Get Mystery Box with random crypto!

تکنوکراتی برای همه فصول هنوز 10 ساله نشده که پدرش فوت می‌کند | ✍️ محسن جلال‌پور

تکنوکراتی برای همه فصول


هنوز 10 ساله نشده که پدرش فوت می‌کند و ناچار می‌شوند او و برادر کوچکش را به «پرورشگاه صنعتی کرمان» بسپارند.
دو برادر به قدری تلاش می‌کنند که تحصیلات وكار را ادامه می‌دهند. یکی از آنها مهندسی نفت می‌خواند و دیگری در شركت افست مشغول به كار می‌شود.
آن‌که مهندسی نفت خوانده، در پالایشگاه آبادان مشغول به کار می‌شود. اما در جریان ملی شدن صنعت نفت ایران، از کار بیکار می‌شود و به تهران می‌رود و در یک کارخانه مشغول به کار می‌شود.
مدتی بعد بورسیه‌‏ای به او تعلق می‌گیرد تا برای احداث تأسیساتی مانند سردخانه و نیازهای تأسیساتی شیلات در خارج از کشور آموزش ببیند. حدود دو سال در کشورهای دانمارک، فنلاند و سوئد – دوره‏های مهندسی در تأسیسات شیلات را می‌بیند و در بازگشت به ایران، راهی بندرعباس می‌شود تا مسئولیت اداره کارخانه‌‏ای را بر عهده گیرد. در همین روزگار است که محمود صنعتی ، قهرمان این فصل از کتاب تلاشگران کرمان متولد می‌شود.

به دنیا که می‌آید،پدرش به مدیرعاملی «کارخانه کنسرو بندرعباس» منصوب می‌شود و به این ترتیب همه اعضای خانواده به بندرعباس مهاجرت می‌کنند.
به سن مدرسه که می‌رسد، دوره ابتدایی را در دبستان «نایبند» پشت سر می‌گذارد و آنقدر درس می‌خواند که پس از دیپلم، وارد دانشکده پلی‏تکنیک می‌شود. دانشجوی نخبه‏ای است، بنابراین به مدت چهار ماه به انگلستان می‌فرستندش تا کارآموزی کند.

و چون جزو نفرات اول دانشکده است، به‌صورت امریه‏ای به سازمان گسترش و نوسازی صنایع اعزام می‌شود تا سربازی‌اش را به پایان برساند. در سال 1356 از سوی این سازمان در پروژه‏ای به نام «بافت‏ بلوچ» به‌عنوان مدیر پروژه به ایرانشهر آغاز به کار می‌کند. کارخانه که راه می‌افتد، از سیستان و بلوچستان به کرمان بازمی‌گردد و در آغاز با کمک یکی از بستگانش کارخانه نساجی کوچکی تأسیس می‌کند.
آن روزها حمید میرزاده استاندار کرمان است و حسین مرعشی،معاون سیاسی‌اش.
به او می‌گویند استانداری در حال بررسی و تأسیس یک کارخانه نساجی بزرگ در کرمان است و از او می‌خواهند پروژه را تعریف و طراحی کند.
حالا استانداری کرمان «مجتمع تعاونی صنعتی شهید باهنر» را تأسیس کرده و سخت دنبال سپردن کار به فردی کاردان است. به این ترتیب مدیرعاملی این مجتمع را به او می‌سپارند. مرد سخت کوش داستان ما از آن روز، ده‌ها پروژه صنعتی را در کرمان راه‌اندازی کرده است.
جزو مؤسسان «لاستیک کرمان» و «لاستیک سیرجان» بوده و شرکت«کنسانتره آب گریپ‏فروت جیرفت» را راه‌اندازی کرده، طرح «کرک‌بافت» هم جزو یادگارهای اوست.

در راه‌اندازی کارخانه «گلباف» ناکام می‌ماند اما جزو افرادی است که خیریۀ «مولی‌‏الموحدین» کرمان را راه‌اندازی کرده‌اند اما از همه مهم‌تر این‌که یکی از مؤسسان شرکت هواپیمایی «ماهان ایر» نیز هست.
هواپیمایی ماهان برای خودش داستان‌های جالبی دارد که بخشی از آن در کتاب تلاشگران پیشرفت کرمان گفته شده اما ضرورت دارد آقای صنعتی يا ديگر عزيزان موسس، قسمت‌های ناگفته‌اش را هم روزی برای همه تعریف كنند.

سال ١٣٨١ همراه باگروهی از كارآفرينان موفق كرمان به عضويت هيأت نمايندگان اتاق كرمان در می ‌آيد و نايب رئيس اتاق می‌شود. حضورش در اتاق کرمان سه دوره ادامه پیدا می‌کند اما از همه این‌هامهم‌تر این که محمود صنعتی، همچنان یکی از افرادی است که چراغ پرورشگاه صنعتی کرمان را روش نگه داشته است. پرورشگاهی که دست کم 100 سال قدمت دارد و بزرگانی مثل مرحوم علی‌اکبر صنعتی و مرحوم همایون صنعتی در آن ایفای نقش کرده‌اند و امروز محمود صنعتی ادامه دهنده راه آنهاست.


محسن جلال‌پور

@mohsenjalalpour