Get Mystery Box with random crypto!

یادداشت در بی‌سوادی ممیّزان محسن احمدوندی «فلفل، ام‌الخبائث | شعر، فرهنگ و ادبیات

یادداشت
در بی‌سوادی ممیّزان
محسن احمدوندی

«فلفل، ام‌الخبائث و پشم» کتابی است از کارلو ام. شیپولا که رامین مستقیم آن را به فارسی برگردانده و انتشارات «روشنگران و مطالعات زنان» آن را در سال ۱۴۰۰ منتشر کرده است. این کتاب برخلاف عنوان آن که به طنز می‌زند و رگه‌هایی از اروتیسم را هم در خود دارد، کتابی علمی و کم‌حجم دربارۀ نقش فلفل، شراب و پشم در انباشت سرمایه، انقلاب صنعتی و اصلاحات کلیسا و رشد جمعیت در اروپای قرون وسطی است و نویسندۀ آن می‌کوشد نشان دهد که چرا و چگونه نوزایی در اروپا رخ داد و نه در هیچ جای دیگر جهان. حالا شاید بپرسید چرا نام کتاب این‌گونه است؟ قضیه از این قرار است که ممیّزان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نخواسته‌اند نامی از «شراب» به گوش و چشم من و شما بخورد و ما کتاب‌خوان‌ها خدایی‌ناکرده در دام گناه بیفتیم، برای همین دست به دامان حدیث «الخمرُ امُ‌الخَبائث: شراب مادر همهٔ پلیدی‌هاست» ـ که منسوب به پیامبر است ـ شده‌اند و به جای ترجمهٔ «wine» به «شراب»، نویسنده را ناگزیر کرده‌اند از «ام‌الخبائث» استفاده کند. من ابتدا فکر کردم شاید فقط روی جلد کتاب چنین است، اما وقتی به متن کتاب هم نگاه کردم دیدم در متن هم همه‌جا از این واژه استفاده شده است؛ مثلاً در جایی از کتاب می‌خوانیم: «ام‌الخبائث‌های فرانسه بسیار بهتر از ام‌الخبائث‌های انگلیس بود.» طنز قضیه اینجاست که مترجم، کتابش را به حافظ ـ به پاس سرودن بیت زیر ـ تقدیم کرده است و در پیشانی‌نوشت کتابش این بیت را آورده است:

آن تلخ‌وش که صوفی ام‌الخبائثش خواند/ اَشهی لَنا و اَحلی مِن قُبلة العذارا

[ترجمهٔ شعر حافظ این است: آن شراب تلخ‌مزه‌ای که صوفی آن را مادر همهٔ پلیدی‌ها می‌داند برای من از بوسیدن دختران دوشیزه هم گواراتر و شیرین‌تر است.]

گویا ممیّزان محترم دیگر سوادشان به این قد نداده است که معنی این شعرِ حافظ را بفهمند و بدانند که تمام تلاششان برای سانسور «شراب» را، همین یک بیت خواجۀ شیراز در همان ابتدای کتاب به آب داده است.

شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi