Get Mystery Box with random crypto!

تاریخ کرد و کردستان؛ از ایوبیان تا اردلان اسماعیل شمس شا | کردستان نامه

تاریخ کرد و کردستان؛ از ایوبیان تا اردلان

اسماعیل شمس

شاید این پرسش پیش بیاید که پیوند تاریخ ایوبیان با اردلان چیست؛ می دانیم که ایوبیان بر بخش غربی جغرافیای جهان اسلام آن روز و تقریبا بخشی از ترکیه و ۱۵ کشور عربی امروز حکومت می کردند، اما قلمرو اصلی فرمانروایی اردلان تنها جغرافیای کوچکی در استان های کردستان و کرمانشاه و بخشی از اقلیم کردستان امروزی بود. از نظر زمانی هم اردلانها دست کم دو قرن پس از ایوبیان به قدرت رسیدند. پرسش، این است که با وجود این همه تفاوت زمانی و مکانی، چه پیوندی میان این دو سلسله می تواند وجود داشته باشد؟ پیوند ایوبیان و اردلان را شرف خان بدلیسی با زیرکی هرچه تمام و بینش ژرف مورخانه خود بهتر از هر کسی توضیح داده است. شرف خان کتاب خود را به چهار صحیفه تقسیم کرده است. صحیفه اول در " در ذکر ولات کردستان که علم سلطنت برافراشته اند و مورخان ایشان را داخل سلاطین کرده و آن مشتمل بر پنج فصل[مروانیان، حسنویه، فضلویه، لر کوچک وایوبیان] است". صحیفه دوم در ذکر عظمای حکام کردستان که اگر چه استقلالا دعوای سلطنت و اراده عروج نکرده اند، اما در بعضی اوقات خطبه و سکه به نام خود نموده اند و آن نیز مشتمل بر پنج فصل" و " فصل اول در ذکر حکام اردلان" است.

چنانکه ملاحظه می کنید شرف خان آخرین فصل صحیفه اول کتاب خود را ایوبیان و نخستین فصل صحیفه دوم آن را اردلان قرار داده است. چینش این فصل بندی به تنهایی گویای همه چیز هست و البته پرسش دیگری را به دنبال خود می آورد که چرا و چگونه مسیر تاریخ کرد و کردستان از ایوبیان به اردلان رسید و دیدگاه شرف خان در این باره چیست؟ او ماهیت و محتوای تاریخ ایوبیان و اردلان و شباهتها و تفاوتهای آنها و نسبت هر دو را با تاریخ کرد و کردستان چگونه تحلیل کرده است؟ پاسخ به این پرسشها و پرسشهایی نظیر آن، همان محتوایی است که در این دوره از کلاس شرح شرفنامه ارائه خواهد شد. عجالتا به این نکته اشاره می شود که ایوبیان آخرین سلسله کردی بود که نه تنها توانست بخش زیادی از قلمرو کردستان را که تحت سیطره کامل ترکمانان سلجوقی درآمده بود، از آنان بازپس گیرد و طوایف کرد را دوباره در آنجا اسکان دهد، بلکه با تسخیر کلیت جهان عربی رجال و طوایف کرد را به طرز گسترده و بی سابقه ای در آن مستقر کرد و برای نخستین بار همه دنیای عرب را تحت سلطه کردی و رجال کرد قرار داد. ایوبیان آخرین قدرت مستقل و فراگیر سیاسی و فرهنگی کردی بود که در دوره ای نیم قرنه توانست ترک و عرب و دیگر اقوام جهان اسلامی را زیر چتر خود گرد آورد.

آنچه که موازنه قدرت در جهان اسلام را به ضرر کردها تغییر داد، زلزله ناشی از حمله ویرانگر مغول بود که تاکنون کمتر به آن توجه شده است. حمله مغول و تحولات ناشی از آن، نخست؛ خلافت عربی عباسی را برانداخت و با حذف اعراب از سیاست که گاه عامل تعادل قدرت بین کرد و ترک بودند، کفه ترازو به نفع ترکان سنگین تر شد. دوم؛ حذف خلافت سبب تضعیف مذهب سنت و قدرت گیری تشیع وجریانهای صوفی نزدیک به آن در میان بخشی از کردان گردید. در نهایت؛ حمله مغول اسباب انقراض شاخه کردستانی سلسله ایوبیان را فراهم آورد و هژمونی ترکی- مغولی بار دیگر در عالم اسلامی و کردستان تثبیت گردید.

اهمیت حکومت اردلان دراین است که نخستین حکومت کوچک کردی است که در کردستان مغول زده و ویران شده سر برآورد. این موضوع به ظاهر کوچک از نظر تاریخی بسیار ارزشمند است، زیرا سنگ بنای آینده ای جدید را گذاشت که از هر نظر با گذشته متفاوت بود. با وجود این، ظهور دو دولت عثمانی و صفوی بر پایه هویت مذهبی و آغاز جنگ میان آنها در سرزمین کردستان، حکومت اردلان را در مسیر متفاوت و تازه ای قرار داد که باید در ظرف تاریخی خود مورد بررسی قرار گیرد. انتخاب استراتژیک اردلانها در آن زمان و نحوه تعامل آنها با دیگر امارات کردی در دنیای دوگانه صفوی و عثمانی به اندازه ای مهم بود که تٲثیرات و پیامدهای آن تا به امروز نیز همچنان دیده می شود. این پرسش که چرا در کردستان پسا مغولی نه تجربه دولتهای کرد در سده های چهارم و پنجم تکرار شد و نه تجربه دولت ایوبیان ؛ پرسشی است که پاسخ آن را بهتر از همه جا در شرفنامه می توان یافت.

با توجه به برخی بدفهمی های موجود درباره تاریخ ایوبیان و اردلان که بیشتر ناشی از عدم مطالعه آن در چارچوب آکادمیک و انتقادی و بین الاذهانی است، باز خوانی و مطالعه علمی آن و درک این دوره تاریخی در قالب کلاسهای درسی بسیار ضروری است.

کسانی که علاقه مند به مشارکت در کلاس شرفنامه هستند، در آدرس زیر ثبت نام نمایند.

https://education.cgie.org.ir/fa/page/bahar1401_11

https://t.me/kurdistanname