2021-06-23 05:35:54
سقوط آزاد سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان
قسمت 1 از 2
یکی از ویژگیهای انتخابات ۲۸ خرداد آن بود که نشانهای مهم در سپهر سیاسی ایران آَشکار ساخت و آن «سقوط آزاد سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان» بود. مروری بر نتایج انتخابات اخیر به خوبی نشان میدهد که چگونه جریان دوم خرداد بدنه خود را تقریباً از دست داده و بسان سر بیتنه در عرصه سیاسی مانده است.
آشکارترین وجه این سقوط آزاد در نتایج انتخابات ریاست جمهوری سیزدهم خود را نشان داد. البته از پیش از انتخابات و حتی پیش از ثبت نام نامزدها معلوم بود که اصلاح طلبان و اعتدالیها به عنوان مسببان وضع موجود توان چندانی برای جذب اقبال عمومی ندارند و شاید به همین دلیل بود که اصلاح طلبان در علنی شدن حمایت تشکیلاتی از نامزد خود واهمه داشتند. در حالی که در سال ۱۳۸۴، مصطفی معین به عنوان نامزد اصلی مشارکت و مجاهدین انقلاب ۴ میلیون و ۸۳ هزار رأی (۸/۷۲ درصد واجدان شرایط) را از آن خود کرده بود، عبدالناصر همتی که نامزد ائتلافی جریان اصلاحات و اعتدال به حساب میآمد با کسب ۲ میلیون و ۴۲۷ هزار رأی، تنها مورد حمایت ۴/۰۹ درصد واجدان شرایط قرار گرفت. به بیان دیگر کل سرمایه اجتماعی جریان موسوم به اصلاحات کمتر از ۵ درصد کل جامعه ایرانی است. از آن شگفت آورتر که نامزد این جریان حتی از آرای باطله و محسن رضایی (که نماینده جناح سیاسی خاصی به شمار نمیآمد) هم کمتر رأی آورد.
اصلاح طلبان البته خود تا حدی به این ریزش تمام عیار واقف بودند و شاید به همین دلیل بود که تلاش کردند با عدم حمایت تشکیلاتی از همتی، مانع از فاش شدن این رسوایی شوند. البته میتوان گفت تمام توان این جریان به پشتیبانی از همتی برخاست و چهرههای شاخص آن از جمله شخص خاتمی به او رأی داده و یا علناً از او حمایت کردند.
یکی از توجیهات معمول اصلاح طلبان در مواجهه با چنین شکستهای مفتضحانهای، مقصر جلوه دادن نظارت شورای نگهبان و عدم احراز صلاحیت نامزدهای (به زعم خودشان) اصلی است. البته این ادعا به طور مشخص در این انتخابات مردود است. حتی اگر نظرسنجی مراکز همسو با دولت که از چند ماه پیش رأی مثبت نامزدهای اصلاحات و اعتدال را به شدت ضعیف و رأی منفی آنها را بالا میدانست، بگذریم، نتایج انتخابات شورای شهر تهران، رازی را که اصلاح طلبان مایل به افشای آن نبودند برملا ساخته است.
در این انتخابات لیستی تحت عنوان «جمهور» با عنوان نماینده رسمی و تشکیلاتی این جریان حضور داشت که حتی شخص خاتمی در حمایت از آن دستخط نوشت و ناسا (نهاد اجماعساز اصلاحات) از این لیست حمایت کرد. مقایسه نتایج به دست آمده از سوی اصلاح طلبان با انتخابات شورای پنجم (۱۳۹۶) گویای همه چیز است. در انتخابات شورای ششم سرلیست اصلاح طلبان در تهران ۳۶ هزار و ۵۵۶ رأی کسب نموده که میزان آرای او یکسیزدهم نفر اول تهران است که اتفاقاً سرلیست یکی از لیستهای جریان اصولگرا بوده است و اصولگرایان با چند فهرست در این انتخابات حضور داشتهاند.
مقایسه میزان آرای نامزدهای فهرست جمهور (۱۴۰۰) با فهرست امید (۱۳۹۶) به خوبی این سقوط آزاد را به تصویر میکشد. برای نمونه میتوان به برخی نامزدهای مشترک هر دو لیست در این دو سال اشاره کرد. آرای افشین حبیب زاده از یک میلیون و ۲۳۲ هزار رأی در شورای پنجم به ۲۸ هزار و ۹۷۰ رأی در شورای ششم، آرای علی اعطا از یک میلیون و ۲۱۶ هزار به ۳۲ هزار و ۶۱۸، آرای محمد سالاری از یک میلیون و ۱۸۸ هزار به ۳۶ هزار و ۵۵۶، آرای مجید فراهانی از یک میلیون و ۱۷۱ هزار به ۲۶ هزار و ۴۰، آرای الهام فخاری از یک میلیون و ۱۱۲ هزار به ۲۵ هزار و ۸۵۵ و آرای محمد علیخانی یک میلیون و ۷۰ هزار در شورای پنجم به ۲۵ هزار و ۴۷۸ رأی در شورای ششم کاهش داشته است. به طور میانگین میزان ریزش رأی اصلاحطلبان در این انتخابات بیش از ۹۷ درصد بوده است. نکته جالب اینجاست که نظارت بر انتخابات شوراها بر عهده شورای نگهبان نیست و بنابراین بهانه نظارت استصوابی نیز کارساز نیست. از سویی این نتایج در شهر تهران حاصل شده که اصلاح طلبان مهمترین پایگاه اجتماعی خود را در آن قلمداد میکردند.
این تغییرات در حالی رخ داده است که جمعیت واجدان شرایط در چهار سال اخیر حدود ۵/۵ درصد افزایش یافته، این بدان معناست که ریزش در پایگاه اجتماعی اصلاحات بیش از درصدهای یاد شده است.
ادامه دارد ...
@mjakhavan
147 views02:35