مردم کوفه عامل اصلی حرکت امام حسین(ع) نبودهاند؛ 'رهبر'، کسی | مکتوبات
مردم کوفه عامل اصلی حرکت امام حسین(ع) نبودهاند؛ "رهبر"، کسی است که مردم را به دنبال خودش حرکت میدهد
۲۱ دی ۸٧ | محمد خاتمی، رییس موسسه گفتگوی تمدنها در مراسم شب عاشورای هنرمندان: "اساس حرکت حسین(ع) خواست مردم بود! امام میگوید که مردم از من خواستهاند، این نظام فاسد از بین برود و نظام صالح روی کار بیاید و من به عنوان یک انسان مسئول باید به رای و خواست مردم اعتنا کنم و بیایم"
شهید مطهری: شاید در بعضی کتابها خوانده باشید، مخصوصا در این کتابهای به اصطلاح تاریخی که به دست بچههای مدرسه میدهند، مینویسند که در سال شصتم هجرت، معاویه مرد، بعد مردم کوفه از امام حسین دعوت کردند که آن حضرت را به خلافت انتخاب کنند، امام حسین به کوفه آمد، مردم کوفه غداری و بیوفایی کردند، ایشان را یاری نکردند، امام حسین کشته شد!
انسان وقتی این تاریخها را میخواند، فکر میکند امام حسین، مردی بود که در خانه خودش راحت نشسته بود، کاری به کار کسی نداشت و در باره هیچ موضوعی هم فکر نمیکرد و تنها چیزی که امام را از جا حرکت داد دعوت مردم کوفه بود!
در صورتی که امام حسین در آخر ماه رجب که اوایل حکومت یزید بود، برای امتناع از بیعت از مدینه به سوی مکه خارج می شود... [جالب این است که] بعد از حدود دو ماه نامه های مردم کوفه میرسد؛ نامههای مردم کوفه هنوز به مدینه نیامده، ولی امام حسین نهضتش را از مدینه شروع کرده... دعوت مردم کوفه عامل اصلی در این نهضت نبود بلکه عامل فرعی بود... وقتی امام در بین راه به سر حد کوفه می رسد با لشکر حر مواجه می شود، به مردم کوفه میفرماید: شما مرا دعوت کردید، اگر نمی خواهید از رفتن به کوفه بر می گردم... ولی قرار نیست بیعت کنم و ساکت بنشینم...
امام حسین(ع) در وصیتنامه اش راز قیام خود را بیان میکند: «انی ما خرجت اشرا و لا بطرا و لا مفسدا و لا ظالما انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی، ارید ان امر بالمعروف و انهی عن المنکر و اسیر بسیره جدی و ابی علیبنابیطالب علیهالسلام»؛ [من یک مرد جاه طلب مقام طلب اخلالگر مفسد و ظالم نیستم، قیام من، قیام اصلاح است، قیام و خروج کردم برای اینکه میخواهم امت جد خودم را اصلاح کنم، من میخواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم رسول خدا و پدرم علیبنابیطالب رفتار کنم]؛
دیگر در اینجا مسئله دعوت اهل کوفه وجود ندارد، حتی مسئله امتناع از بیعت را هم مطرح نمیکند، یعنی غیر از مسئله بیعت خواستن و امتناع من از بیعت ، مسئله دیگری وجود دارد؛ اینها اگر از من بیعت هم نخواهند، ساکت نخواهم نشست، مردم دنیا بدانند: «ما خرجت اشرا و لا بطرا»... | کتاب حماسه حسینی
شهید مطهری: بیعت با رأی دادن در زمان ما کمی فرق میکند؛ رأی صرفا انتخاب کردن است نه تسلیم اطاعت شدن، اما بیعت این است که خود را تسلیم امر او میکند | کتاب حماسه حسینی
انتخابات، دادن حق وکالت میباشد، در حالی که بیعت تعهد اطاعت است؛ لذا در مورد بیعت، بیعت کننده قادر به فسخ نمی باشد در حالی که در مورد انتخابات در بسیاری از موارد انتخابکنندگان (موکلان) حق فسخ دارند که دسته جمعی شخص انتخاب شونده (وکیل) را از مقامش عزل کنند | تفسیر نمونه، ج ۲۲، ص ٧۱
گفتنی است، اصلا آمدن نامه مردم، پس از حرکت امام به کنار! اصلا در اقلیت بودن یاران امام در کربلا به کنار! جالب اینجاست که خود امام حسین (ع) میگویند: "انما خرجت لطلب الاصلاح فی امه جدی"؛ یعنی قیام کردم برای اصلاح امت جدم؛ حال باید از مردمی نظرخواهی کند که میخواهد اصلاحشان کند و ذهنیت تاریخ را تصحیح کند!... رهبری که به دنبال مردم حرکت کند، بهجای آنکه مردم را به دنبال خودش حرکت دهد، "رهبر" نیست