Get Mystery Box with random crypto!

ترنم

لوگوی کانال تلگرام llehad — ترنم ت
لوگوی کانال تلگرام llehad — ترنم
آدرس کانال: @llehad
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 7.75K
توضیحات از کانال

کانال شعر

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2022-08-29 21:39:06 شاهدان گر دلبری زین سان کنند
زاهدان را رخنه در ایمان کنند

هر کجا آن شاخ نرگس بشکفد
گلرخانش دیده نرگسدان کنند

ای جوان سروقد گویی ببر
پیش از آن کز قامتت چوگان کنند

عاشقان را بر سر خود حکم نیست
هر چه فرمان تو باشد آن کنند

پیش چشمم کمتر است از قطره‌ای
این حکایت‌ها که از طوفان کنند

یار ما چون گیرد آغاز سماع
قدسیان بر عرش دست افشان کنند

مردم چشمم به خون آغشته شد
در کجا این ظلم بر انسان کنند

خوش برآ با غصه ای دل کاهل راز
عیش خوش در بوته هجران کنند

سر مکش حافظ ز آه نیم شب
تا چو صبحت آینه رخشان کنند

#حافظ

@llehad
197 views18:39
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 16:38:23 بوی گل و بانگ مرغ برخاست
هنگام نشاط و روز صحراست

فراش خزان ورق بیفشاند
نقاش صبا چمن بیاراست

ما را سر باغ و بوستان نیست
هر جا که تویی تفرج آن جاست

گویند نظر به روی خوبان
نهیست نه این نظر که ما راست

در روی تو سر صنع بی چون
چون آب در آبگینه پیداست

چشم چپ خویشتن برآرم
تا چشم نبیندت به جز راست

هر آدمیی که مهر مهرت
در وی نگرفت سنگ خاراست

روزی تر و خشک من بسوزد
آتش که به زیر دیگ سوداست

نالیدن بی‌حساب سعدی
گویند خلاف رای داناست

از ورطه ما خبر ندارد
آسوده که بر کنار دریاست

#سعدی

@llehad
192 views13:38
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 15:30:38
شیر با این فکر می‌زد خنده فاش
بر تبسم های شیر ایمن مباش

#مثنوی_مولانا


@llehad
186 views12:30
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 14:59:24
هر چه کمتر شود فروغ حیات
رنج را جانگدازتر بینی

سوی مغرب چو رو کند خورشید
سایه ها را درازتر بینی

#استاد_رهی_معیری


@llehad
177 views11:59
باز کردن / نظر دهید
2022-08-29 07:32:50 جان و جهان چو روی تو در دو جهان کجا بود
گر تو ستم کنی به جان از تو ستم روا بود

چون همه سوی نور تست کیست دورو به عهد تو
چون همه رو گرفته‌ای روی دگر کجا بود

آنک بدید روی تو در نظرش چه سرد شد
گنج که در زمین بود ماه که در سما بود

با تو برهنه خوشترم جامه تن برون کنم
تا که کنار لطف تو جان مرا قبا بود

ذوق تو زاهدی برد جام تو عارفی کشد
وصف تو عالمی کند ذات تو مر مرا بود

هر که حدیث جان کند با رخ تو نمایمش
عشق تو چون زمردی گر چه که اژدها بود

هر که رخش چنین بود شاه غلام او شود
گر چه که بنده‌ای بود خاصه که در هوا بود

این دل پاره پاره را پیش خیال تو نهم
گر سخن وفا کند گویم کاین وفا بود

چون در ماجرا زنم خانه شرع وا شود
شاهد من رخش بود نرگس او گوا بود

از تبریز شمس دین چونک مرا نعم رسد
جز تبریز و شمس دین جمله وجود لا بود

#مولانا

@llehad
224 views04:32
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 21:05:44

خیال زلف تو
سر خط شود به لوح ضمیر

#کلیم_کاشانی


@llehad
249 views18:05
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 20:37:35 نامدی دوش و دلم تنگ شد از تنهایی
چه شود کز دلم امروز گره بگشایی

ور تو آیی نشود چاره‌ی تنهایی من
که من از خویش روم چون‌ تو ز در باز آیی

کاش از مادر آن ترک بپرسند که تو
گر نه‌ای از پریان از چه پری می‌زایی؟

شاه باید که خراج شکر از وی گیرد
که دکان بسته ز شرم لب او حلوایی

تو بهل غالیه بر موی تو خود را ساید
تو به مو غالیه این‌قدر چرا می‌سایی؟

چه خلاف است ندانم که میان من و توست
کآن‌چه بر مهر فزایم تو به جور افزایی

بعد از این در صفت حسن تو خاموش شوم
زآن‌که در وصف تو گشتم خجل از‌ گویایی

دُرفشانیِ تو قاآنی‌ام از دست ببُرد
آدمی دُر نفشاند تو مگر دریایی

#قاآنی_شیرازی

@llehad
251 views17:37
باز کردن / نظر دهید
2022-08-28 09:20:13
زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی‌بینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمی‌بینم

چه بر ما رفته است ای عمر؟ ای یاقوت بی‌قیمت!
که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی‌بینم

#فاضل_نظری


@llehad
273 views06:20
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 20:49:54 " گفت پیغمبر که با این سه گروه
رحم آرید ار ز سنگید و ز کوه

آن که او بعد از رئیسی خوار شد
و آن توانگر هم که بی دینار شد

و آن سوم آن عالمی کاندر جهان
مبتلی گردد میان ابلهان

ز آنکه از عزت به خواری آمدن
همچو قطع عضو باشد از بدن "

#مثنوی_مولانا


@llehad
314 views17:49
باز کردن / نظر دهید
2022-08-27 18:49:07 عيدست، برون آي، که حيران تو گردم
قربان خودم ساز، که قربان تو گردم

خاکم برهت، جلوه کنان، رخش برانگيز
تا خيزم و گرد سر ميدان تو گردم

جمعيت آسوده دلان از دل جمعست
جمعيت من آن که، پريشان تو گردم

زين گونه که از شادي وصلت خبري نيست
مشکل که خلاص از غم هجران تو گردم

من عاجزم از خدمت مهمان خيالت
اين خود چه خيالست که مهمان تو گردم؟

تا يافتم از شادي وصل تو حياتي
ترسم که: هلاک از غم هجران تو گردم

بر خاک درت من که و تشريف غلامي؟
اي کاش! توانم سگ دربان تو گردم

گفتي که: بجان بنده ما باش، هلالي
تا جان بودم بنده فرمان تو گردم


#هلالی_جغتایی

@llehad
297 views15:49
باز کردن / نظر دهید