Get Mystery Box with random crypto!

در سکوت بلوط، در سوگ ریواس، در انتظار معجزه‌ام مزبان حبیبی | پریسک زاگرس

در سکوت بلوط، در سوگ ریواس، در انتظار معجزه‌ام
مزبان حبیبی

اصالتم، سال‌هاست به ریشه‌های بلوط پیری گره خورده که اکنون تن نحیف‌اش در حال سوختن است، عمری‌است که گره خورده‌ام به چوقا،
به نوزین،
به اسب و برنو،
به چویل و ریواس و گردو،
به بلوط پیر زردکوه،
که همگی در حال سوختن هستند و منتظر معجزه پرودگار

بَلیٖط پیر زَردِه، ناله داره
بَلٰامْ أَوْرٖی بیا، بارون بِوٰارِه
(بلوط‌ پیر زردکوه ناله می‌کند تا شاید ابری بیاید و باران ببارد.)

نظاره کردن فرار آهوان و قوچ‌های بختیاری از شعله‌های سرکش آتش، قلب هر عشایرزاده‌ای را به درد می‌آورد.

فریاد جگرسوز مردم منطقه که نیک می‌دانند سوختن بلوط چه عواقب وحشتناکی خواهدداشت، سمفونی آزاردهنده‌ای را روایت می‌کند.

اگر بدانیم که دوران پاگرفتن نهال بلوط، بیشتر از ده سال است و این نماد ایستادگی در پنجاه سالگی ثمر می‌دهد، شاید عمق فاجعه را بیشتر بدانیم و ناله جگرسوز اهالی منطقه را درک کنیم.

این بلوط‌ها که می‌سوزند، حاصل تلاش چندین نسل از انسان‌های سخت‌کوشی است که اینک نیستند تا سرزمین سوخته خود را بنگرند.

هر درخت بلوط تا ۲۰۰ هزار دلار ارزش‌گذاری می‌شود، شاید مسؤلین نمی‌دانند چه سرمایه‌ای در حال سوختن است.

میلیون‌ها درخت بلوط در خطر از بین رفتن توسط آتش و آفت هستند و ما فقط به تماشا ایستاده‌ایم.

ما عشایر آموخته‌ایم که همواره امیدوار باشیم و تلاش‌گر، پس می‌دانیم که روزی دوباره برمی‌گردیم به سرزمین شیرهای سنگ‌شده،
به سرزمین دل‌های تنگ‌شده،
درحالی‌که بلوط‌هایش را سرسبز خواهیم‌دید.

چون ریشه‌های بلوط پیر، اصالت من است.

و اکنون،
در سکوت بلوط،
در سوگ چویل و ریواس،
دلتنگ قهقهه کبک تاراز،
به انتظار معجزه‌ باران نشسته‌ایم تا ریشه بلوط‌های سوخته را به سبز شدن بشارت دهیم.
به امید حرکتی برای محافظت از جنگل‌های بلوط چهارمحال