌الهدي منتهي مي‌شد بعد از نبش قبر حضرت رقیه (س)، مدام از شدت گریه و غصه غش می‌کرد. چون به هوش می‌آمد، قضیه کبودی را برای مردم تعریف می‌کرد
◆می گفت بدن مطهّر ایشان در پارچه سیاهی (چادر یا لباس سیاه) پیچیده و کفن شده بود. بخشی از صورت منّور ایشان را دیدم که هنوز از آثار سیلی، کبود و مجروح بود. سپس به همراه شیون ایشان، صدای ضجه و زاری از مردم بر می‌خواست.

اما حکایت :

قبر دچار آب گرفتگی شده بود و علما شیعه درخواست تعمیر قبر مطهر را داشتند.
والي به علماء و صلحاء شام از شيعه و سنّي امر كرد كه غسل كنند و لباس‌هاي پاكيزه بپوشند، به دست هر كس قفل ورودي حرم مطهّر باز شد، همان كس برود و قبر مقدّس او را نبش كند، پيکر را بيرون آورد تا قبر را تعمير كنند.
صلحاء و بزرگان از شيعه و سنّي در كمال آداب غسل كردند و لباس پاكيزه پوشيدند، قفل به دست هيچ كس باز نشد مگر به دست خود مرحوم سيّد، و چون ميان حرم آمدند كلنگ هيچ كدام بر زمين اثر نكرد، مگر به دست سيّد ابراهيم.
حرم را قُرق كردند و لحد را شكافتند. ديدند بدن نازنين حضرت رقيه سلام‌الله عليها، ميان لحد و كفن صحيح و سالم است اما آب زيادي ميان لحد جمع شده است.
سيّدابراهیم در قبر رفت، همين كه خشت بالاي سر را برداشت ديدند
سيّد افتاد. زير بغلش را گرفتند،
هي مي‌گفت: «اي واي بر من.. واي بر من..
به ما گفته بودند يزيد لعنةالله عليه، زن غسّاله و كفن فرستاده
ولي اکنون فهميدم دروغ بوده، چون دختر با پيراهن خودش دفن شده. من بدن را منتقل نمي‌كنم، مي‌ترسم بدن را منتقل كنم و ديگر به عنوان "رقيّه بنت الحسين" شناخته نشود و من نتوانم جواب بدهم.
سيّد بدن شريف را از ميان لحد بيرون آورد و بر روي زانوي خود نهاد و سه روز بدين گونه بالاي زانو خود نگه داشت و گريه مي‌كرد تا اينكه قبر را تعمير كردند.
وقت نماز كه مي شد سيّد بدن حضرت را بالاي جايي پاكيزه مي‌گذاشت. پس از فراغ از نماز برمي‌داشت و بر زانو مي‌نهاد، تا اينكه از تعمير قبر و لحد فارغ شدند، سيد بدن را دفن كرد.
و از معجزه آن حضرت اين كه سيّد در اين سه روز احتياج به غذا و آب و تجديد وضو پيدا نكرد و چون خواست بدن را دفن كند دعا كرد كه خداوند پسري به او عطا فرمايد.
دعاي سيّد به اجابت رسيد و در سن پيري خداوند پسري به او لطف فرمود که نام او را "سيّد مصطفي" گذاشت.
آنگاه والي واقعه را به سلطان عبدالحميد عثماني نوشت؛ او هم توليت زينبيّه و مرقد شريف حضرت رقيّه و امّ كلثوم و سكينه را به سيد ابراهيم واگذار کرد.
اين قضيه در سال 1242 هجري شمسي رخ داده و در کتاب «معالي» هم اين قضيّه مجملاً نقل شده و در آخر اضافه کرده است:
«فَنزلَ في قبرها و وَضع عليها ثوباً لفَّها فيه و أخْرجها، فإذا هي بنتٌ صغيرةٌ دُونَ البُلوغِ و كانَ متْنُها مجروحةً مِنْ كثرةِ الضَّرب»
« آن سيّد جليل وارد قبر شد و پارچه اي بر او پيچيد و او را خارج نمود، دختر كوچكي بود كه هنوز به سن بلوغ نرسيده، و پشت شريفش از زيادي ضربات مجروح بود.»
پس از درگذشت سيّد ابراهيم، توليت آن مشاهد مشرفه به پسرش سيّد مصطفي و بعد از او به فرزندش سيّد عبّاس رسيد.فرزندان سيّد ابراهيم دمشقي معروف و مشهور به "مستجاب الدعوه هستند.

منابع روایت؛
منتخب التواریخ، صفحه ۳۸۸.
اسرار الشهادة، صفحه ٤٠٦.
مقتل جامع مقدم، جلد ۲، صفحه ۲۰۸.
تراجم اعلام النساء، جلد ۲، صفحه ۱۰۳
@komeilkashani
147 views09:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 12:07:37 #شعر_آئینی
#حضرت_رقیه_س_

دیدند که یتیمم و بی آشنا زدند
از کربلا به کوفه و شام بلا زدند

تا دینشان ادا شود و نذرشان قبول
بابا مرا برای رضای خدا زدند

از هر کجا که قافله ی غم عبور کرد
ما را به اسم خارجی آنجا صدا زدند

بر پیکر تو نیزه و شمشیر و سنگ خورد
ما را به تیغ زخم زبان ، ناسزا زدند

با او نگفته ام تو هم اصلا به او نگو
دور از نگاه عمه مرا بارها زدند

از دست «زجر» ، زجر فراوان کشیده ام
دستور می رسید از او هرکجا زدند

سنگین شده است گوش من و درد می کند
از بس میان راه مرا بی هوا زدند

در قلبشان نبود مگر کینه از علی
تنها به جرم فاطمه بودن مرا زدند

مثل تو راضی ام به رضای خدا پدر
یکبار هم گلایه نکردم چرا زدند


ﮐﻤﯿﻞ کاشانی
@komeilkashani
138 views09:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 12:07:37 #شعر_آئینی
#غزل
#حضرت_رقیه
#کمیل_کاشانی

تويى به باغ ولايت گل بهار ، رقيه
كبود صورت ماهت بنفشه زار ، رقيه

كتاب كرببلا را كه خود تو حسن ختامى
حديث مرگ تو بخشيده اعتبار ، رقيه

خراب ، كاخ يزيد از شرار آه تو اما
بناى دولت عشق تو برقرار ، رقيه

اگر چه در غم بابا تو بيقرارترينى
قرار خاطر دلهاى بيقرار ، رقيه

دل كويرى من حسرت نگاه تو دارد
ز ابر لطف ، کمى بر سرم ببار ، رقيه

حسين ، فاطمه را در نگاه گرم تو می ديد
به قاب چشم تو شد بوسه‏ اش نثار ، رقيه

سه ساله وارث زهرا به درد و داغ و مصيبت
خرابه بود و تو و داغ بيشمار ، رقيه

کمیل کاشانی - ۱۳۸۱

@komeilkashani
137 views09:07
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 13:03:35 #شعر_آئینی
#مثنوی

کربلا یعنی شرف
 
کربلا یک اتفاق ساده نیست
ماجرایی پیش پا افتاده نیست
کربلا تکرار اشک و ناله نیست
قصه ی پاییز و داغ لاله نیست
کربلا فصل بلند عزت است
شاه بیت شعر انسانیت است
معرفت ، شور و شعور و سادگی
کربلا در یک کلام ، آزادگی
نور در کرببلا تفسیر شد
آینه در آینه تکثیر شد
تیغ بود و نیزه بود و سنگ بود
عرصه از هر سو به مولا تنگ بود
حضرت خون خدا یعنی حسین
مست و مجنون خدا یعنی حسین
بیرق سرخ حماسه برفراشت
نعره ی هیهات مناالذله داشت
هر که زیر پرچم او جمع شد
مثل یک پروانه دور شمع شد
بانگ هل من ناصرش در گوش هاست
در محرم خوانی چاووش هاست
مکتب حق الیقینش زنده است
نغمه ی هل من معینش زنده است
شیعه شمشیر است شمشیر حسین
شیعه فریاد است و تکبیر حسین
امتداد خط سرخ لاله هاست
صحنه ساز کل ارض کربلاست
کربلا تصویری از زیبایی است
عشق ، پاکی راستی ، آقایی است

□■□■

باز دیشب دل هوای عشق کرد
آرزوی کربلای عشق کرد
با نوای نی چه حالی داشتم
لحظه های بی زوالی داشتم
نی نوای بینوایی ساز کرد
نی هم آنشب عقده ی دل باز کرد
با نوای نی دلم دمساز شد
سوی دشت خون سفر آغاز شد
چشم دل وا کردم آنجا نور بود
سرزمین عشق و حال و شور بود
نینوا بود و خدا بود و حسین
وسعت کرببلا بود و حسین
کربلا یعنی بلاء للولا
در جواب نغمه ی قالوا بلی
کربلا یعنی شهود لاله ها
کربلا یعنی عروج ناله ها
کربلا یعنی طپش مستی جنون
کربلا یعنی عطش در موج خون
کربلا یعنی نوای العطش
روی لب ها رد پای العطش
کربلا یعنی سرآپا سوختن
تشنه لب بین دو دریا سوختن
کربلا یعنی که سقای ادب
در کنار شط بیفتد تشنه لب
کربلا یعنی حضور فاطمه
پیش سقا در کنار علقمه
کربلا یعنی تبسم بر اجل
نزد قاسم مرگ احلی من عسل
کربلا یعنی علی اصغر شدن
تشنه بر دوش پدر پرپر شدن
کربلا یعنی فغان و التهاب
خیره بر گهواره چشمان رباب
کربلا یعنی که رزم حیدری
اکبر آسا غرق خون جنگ آوری
کربلا یعنی وداع زینبین
پشت خیمه با گل زهرا حسین
کربلا یعنی ﻫﺠﻮﻡ گرگ ها
بر خیام یوسف آل عبا
کربلا یعنی یتیمان حسین
گریه در شام غریبان حسین
کربلا یعنی شرف در یک کلام
بر حسین وکربلای او سلام
السلام ای کعبه آمال ما
ای صفا و شور و عشق و حال ما
خاک تو دارالولای اهل دل
مروه و سعی و صفای اهل دل
کربلا بوی خدایی میدهد
عطر ناب آشنایی میدهد

کمیل کاشانی - ۱۳۷۴
( نینوای ناله)

@komeilkashani
177 viewsedited  10:03
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 03:09:13
اطلاعیه جلسات دهه اول محرم
208 views00:09
باز کردن / نظر دهید
2022-07-23 11:05:33
ای اهل عزا ماه محرم شده نزدیک

چاوش محرم با حضور مداحان و شاعران آیینی

سخنران:
حجة الاسلام حسینی نماینده ولی فقیه و امام جمعه کاشان

شاعران میهمان:
مهدی رحیمی"زمستان"
سید ابوالفضل عصمت پرست(مشهد)
سید حجت سیادت(آبادان)

زمان:
یکشنبه،2/5/1401بعدازنمازمغرب وعشا

مکان:
خیابان امام خمینی(ره)، حسینیه حضرت ابوالفضل(ع)، جنب مدرسه علمیه آیه الله یثربی(ره)

همراه ما در شبکه‌های شهر کاشان :
WhatsApp | Telegram | Instagram
420 views08:05
باز کردن / نظر دهید
2022-07-22 02:05:00
538 views23:05
باز کردن / نظر دهید
2022-07-16 10:45:50
#شعر_آئینی
#عید_غدیر_خم

ویران گر بنیاد تباهی است غدیر
بر نامه ی انبیا گواهی است غدیر

از جمعه و عید فطر و قربان برتر
تاج سر اعیاد الهی است غدیر

#کمیل_کاشانی
@komeilkashani
553 views07:45
باز کردن / نظر دهید
2022-07-13 03:01:11
بزرگداشت استاد علی شریف
523 views00:01
باز کردن / نظر دهید
2022-07-11 09:30:30 #حضرت_امام_هادی_ع
#شعر_آئینی
#غزل
#کمیل_کاشانی
#زیارت_جامعه_کبیره


دلم امشب گدای سامراست
از تو غیر از تو را نخواهم خواست

یا علی النقی الهادی
حرم تو بهشت قرب خداست

آسمان خاکبوس گنبد تو
کهکشان پیش پای تو برخاست

«مهبط الوحی و معدن الرحمه»
دل دریایی و زلال شماست

ذره با یک اشاره ات خورشید
قطره با یک نگاه تو دریاست

«من عصاکم فقد عصی الله» است
که مطیع شما مطیع خداست

قصه ی دوستی تان مولا
شرح و تفسیر وال من والاست

«قد نشرتم شرایع الاحکام»
راه غیر از شما فریب و خطاست

«قولکم صدقُ ، فعلکم حقٌ»
«امرکم متبع» که حکم قضاست

بسته بر بال هر ملک آمین
نفس جاری تو عین دعاست

«من اتاکم نجی» ، برای همه
آن ضریح شکسته قبله نماست

مشعل جامعه کبیره ی تو
به یقین رهگشای اهل ولاست

هر فرازش کتاب معرفت است
سطر سطرش شعور و شور افزاست

و خدا در طلیعه ی خلقت
عرش خود را به نورتان آراست

برج و باروی اقتدار شما
تا قیامت بلند و پا بر جاست

بزم می ، برکه السباع ای وای
روضه هایت گریز عاشوراست

خاکبوس در تو سلطان است
هر که بیچاره ی تو شد آقاست

کمیل کاشانی
@komeilkashani
473 views06:30
باز کردن / نظر دهید