Get Mystery Box with random crypto!

البته دایی جان نیز پیر و فرسوده شده است. چون حرفهایش کهنه شده | Metalman

البته دایی جان نیز پیر و فرسوده شده است. چون حرفهایش کهنه شده است و دیگر برش ندارند. او از جمله نمی داند که پیشرفت هند و شرق آسیا را چگونه توضیح دهد. مگر آنها استعمار نشده بودند؟ چه شده است که شرقی ها تنها در 20 سال خود را به نزدیکی غرب رسانده اند؟ چه شده است که چین در زمانی کمتر از سی سال که از شر مائوتسه تونگ و دارودسته ابلهش رها شد، اکنون تبدیل به کارخانه دنیا شده و عربستان سعودی که شاید هنوز هم پولهایش بیشتر از چین باشد، نمی داند که خرما را چگونه باید بسته بندی کرد؟ ولی بلد است که «هیاه امر به معروف و نهی المنکر» راه اندارد و اوباش آن هر هفته 2-3 نفر را در راه دعوت به معروف به قتل برسانند. بلد است که فروش گل سرخ را ممنوع کند. چون گل سرخ نماد انحراف اخلاقی و انحطاط غربی است.
بنگلادشی یا پاکستانی که در جدایی ابلهانه خود از هند و آن جنگهای حیدری-نعمتی شاید تازه فهمیده است که چه کلاه گشادی سر خود گذاشته، در بی هویتی خود اکنون می خواهد آویزان کس دیگری شود تا شاید از درگاه او فرجی بر او حاصل شود؛ هرچند که بمب اتمی هم هیچ کمکی به اعتماد به نفس پاکستانی نکرده است.
انسان سرخورده خاورمیانه ای همواره در گذشته خود زندگی می کند. او که با بی هویتی خود در دهکده جهانی مشکل دارد و حرفی برای گفتن ندارد، گذشته خود را نبش قبر کرده، انرا با آرزوهای دست نیافته حال خود در هم می آمیزد و برای خود نقابی زیبا و طلایی می سازد و با آن در آینه به خود می نگرد و لذت می برد: «ما این بودیم!»
اگر ترک است، به امپراطوری عثمانی می بالد که تا دیوارهای وین نیز رفته بود و سده ها بخشی از اروپا را در اشغال خود داشت. انگار با اندیشه انسان متمدن امروزی این چیزها پز دادن دارد. البته قتل عام 1،5 میلیون ارمنی را هنوز هم انکار می کند و به جای آن که شهامت اخلاقی نشان دهد و جرم خود را بپذیرد، می خواهد جر بزند و بیشتر نشان می دهد که هنوز هم با تمدن و اندیشه انسانی فاصله دارد. به آتاتورک می نازد که پدر ترکیه مدرن است و با کتک و زور کشور را متمدن کرده است. انگار ممنوعیت روسری و شال کمر و اجبار کراوات و کلاه، انسان سنتی قضاوقدری را یک شبه مدرن می کند. یادش رفته که آتاتورک نیز همانند یارش رضاشاه کبیر شیفته هیتلر بود.
اگر عرب است به امپراطوری اسلامی می نازد که تا جنوب فرانسه و اسپانیا رفته بود، که قاشق و چنگال را به دست اروپاییان وحشی داد، که به آنها یاد داد که حمام بروند و ریاضی، شیمی، پزشکی و ستاره شناسی و غیره را به آنها یاد داد. ولی چرا پس از یاد دادن این چیزهای خوب به آنها خودش تعطیل شد و هنوز دوست دارد با دست غذا بخورد؟
اگر ایرانی است که دیگر هیچ! تمدنش دنیا را گرفته و تقریبا هیچ چیز نیست که ریشه اش ایرانی نباشد. نژادش آریایی است (یعنی نژاد برتر) و خوشحال است که آلمانی ها نیز آریایی هستند. چون آنها پیشرفته هستند پس ما هم … حال به او بگو که در زیست شناسی چیزی به نام نژاد آریایی وجود ندارد و این حرفها قرن بیستمی و ساخته نازی هاست. نمی پذیرد. وگرنه با آن خلاء چه کند که ناگزیر به وجود می آید؟
می گوید 2500 سال پیش امپراطوری عظیم داشته ایم از مصر و اتیوپی تا مقدونیه و هند مال ما بوده است. اگر از او بپرسی که 2600 سال پیش چه داشتی نمی داند. چون این حرفها نیز مال خودش نیست و حتی یک کتاب ایرانی مستقل جامع در باره تاریخ خودش هم ننوشته است. هرچه هست را ایران شناسان غربی برایش نوشته اند. ولی می داند که چاپار داشته، فدرالیسم را اولین بار او به کار بسته، به زنان و مردان حقوق برابر می داده. اولین منشور حقوق بشر مال اوست و جایش را در آن ساختمان در نیویورک نیز می داند. قنات را هم او اختراع کرده و در مکزیک و پرو هم مچ مردمان آنجا را گرفته است که کپی کرده بودند.
فقط نمی داند که چرا این اولین بارها خیلیشان آخرین بارها هم بوده اند و هیچگاه تداوم نداشته اند. این را نمی داند.
اعتقاد ژرف دارد که ایرانی از دیگران باهوش تر است و هرکجا می رود همیشه موفق و از دیگران سر است. دوست دارد آویزان تلاش های کسانی شود که جدا از این حرفها راه خود را از این افکار حقیر جدا کرده اند و رفته اند و نامی بر جای گذارده اند. گوش فلک را کر کرده که پروفسور هشترودی شاگرد اینشتین بوده است. خوب بوده است که بوده است. ترا چه؟ برای من این یکی از کودکی همیشه سوال بوده که چرا این که شاگرد آن یکی بوده است پروفسور است و آن یکی هیچ لقبی ندارد.
در حکومت نشسته و می نازد که ایرانیان هر کجا رفته اند، سرفراز بوده اند. هنوز نگفته است که آنهایی که به ژاپن رفته بودند کی بودند و آیا آنها هم سرفراز بوده اند یا نه و آنهایی که اکنون به قطر و کویت می روند چه می کنند. نمی گوید که خود او چه کرده است که اینها کشور را رها کرده و رفته اند. کافی است یک ایرانی (الاصل) در ناسا پیدا شود. این در روزنامه اش گوش فلک را کر می کند.