Get Mystery Box with random crypto!

در حاشیه غدیر! سید علی میرموسوی سالها پیش در یکی از اعیاد غ | مجمع مدرسین و محققین حوزه علمیه قم

در حاشیه غدیر!
سید علی میرموسوی
سالها پیش در یکی از اعیاد غدیر در جمعی محدود به دیدار استاد بزرگوار مرحوم آیت الله منتظری شرفیاب شدم. از ایشان پرسیدم آیا بیعت امام علی ع با خلفا دلیل مشروعیت خلافت آنان نیست؟ پاسخ منفی بود، ولی استدلال ایشان مرا قانع نکرد. اما بعدها با مطالعه کتاب "فلسفه سیاسی" جین همپتن، استدلال قانع کننده ای برای آن یافتم.
همپتن با بررسی و نقد نظریه های مشروعیت در نهایت به نظریه "مشروعیت عدالت بنیاد" می رسد. این نظریه در میانه دیدگاه آنارشیست ها و قرار دادگرایان قرار دارد و ایده ای برای برون رفت از دشواری های نظریه قرار داد ارائه می کند. از نظر وی آنارشیست ها هر نوع اقتدار سیاسی را از نوع سروری و در نتیجه با آزادی انسان ناسازگار و نامشروع می دانند. در برابر قرارداد گرایان نیز مرز اقتدار سیاسی و اقتدار سیاسی مشروع را نادیده می گیرند و هر نوع اقتدار سیاسی را مشروع قلمداد می کنند. همپتن با تمایز بین سه مفهوم سروری، اقتدار سیاسی و اقتدار سیاسی مشروع می کوشد تا راه حلی معقول برای دشواره مشروعیت بیابد.
از دیدگاه وی هرگاه رابطه آمرانه بر توافق استوار نباشد، از نوع سروری است. برای مثال هنگامی که دزدان مسلح به فرد یا گروهی فرمان می دهند تا دارایی خود را در اختیار آنان قرار دهند، از این نوع است. اما اگر رابطه آمرانه بر پایه توافقی هر چند مصلحت جویانه شکل گیرد، از سروری به اقتدار تحول می یابد. این توافق می تواند بر اثر پذیرش شکست درجنگ، خستگی از ستیز و درگیری، یا پرهیز از دردسرها و ناملایمات و هر مصلحت دیگری پدید آید. این توافق نوعی رضایت دربردارد که از سر مصلحت سنجی داده شده و همپتن آن را " رضایت توافقی" می نامد. با این رضایت رابطه از سروری به اقتدار تحول می یابد، ولی از مشروعیت برخوردار نیست.
مشروعیت به رضایتی فراتر از این نیاز دارد؛ رضایتی که با آرامش و طیب خاطر داده شود و همپتن آن را "رضایت تاییدی" می نامد. از نظر وی مردم تنها در صورتی با طیب خاطر به حکمرانی رضایت می دهند که احساس کنند به شکل عادلانه بر آنان فرمانروایی می شود. از این روی مشروعیت با عدالت پیوند می یابد. او در نهایت دموکراسی های مدرن را به این دلیل که دگرگونی در ساختار قدرت و جابجایی قدرت در آن بر اساس انتخاب مردم صورت می گیرد، عادلانه می داند و مشروعیت را به آن ها اختصاص می دهد.
بر پایه این تفکیک، می توان گفت رضایت علی ع در جریان بیعت با خلفا از نوع توافقی و از سر مصلحت سنجی بوده نه از طیب خاطر، در نتیجه نشان دهنده مشروعیت نیست. امام بعدها در نامه ای ویژه به یارانش توضیح داد که با رویگردانی برخی مردم از دین احساس کرد که "اگر به یاری اسلام برنخیزد، در دین رخنه پدید آید و بنای مسلمانی ویران گردد"، از این روی به بیعت تن داد. زیرا برای وی مصیبت ویرانی بنای مسلمانی بسیار بزرگ تر از محروم شدن از حکومتی بود که در نظرش" متاعی چند روزه و زوال پذیر است و چون سراب زایل و همچون ابرهای آسمان گسسته می شود." (ابن هلال ثقفی، الغارات، ج ۱، ص ۳۰۷)
@alimirmoosavi
@majmaqomh