2022-07-09 07:46:12
برای ویراستاری باید چه کتابهایی را مطالعه کرد؟
سیداحمدرضا قائممقامی، ضمن بررسی ویژگیهای ویراستار خوب، از گروههایی که نثر فارسی زیر سیطرهٔ آنهاست میگوید.
بهگزارش ایسنا، این مدرس زبان و ادبیات فارسی، در یادداشتی که با عنوان «ویراستار خوب» نوشته، آورده است:
«من چون خود سالهایی از عمرم را صرف ویرایش کردهام و در جاهایی که کار کردهام در ساختن معیارهای ویرایش بیاثر نبودهام شاید حق داشته باشم در این باره سخنی بگویم. ویراستار امروزی، یعنی ویراستاری که بهتقریب کم از پنجاه سال دارد، اگر میخواهد ویراستار خوبی باشد، جز آنکه باید از ذوق خداداد بهره داشته باشد و تمرین و ممارست در نوشتن را شغل خود کرده باشد، لازم است نوشتههای بعضی معاصران را نیز خوانده باشد (معاصر را در معنای موسّع آن به کار میبرم)، از آن جمله نوشتههای این کسان را: ذکاءالملک فروغی، سعید نفیسی، مجتبی مینوی، پرویز خانلری، احسان یارشاطر که در نثر پیرو خانلری است، احسان طبری، بهآذین، محمدعلی اسلامی، و در نثرهای کهنهگراتر بدیعالزمان فروزانفر و بعضی شاگردان او مانند عبدالحسین زرینکوب. از میان نوشتههای قدما نیز باید متونی مانند
قابوسنامه و
کیمیای سعادت و
گلستان و
تاریخ بیهقی و، از میان نثرهای متکلف،
کلیله و دمنه و
مرزباننامه و
جهانگشای جوینی را در مطالعه گرفته باشد تا هم ساختارهای دستوری کهن به دستش بیاید و هم در لغت و استعمال بجای آن بهواسطۀ ممارست اندوختهای فراهم کند و ذخیرهای بسازد.
راست است که زبان تحول مییابد، ولی انقطاع یکباره از آنچه تا همین چند سال اخیر معیار فصاحت و بلاغت و زیبایی بوده نیز روا نیست. علیالخصوص بنا نیست جوانی بیستوچندساله که عمدهٔ مشغولیت او با رمانهای غربی و ترجمههای آنها بوده و ناگزیر ذوق و سلیقهاش تحتتأثیر همین نوشتهها شکل گرفته در نوشتهٔ هر کسی تصرف کند و آنچه را نمیشناسد و در محدودهٔ دانستههای او نیست تغییر دهد. اساساً منطقی نیست که از فردی هفتادساله که تربیت و تحصیل او در دورهای دیگر بوده بخواهیم مانند چهلسالگانِ بریدهازگذشته بنویسد و هیچ منطقی نیست که همه بهشیوهای شبیه به هم بنویسند و تازه این شیوه را نیز همین جوانان تعیین کنند.
امروز نثر فارسی زیر سیطرهٔ چند گروه است: ژورنالیستهایی که گاه به دانشگاهها نیز راه یافتهاند؛ بعضی استادان دانشگاه که ذاتهای نایافتهازهستیبخشاند؛ جماعتی که بهبرکت آموزشوپرورش عمومی باسواد شدهاند و خود را به مجرد باسواد شدن محق در نوشتن دانستهاند؛ و مترجمان و ویراستاران رمانهای غربی که، علاوهبر اغلاط پرشمار لغوی و دستوری، نوعی احساساتیگری را نیز وارد نثر معاصر کردهاند و شمار باسوادان آنها به نسبت با نسلهای پیشین (مانند ابولحسن نجفی و منوچهر بدیعی و نجف دریابندری و سروش حبیبی) البته اندک است. بر ویراستار خوب است که آنچه را در اینجا گفته شده پیروی کند تا زبان فارسی از زیر سیطرهٔ این طوایفی که گفتیم اندکی خارج شود، ولی وقتی که به حافظهٔ خود رجوع میکنم، افراد زیادی بر خاطرم نمیگذرد.
با وجود مخالفتی که در بین نسل جوان با درگذشتگان و نویسندگان و ویراستارانی که در سنین پیریاند شایع است، هنوز هم یک راه توفیق در نوشتن انشای خوب پیروی از همین نسل است که
مع الأسف منهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر.»
https://www.isna.ir/news/1401041711838/%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C-%D9%88%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%DA%86%D9%87-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%87%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D8%B1%D8%A7-%D9%85%D8%B7%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%87-%DA%A9%D8%B1%D8%AF
720 viewsedited 04:46