همچنانكه استاد علامه متذكر شدهاند اين بحثهای عميق در " الهيات بالمعنی الاخص " مبتنی بر يك سلسله مسائل ديگر است كه در امور عامه فلسفه به ثبوت رسيده است و ما در اينجا نمیتوانيم به ذكر آن مسائل و بيان مبتنی بودن اين بحثها بر آن مسائل بپردازيم . وقتی كه ما میبينيم اولا مسائلی كه در نهج البلاغه مطرح است كه در عصر سيد رضی ، گرد آورنده نهج البلاغه ، در ميان فلاسفه جهان مطرح نبوده است ، از قبيل اينكه وحدت ذات واجب از نوع وحدت عددی نيست و عدد در مرتبه متاخر از ذات او است ، و اينكه وجود او مساوی با وحدت است و ديگر بسيط الحقيقه بودن ذات واجب و با همه چيز بودن او و برخی مسائل ديگر . و ثانيا میبينيم تكيه گاه بحث در اين كتاب با بحثهای فلسفی متداول جهان تا امروز متفاوت است ، چگونه میتوانيم ادعا كنيم كه اين سخنان از طرف آشنايان با مفاهيم فلسفی آنروز اختراع شده است ….