غزل تازه اگرچه پیر... ولی جراتی جوان دارد وجودِ بیرمقش ظلم | محمدرضا طاهری
غزل تازه
اگرچه پیر... ولی جراتی جوان دارد
وجودِ بیرمقش ظلم را زیان دارد
هنوز زهرِ زبانش کُشنده است، ببین
که خواجه این همه تریاک در میان دارد
صداش نیست، ولیکن هنوز میلرزند
سکوت کرده ولی دشنه در دهان دارد
صداش آینهی زخمی جوانی ماست
صداش خِسخِسی از آهِ مادران دارد
به طعنه گفت: ببین، خلوت است دور و برش!
به اخم گفتمش: از کربلا نشان دارد...
اگر به معجزه ایمان نیاوری، کوری
که کُشتهاندش صدبار و باز جان دارد
دوباره سروِ بخارا قیام خواهد کرد
که ریشه در عطشِ جوی مولیان دارد...
.
.
.
#محمدرضا_طاهری
@mohammadrezataheri