2022-08-11 11:31:41
یادداشت
کرمانشاه در نوشتههای دوستعلیخان معیّرالممالک
محسن احمدوندی
در چند جا از کتاب «رجال عصر ناصری»، نوشتۀ دوستعلیخان معیّرالممالک، که دربردارندۀ شرححال تعدادی از شخصیتهای مهم و تأثیرگذار عصر قاجار است به کرمانشاه اشاره شده است و این اشارات کوتاه میتواند به فهم ما از وضعیت جغرافیایی، تاریخی و سیاسی این شهر در دوران قاجار کمک کند. در بخشی از کتاب دربارۀ سرعت و دقتنظر آقا میرزا یوسف آشتیانی، مستوفیالممالک دربارِ ناصرالدینشاه، آمده است:
یکی از روزها که اغلب بزرگان و محارم در حضور ناصرالدینشاه بودند، سخن از تغییر آبوهوای بعضی نقاط ایران به میان آمد. یکی از حُضّار عرض کرد در اوایل سلطنت قاجاریه در اطراف کرمانشاه نخلستانهای بزرگ بوده و خرمای مرغوب در آنجا عمل میآمده و از این راه در سال، مبلغی گزاف مالیات عایدِ دولت میشده است. شاه به مستوفیالممالک گفت تا به دفتر مالیاتی آن زمان رجوع کرده و چگونگی آن را به عرض برساند. آقا میرزا یوسف فوراً یادداشتی به دفتر خود فرستاد و پس از اندکزمانی دفاتر مربوطه را حاضر آوردند و صورت مالیاتها به نظر شاه رسید. این سرعتعمل که حاکی از نظم و ترتیب دفترخانه بود، سخت پسندِ خاطر ناصرالدینشاه واقع شد و طرز کار آن دستگاه را مورد تقدیر قرار داد (معیرالممالک، ۱۳۹۰: ۴۰ ـ ۴۱).
از این خاطره دو نکته دربارۀ کرمانشاه قابل دریافت است: نخست اینکه نخلستانهای شهرستان قصرشیرین که جزء مناطق گرمسیر استان به شمار میآید در دوران قاجار نیز به داشتن خرمای مرغوب مشهور و زبانزد بوده است و حکومت مرکزی از حاکمان محلی این مناطق هرساله مقداری مالیات بابت این نخلستانها و محصولات آن دریافت میکرده است. دیگر اینکه گویا در عصر ناصری به دلیل تغییرات آبوهوایی محصولات این نخلستانها کاهش یافته است و بهتبع آن از میزان مالیاتی هم که از قِبَلِ آن به حکومت مرکزی میرسیده کاسته شده است.
در جایی دیگر از کتاب در شرح حال مهدی قلیخان مجدالدوله، پسر عیسیخان اعتمادالدوله قاجار، داییِ ناصرالدینشاه، چنین آمده است:
پس از سپری شدن دوران کشورداریِ ناصرالدینشاه، مقام مجدالدوله نیز چنانکه بود نماند و در دورۀ مظفری فقط یکی دو بار به حکومت کرمانشاه و خمسه رفت (همان: ۹۱).
از این بخش از کتاب چنین برداشت میشود که حکومت کرمانشاه در دوران قاجار چندان ارزش و اعتباری نداشته و به کسانی اعطا میشده که در دربار از ارج و قرب فراوانی برخوردار نبودهاند. لابد چون این منطقه از نظر اقتصادی صرفۀ چندانی برای حکام محلی و حکومت مرکزی نداشته است.
در جایی دیگر از کتاب، از کرمانشاه بهعنوان شهری که در داشتن کبوتران نخبه زبانزد بوده یاد میشود. معیرالممالک که پدرش پنجهزار کبوتر داشته و خودش هم عاشق کبوتر بوده است، در مقالۀ پایانی کتابش به بحث دربارۀ کبوتر و کبوتربازی و رواج این سرگرمی در بین شاهزادگان قاجار میپردازد. او در این مقاله، کرمانشاه را یکی از شهرهایی معرفی میکند که مقصد سفرِ جلودارشان برای یافتن کبوترهای نخبه بوده است:
جلوداری داشتیم به نام «علی سیاه» که در کبوترشناسی خبره بود. او برای به دست آوردن کبوترهای زیبا مدام به قزوین، همدان، کرمانشاه، خراسان، کاشان و بروجرد میرفت و هر بار با چند قفس کبوتر نخبه بازمیگشت (همان: ۲۹۸)
منبع
ـ معیرالممالک، دوستعلیخان. (۱۳۹۰). رجال عصر ناصری. چاپ اول. تهران: نشر تاریخ ایران.
[یادداشت بالا پیش از این در شمارهٔ بیستم فصلنامهٔ قلم در صفحات ۳۷-۳۸ منتشر شده است.]
شعر، فرهنگ و ادبیات
@mohsenahmadvandi
679 views08:31