2022-06-21 07:30:40
سه ایراد در سبک طبیعتگردی چه عوارضی برای مناطق توریستی به بار آورده است؟/حمله توریستی به روستاها اگر به سفرهای تهاجمی در تعطیلات مناسبتی یا یک روز آخر هفته در مناطق گردشگری نزدیک شهرها اشاره کنیم. در چنین سفرهایی به واسطه آماده نبودن جامعه میزبان، خدمات حداقلی و نامناسب به گردشگران عرضه میشود، ضمن آنکه به واسطه ناآگاهی گردشگران از شیوههای برخورد با جامعه محلی و حضور در طبیعت، روستاهای حاشیه زیستگاههای طبیعی شاهد تخریب طبیعت و برخوردهای نامناسب میان جامعه میزبان و توریستها هستیم.
در غرب تهران ۱۳ روستا با نقاط گردشگرپذیر وجود دارد. روستاهایی که اهالی پایتخت در یک روز پایانی آخر هفته تابستان با سفر به آنها تلاش میکنند از گرما و آلودگی محل سکونتشان اندکی جدا شوند. با این حال این سفرها که عموما به مناطق طبیعی این روستاها صورت میگیرد یک معضل به همراه دارد و آن رها کردن زباله است.
«رضا ملانوروزی»، دهیار روستای سنگان بالا عنوان کرده است که در این روستا آخر هفتهها سه وانت زباله جمعآوری میشود، ضمن اینکه مخازن زباله حوالی امامزاده هم همواره مملو از زباله هستند. روستای امامزاده داوود هم از جمله روستاهایی است که هر آخر هفته از آن دو تا سه تن زباله جمع میشود که همین موضوع کار را برای اهالی دشوار میکند.
چالش دیگر در این حوزه به حضور انبوه گردشگران برمیگردد. بسیاری از مقاصد طبیعتگردی در سالهای اخیر بیش از ظرفیت خود پذیرای گردشگران هستند. نمونه آن عسل محله، منطقه ییلاقی در حوالی تنکابن است. برای سالها دشت دریاسر محلی برای تردد کوهنوردانی بود که پس از صعود از قله سیالان به سمت این دشت سرازیر شده، علاوه بر این محلیها هم روزهای آخر هفته گاه برای یک طبیعتگردی سبک به این دشت میرفتند.
تصاویر و فیلمهایی که این روزها از مسیر عسل محله به دشت دریاسر در شبکههای اجتماعی پخش میشود، نمایی از تجمع و حضور انبوه گردشگران برای ورود به این دشت است. طبیعت دریاسر زیر این فشار فوقالعاده بسیار آسیبپذیر شده و تخریب عاقبت آن خواهد بود. در این دشت امکاناتی برای حضور این تعداد گردشگر اندیشیده نشده و با توجه به فقدان آموزش، رهاسازی زباله در حجم بالا از دیگر تبعات گردشگری انبوه در این منطقه باشد.
مهدی گوهری راهنمای طبیعتگردی با اشاره به اینکه برخی افراد در فضاهای مجازی مسافران خود به عرصههای بکر طبیعی را جذب میکنند، میگوید: برخی از این افراد بدون در نظر گرفتن ظرفیت مناطق، گاه حتی گروههای بالای ۱۰۰ نفر را سفر میبرند. همین موضوع نه تنها بقیه تورها را با چالش مواجه میکند بلکه منجر به تخریب مقاصد طبیعی هم میشود.
او از نبود زیرساختها در عرصههای طبیعی و روستاهای حاشیه این مناطق نام برده و اضافه میکند: کمبود سرویسهای بهداشتی، محلی برای دفن یا تفکیک زباله از جمله چالشهایی است که اغلب تورها با آن مواجهند.
این راهنمای گردشگری میگوید: در فضای مجازی برخی از اینفلوئنسرها تصاویری از یک نقطه به اشتراک میگذارند که برای جامعه مخاطب آنها جذاب است، گاه نیز معرفی یک منطقه را از کانالهای رسمی شاهد هستیم. در این موارد تا جامعه محلی یاد بگیرد چطور از گردشگری درآمدزایی داشته باشد، مقصد آسیبهای غیرقابل جبرانی را دیده است.
راهحل از نظر این راهنمای طبیعت گردی آموزش محلیها از کانالهای رسمی و غیررسمی است. زمانی که خدمات استاندارد از سوی جامعه محلی ارائه شود، آنها میتوانند به ازای آن هزینههایی را دریافت کنند و گردشگران نیز با رضایت این مبالغ را میپردازند. او سویه دیگر این آموزش را درباره تورهایی میداند که غیررسمی تور در این عرصهها برگزار میکنند.
گوهری عنوان میکند: در این تورها ارزشمندسازی مقصد توسط راهنما صورت نمیگیرد. زمانی که از ارزشمندسازی صحبت میکنیم به معنای توضیح اهمیت مقصد برای گردشگرانی است که در این تور شرکت کردهاند. با فقدان آگاهی است که توریست بدون دانستن ارزش جنگلهای هیرکانی در شمال، این عرصهها را تنها یک نقطه سبز مشابه یک پارک جنگلی میبیند و هیچ تلاشی نه برای شناخت و نه برای حفاظت از آن نمیکند.
این راهنمای طبیعتگردی از مشکل دیگری از این تورها به عنوان عدم احترام به راهنما از سوی برگزارکنندگان نام میبرد و بیان میکند: در مواردی برگزارکنندگان این تورها تمام صندلیهای اتوبوس ۴۴ نفره را پر کرده و برای راهنما پله اتوبوس را در نظر میگیرند. در نظر بگیرید توری که به این شکل برگزار میشود و مسوول آن تنها به مقوله درآمدزایی فکر میکند چطور میخواهد نسبت به حفاظت از طبیعت یا احترام به جامعه محلی حساس باشد. بنابراین یکی از گامهای ضروری در این حوزه مدیریت و نظارت بر تورهاست./دنیای اقتصاد
@mellimazzhabi
296 views04:30