آی نیزن... دست مریزاد! ــــــــــــــــ چندسال است که از گرو | مانا روانبد
آی نیزن... دست مریزاد! ــــــــــــــــ
چندسال است که از گروه ماخاولا (که سابق بر این «خروس» نام داشتند) کارهایی میشنوم و شروعش هم اینجا بود که ۴-۵ سال پیش اولین بار از رفیقی شنیدم بچههای رشت «آی نیزن، که تو را آوای نی برده است دور از ره، کجایی؟» نیما را خواندهاند و خوب خواندهاند، فایل کوچکی بود که یادم مانده «خ» خروس را هم با «ایکس بزرگ» نوشته بودند و خلاصه وقتی شنیدم یادم ماند و در پیادهرفتنهای با هدفن مشکیِ مرحوم گذاشته بودمش در پلیلیست کوچکی از سه آهنگ یکی از گروه خاک، یکی از گروه باراد و یکی هم این «آی نیزن که تو را آوای نی برده است دور از ره، کجایی؟» کارِ گروهی با نام «گروه خروس». بعدتر کار دیگری برایم فرستاد «در کنار رودخانه»ی نیما را کسی خوانده بود و پیش خودم خوشحال شدم که «بَه ببین! چقدر نسل جدید خودمان دارد در خواندن شعرهای نیما هنر به خرج میدهد و این دومین نشانهاش»، غافل که «ماخ اولا» همان «خروس» است. جالب شد وقتی بعدش «خروس فسنجان» را خواندند که هنوز عجیب دوستش دارم: حدیث خروس سرکش محل که به اتفاق یاعلی میگویند و سرش میبرند و خورشت فسنجانی میپزند برای اهل محل... که ناگهان مینالد «خروس فسنجان، وای بر من». و بعد هم «خروس میخواند» را خواندند. از این دقتشان در خواندن شعرها خوشم آمد. رفیقم ایراد گرفت که فلان جا یک «که» جا افتاده و آنجا یک «و» اضافه است. درست میگفت ولی من دلم با این کارها خوش شده بود. هنوز که هنوز است وقتی میشنوم «آی نیزن... که تو را آوای نی برده است دور از ره... کجایی؟» رعشهای خوشی و سیاهی من را میگیرد. اصلاً چطور میشود همچین سطری نوشت که نیم قرن بعد هم وقتی کسی میخواند یا میشنود تصویرش با خود تاریخ و اندوه و خیال و سوگ بر جهان شخصیِ روبهفنا بیاورد.
این آدرس کانال تلگرام: https://t.me/Makhoola
این هم آدرس ساندکلادشان: https://soundcloud.com/makhoola
[تأکید کنم که هیچ نمیشناسم این دوستان «ماخاولا» را و این چند خط هم از سر ستایش موسیقیِ خوب راک وطنیست که شنیدهام. دست مریزاد دارند. سرشان خوش.] ــــــــ @manaravanbod