Get Mystery Box with random crypto!

‌ عطسۀ آب چون که بود، حباب با یکی عطسه باز شد همه آب اولش عط | شکستِ آینه




عطسۀ آب چون که بود، حباب
با یکی عطسه باز شد همه آب
اولش عطسه آخرش عطسه
بود بینِ دو عطسه بی‌تب‌وتاب

«می‌کنم برخلاف باد آباد
هر چه خشکی به‌لطفِ این دمِ ناب»
‏در دلِ پُرهوا هوس می‌پخت
تا نسیمی گذشت گشت خراب

نگران زاد و چشم بود همه
باز مرگش ربود همچون خواب
ای‌بسا عمرِجاودان‌خواهی
که همه عمر عطسه بود و حباب