2022-08-28 17:51:01
منظور رضا پهلوی از تجویز نسخهٔ نخنمای «خشونت پرهیزی»، ترویج کرنش و ذلت در برابر پاسدارانی است که هیچ چیز به جز زبان قهر نمیشناسند.
منظور او سر فرود آوردن در برابر ایلغار خامنهای و گزمههای او و دست بسته باقی ماندن در برابر تجاوز و تعدی است.
زیرا انقلاب تمامی مناسبات موجود را دگرگون خواهد کرد و بر خرابههای نظام ستمشیخی یک جمهوری دمکراتیک برپا خواهد ساخت. شاه و شیخ، این دشمنان دیرینهٔ آزادی، دمکراسی، برابری زن و مرد، عدالت، رفاه و پیشرفت چنین فردایی را خوش نمیدارند.
زیر سؤال بردن شعارهای قیامآفرینان
در این اتمسفر است که قولنج «خشونتپرهیزی» تا آنجا پیش میرود که به مردم کارد به استخوانرسیده و شعلهور در خیابانها ایراد میگیرد که چرا به انتظامی هار و باتون به دست «بیشرف» میگویند. این برخلاف تمدن است!
«بعد دیگری از خشونت، متعلق به گروه اپوزیسیون است. در جریان اعتراضات اخیر خیابانی، شنیده شد که معترضان از ادبیات رکیک و توهینآمیز استفاده میکنند که این امر تقریباً بیسابقه است. به جای طلب آزادی، عدالت، برابری، رفع تبعیض، سلامت اداری، رفع فساد، رفع جنگ، برقراری رابطهٔ مسالمتآمیز با جهان، صلح، رفاه، آسایش، امنیت و... ، شعارهایی با مضمون فحش و ناسزا و اهانت و... به گوش میرسد، ضمن اینکه «مرگ بر این» و «مرگ بر آن» همچنان از هر سوی ورد زبان هاست. یکی از راههای شناخت ماهیت یک جنبش اعتراضی؛ همانا نوع شعارهای آن است. اعضای یک جنبش اعتراضی مترقی نه فحش میدهند و نه حرف رکیک بر زبان جمعی میرانند و نه ناسزا میگویند حتی به دشمن خود. با پوزش: بیشرف و الدنگ و... حرفهایی رکیک و دون شأن انسان متمدن و مترقی اند» (کانال تلگرامی «بازسازی گفتمان دینی». بهروز مرادی. جامعهشناس).
اینجا نقطهٔ تلاقی گفتمانهای شاهی و شیخی است.
آری منظور این جنس از «خشونتپرهیزی»! به خیابان نیامدن مردم، برای آزادی فریاد نکشیدن، شعار مرگ بر خامنهای ندادن و به نیروهای ضدشورش رژیم «بیشرف»! نگفتن و در نهایت تمکین به استبداد و قیام نکردن علیه آن است.
ادبیات سلطنتطلبان در فضای مجازی
اگر نگاهی به فضای مجازی بیاندازیم خواهیم دید که سلطنتطلبان «خشونتپرهیز»! و سینهچاکان «جنبش نافرمانی مدنی»، با ادبیاتی سراپا لمپنمآبانه و خشونتآمیز مجاهدین و آزادیخواهان را هدف قرار میدهند. آنها در شرایطی که نه بهدار هستند و نه به بار، میگویند اگر به قدرت برسند، نخستین کارشان مانند خمینی، برپا کردن چوبههای دار در میدانها برای نسل ۵۷ و فرش کردن خیابانها از خون مجاهدین خواهد بود. کار به اینجا که میرسد داعیههای خشونتپرهیزی رنگ میبازد.
کار به اینجا که میرسد به تعبیر گویای سخنگوی مجاهدین «مبارزه مسلحانه با شیخ و شاه خلاف دمکراسی، اما بازگشت به سلطنت موروثی و قزاق و ساواک و ”حزب فقط رستاخیز“ عین دمکراسی» میشود.
خوشا مقاومت مردم که با وفاداری به فحوای واژهها کاری کردهاند که دیگر هر شارلاتان از راه رسیده نمیتواند همان مسیری را برای سرقت انقلاب مردم طی کند که خمینی کرد. دوران تجاوز به حرمت کلمات به سر رسیده است. جریان نیرومند و خروشان انقلاب خلق بیگمان خزهها و جلبکها را به کناره خواهد افکند.
712 viewsedited 14:51