Get Mystery Box with random crypto!

استاد #محمد_مجتهد_شبستری: من از فریب خوردگان انقلابم حرفهایی | تشنه‌ی اندیشه / صحتی سردرودی

استاد #محمد_مجتهد_شبستری:
من از فریب خوردگان انقلابم
حرفهایی که مرحوم #بهشتی قبل از انقلاب میزد اصلا چنین نبود.

یکبار فیلمهای مربوط تظاهرات پیش از انقلاب را می‌دیدم ، دیدم که آقای #شبستری پیشاپیش صفوف در میان بقیه روحانیان با ردا و دستار و به قول #کسروی با رخت ملّایی آنجا شرکت دارند و تظاهرات می‌کنند بعدها بعد از انقلاب آقای شبستری به من گفتند که:
فلانی من آن موقع که در آن تظاهرات می‌رفتم و در آن تحصنی که روحانیان در مسجد دانشگاه تهران کرده بودند شرکت داشتم، بر یقین بودم که خداپسندانه‌ترین و بهترین کار ممکن را دارم انجام می‌دهم به طوری که می‌گفتم اگر اینجا حمله کنند و ما کشته بشویم من قطعا شهید خواهم بود و از اینکه به درجه شهادت نائل می‌شوم راضی بودم و مساله برای من کاملا روشن و حل شده بود.
این را چند سال پس از انقلاب به من گفتند که الان مطلقا من همچین یقینی ندارم و آن اندیشه پاک از وجود من رخت بر بسته است و اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد، آن اندیشه‌ها را و آن انجذاب‌ها و فریفتگی‌ها را از من ستانده و دل من اکنون دیگر در گرو آن چیزی که اکنون در کشور می‌گذرد نیست...

ایشان به دلیل همین که ذهنیت سیاسی هم داشتند و مایل به خدمت هم بودند وارد مجلس شدند و وقتیکه دور اول مجلس تمام شد ایشان سیاست را به طور کامل بوسیدند و کنار گذاشتند و به طور کامل و مطلقا در هیچ امر سیاسی دیگری شرکت نکردند .
...
یکبار در یک جمله‌ای ایشان به من گفتند که فلانی! من از فریب‌خوردگان این انقلابم!!!
گفتند که من قبل از انقلاب اصلا دریافت دیگری داشتم و گمان می‌بردم که روحانیان ما و انقلابیون ما بنا دارند که یک بنای تازه‌ای بسازند، طرح نویی در افکنند ایشان از آقای بهشتی و خیلیهای دیگر گله داشتند می‌گفتند که من چند مدت با آقای بهشتی در آلمان با هم زندگی کردیم و من طرز فکر ایشان را می‌دانم و حرفهای بسیار از ایشان شنیدم با آقای بهشتی ما به لبنان رفتیم سید #موسی_صدر را آنجا می‌دیدیم...
اینها در روابطشان بسیار باز بودند اصلا این حرفهایی که بعدا از ایشان شنیده شد، آن زمان بر زبان نمی‌اوردند یک #بازرگان می‌گفتند و هزارتا بازرگان از دهانشان می‌ریخت.
کس دیگری را غیر او نمی‌شناختند که بتواند که فی‌المثل مملکت را اداره بکند و یا حرفش در میان جوانها شنوایی داشته باشد یا فکرش با زندگی امروزی خوانایی داشته باشد.
ایشان می‌گفتند ما با این فکرها بود که دل به انقلاب بستیم ، آمدیم و عازم بر خدمت هم بودیم خودمان را آماده کرده بودیم و این جمله خود ایشان است که گفتند روزی که مرحوم آقای بهشتی لایحه #قصاص را به مجلس آورد، بمبی بود که در سر من خورد و من فهمیدم که صد درصد اشتباه کردم و این بهشتی دیگر آن بهشتی نبود
آن بهشتی‌ که قبل از انقلاب، سخنان خیلی مترقی می‌گفت، آمد و لایحه قصاص را در بسته به مجلس آورد که یا این پکیج را تصویب کنید و یا همه را رد کنید و چه کسی جرات داشت که رد کند؟! و تمام مجازاتهای اسلامی از چشم درآوردن و دست بریدن و سنگسار کردن و... همه اینها را گذاشته بود در پرونده قصاص اسلامی و همه هم تصویب شد چون فقه بود ولی فقهی که چنانکه آقای شبستری می‌گفت، هیچگاه تصور نمی‌کرد که مرحوم بهشتی عقیده‌ای به این فقه داشته باشد برای اینکه حرفهایی که قبل از انقلاب می‌زد اصلا چنین نبود.
.....
متن بالا گزیده‌ای از سخنان دکتر عبدالکریم #سروش پیرامون خاطرات استاد شبستری در دورانی از قبل و بعد از انقلاب در اولین جلسه سخنرانی از سلسله جلسات "بازخوانی آثار محمدمجتهد شبستری" می‌باشد که جلسه اول با سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش آغاز شد.