تاریخ دیگری میداشتیم اگر... امروز به یکی از شروح کتاب فصوصا | مجتبی اعتمادی نیا
تاریخ دیگری میداشتیم اگر...
امروز به یکی از شروح کتاب فصوصالحکمِ ابن عربی مراجعه کردم. دیدم که سالها پیش در آغازِ «فصُّ حکمةٍ احدیةٍ فی کلمةٍ هودیة» این عبارات را نوشتهام: «پس از چندبار مطالعۀ مطالب این فص، هنوز چقدر مسرور و مبتهج میشوم از نظر کردن به این سطور». ابن عربی در بخشهای پایانی این فص، به حدیثی موسوم به «حدیث تحول» اشاره میکند و البته متن حدیث را نمیآورد. حدیث منسوب به پیامبر اسلام (ص) چنانکه قیصری یکی از شارحان کتاب آورده، چنین است: «أن الحق یتجلی یوم القیامة للخلق فی صورة منکرة، فیقول: أنا ربکم الاعلی. فیقولون: نعوذبالله منک. فیتجلی فی صورة عقائدهم، فیسجدون له». معنای این بهاصطلاح حدیث چنین است: «حق در روز قیامت در صورتی ناآشنا بر آفریدگان متجلی میشود. پس میفرماید: من پروردگار بلندمرتبۀ شمایم. آفریدگان میگویند: از تو به خداوند پناه میبریم. پس از این، خداوند در صورت عقاید آفریدگان بر آنها متجلی میشود. [اینبار] در برابرش به سجده میافتند». ابن عربی در شرح این معنا مینویسد: «فایاک أن تتقید بعقد مخصوص و تکفر بماسواه، فیَفوتک خیر کثیر بل یفوتک العلم بالامر علی ما هو علیه. فکن فی نفسک هیولی لصور المعتقدات کلها. فان الله تبارک و تعالی، أوسع و أعظم من أن یحصره عقد دون عقد فانه یقول: «فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه» و ما ذکر أینا من أین. و ذکر أن ثم وجه الله و وجه الشیء حقیقته. فنبه بهذا قلوب العارفین لئلا تشغلهم العوارض فی الحیاة الدنیا عن استحضار مثل هذا». یعنی «مبادا به عقیدهای متلزم شوی و جز آن را نامقبول بشمری که [اگر چنین کنی] خیری کثیر از کفَت میرود، بلکه علم بهواقع را چنانکه هست از کف مینهی. در نفس خویش پذیرای صورت همه معتقدات باش. خداوندِ ـ تبارک و تعالی ـ وسیعتر و بزرگتر از آن است که در عقیدهای محصور شود. او میفرماید: «هر کجا رو کنید، آنجا وجهُ الله است». جای خاصی را در عوض جایی دیگر معین نساخت و فرمود که هرکجا وجهُ الله است و وجه یک چیز، حقیقت آن است. [خداوند] قلوب عارفان را به این حقیقت آگاه ساخت تا عوارض حیات دنیا آنان را از فهم امثال این حقیقت باز ندارد». با خود میگویم: اگر پیروان ادیان و مذاهب به چنین چیزی باور داشتند، تاریخ دیگری میداشتیم.
م. اعتمادینیا سوم اردیبهشت یکهزار و چهارصد و یک هجری شمسی