Get Mystery Box with random crypto!

سقوط آزاد سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان قسمت 2 از 2 البته این | ✍️ محمدجواد اخوان 🇮🇷 ☫

سقوط آزاد سرمایه اجتماعی اصلاح طلبان

قسمت 2 از 2

البته این نتیجه چندان جدید و شگفت آور نیست و در انتخابات مجلس یازدهم (۱۳۹۸) نیز شاهد این سقوط آزاد در سرمایه اجتماعی اصلاحات بوده ایم. در انتخابات دوره یازدهم سرلیست اصلاح‌طلبان با کسب ۶۹ هزارو ۱۵۱ رأی ریزشی ۹۵ درصدی نسبت به دوره دهم را تجربه کرد. آرای نامزد‌های اصلاح‌طلب در تهران نیز بین ۹۲ تا ۹۷ درصد کاهش یافت. بر این اساس به عنوان نمونه آرای علیرضا محجوب از یک‌میلیون و ۳۱۱ هزار و ۳۷۵ رأی به ۹۵ هزارو ۳۹۳ رأی در دوره یازدهم، سهیلا جلودارزاده از یک‌میلیون‌و ۳۳ هزارو ۳۲۷ رأی در دوره دهم به ۶۷ هزارو ۸۲۰ رأی در دوره یازدهم، مصطفی کواکبیان از یک‌میلیون‌و ۲۶۰ هزارو ۱۷۴ رأی در انتخابات دهم به ۶۱ هزارو ۳۹۶ رأی در انتخابات یازدهم، محمدرضا بادامچی از یک‌میلیون‌و ۲۶۱ هزارو ۲۵۲ رأی در انتخابات دهم به ۳۵ هزارو ۶۷۵ رأی در انتخابات یازدهم، پروانه مافی از یک‌میلیون‌و ۱۶۲ هزارو ۱۹۵ رأی در انتخابات دهم به ۳۳ هزارو ۶۰۹ رأی در انتخابات یازدهم و محمدعلی وکیلی ازیک‌میلیون‌و ۱۶۳ هزارو ۵۲ رأی در انتخابات دهم به ۳۱ هزارو ۹۴۹ رأی در انتخابات یازدهم کاهش یافت.

در روز‌های اخیر بحث‌هایی بر سر کاهش میزان مشارکت در انتخابات می‌شود. مطالعه نتایج فوق و تحلیل آن‌ها به خوبی نشان می‌دهد کدام جریان به مشارکت سیاسی آسیب جدی وارد کرده است. با توجه به این بررسی آماری و تحلیل تاریخی به خوبی پیداست که رابطه مستقیمی میان کارنامه مجالس، دولت‌ها و شورا‌ها در میزان اقبال عمومی برای تداوم مشارکت انتخاباتی وجود دارد. عملکرد دولت مورد حمایت و «تَکرار» اصلاح‌طلبان که موج وسیعی از نارضایتی معیشتی و اقتصادی را فراهم آورده، بی‌عملی و سیاسی‌کاری نمایندگان لیست امید و رئیس مجلس دهم و نیز کارنامه خالی از عمل و پر از حاشیه شهرداری تهران در دوره اخیر، عملاَ موجب رنجیده شدن مردم خصوصاً طبقات محروم و مستضعف را که بیشتر زیر بار بی‌تدبیری آسیب دیده‌اند، شده است. این شورای نگهبان نبود که اصلاح‌طلبان را رد‌صلاحیت کرده است، بلکه در واقع کسانی که در سال‌های ۱۳۹۲، ۱۳۹۴ و ۱۳۹۶ اصلاح‌طلبان و افراد مورد حمایت آن‌ها را روانه پاستور و بهارستان و خیابان بهشت کردند، با «عدم حضور» خود آن‌ها را ردصلاحیت کردند.

چه اصلاح طلبان به این واقعیت تلخ اذعان و چه آن را انکار کنند اکنون سقوط آزاد سرمایه اجتماعی این جریان آشکار شده و نمی‌توان آن را پوشیده داشت. ۲۵ سال پس از دوم خرداد ۱۳۷۶، اصلاح طلبان چنان با مردم رفتار کردند که از آرای باطله نیز عقب افتاده‌اند.

البته این ماجرا چیز جدیدی نیست. همین رویکرد‌های افراطی تجدیدنظرطلبان در بحران‌آفرینی و دوری از متن مسائل مردم در سال‌های موسوم به دوم خرداد بود که سبب شد کم‌ترین میزان مشارکت در انتخابات دومین دوره شورا‌های شهر و روستا در سال ۱۳۸۱ رخ داد و برای نخستین بار عدد مشارکت در یک انتخابات به زیر ۵۰ درصد تنزل یافت. این در حالی بود که این انتخابات بدون هیچ گونه نظارت استصوابی شورای نگهبان و با حضور حتی برخی جریانات خارج از نظام برگزار شده بود و کسی نمی‌تواند افت مشارکت آن را به رد‌صلاحیت‌ها نسبت دهد. سیاسی کاری اصلاح طلبان در ربع قرن گذشته مهم‌ترین بلای جان خود این جریان بوده و البته سبب ریزش در مشارکت سیاسی نیز شده است.

@mjakhavan