روشی ساده برای تشخیص اضافه تشبیهی و استعاری هرگاه در تشبيه ب | عروض و آرایه ادبی
روشی ساده برای تشخیص اضافه تشبیهی و استعاری
هرگاه در تشبيه بليغ ، يكي از طرفين تشبيه ( مشبه يا مشبه به ) به ديگري اضافه ( مضاف اليه) شود . به آن « اضافه ي تشبيهي » يا « تشبيه بليغ اضافي » مي گويند .
مثال : صبح اميد كه بد معتكف پرده ي غيب گـو بـرون آي كه كـار شب تـار آخـر شد
توضيح : اميد به صبح تشبيه شده و غيب به پرده .
: باران رحمت == رحمت به باران
خرمن اعمال == اعمال به خرمن
درخت دوستي == دوستی به درخت
نخل ولايت -چراغ هدایت -چاه ظلمت- خانه ی دنیا- بنای ظلم- کیمیای عشق- آیینه ی آب- لهب فراق- مس وجود- آتش عشق- دایه ی ابر بهاری- چاه مذلت- حصار بردباری- آتش نخوت- شبنم عشق- - اکسیر عشق- کمند نظر- پرده ی عفاف وعصمت
در تشبیه هم مشبه وجود دارد وهم مشبه به ولی اگر یکی ازاینها غایب باشد! و به جایش لوازم یا ویژگی اش را بببینیم می شود استعاره , که در صورت اضافی آمدن ,اضافی استعاری می نامیم
مثال : سر نشتر عشق بر رگ روح زدند يك قطره از آن چكيد و نامش دل شد
توضيح : « روح » را به بدني تشبيه كرده كه « رگ » داشته باشد و « رگ » را كه يكي از ويژگي هاي « مشبه به »است به « روح » اضافه كرده است .
نكته : در اضافه ي استعاري « مضاف » در معني حقيقي خود بكار نمي رود و ما « مضاف اليه » را به چيزي تشبيه مي كنيم كه داراي جزء يا اندامي است ولي چنين جزء و اندام كه « مضاف » است براي « مضاف اليه » يك واقعيت نيست بلكه يك تصور و فرض است .
مثال : دست روزگار ـ دست براي روزگار يك تصور و فرض است .
روزن شب ـ روزن يا پنجره اي براي شب يك تصور است و وافعيت ندارد
نکته مهم : با توجه به اين كه اضافه ي اقتراني شباهت زيادي به اضافه ي استعاري دارد ، براي شناخت اين دو نوع استعاره از يكديگر ، اضافه اقتراني را توضيح مي دهيم :
اضافه ي اقتراني :
اضافه ي اقتراني : آن است كه وجود « مضاف » براي « مضاف اليه » يك واقعيت باشد . برعكس اضافه ي استعاري كه وجود « مضاف » براي « مضاف اليه » يك واقعيت نيست .
مثال : پدرم دست دوستي به من داد .
توضيح : دست را به قصد دوستي به من داد كه « دست » براي نشان دادن دوستي يك واقعيت است .
نكته : براي تشخيص آسان اضافه اقتراني از اضافه ي استعاري ، مي توان از دو شيوه استفاده كرد:
1- كافي است كه بدانيد در اضافه ي اقتراني ، مضاف اليه عملي است كه مضاف انجام مي دهد.
مثال1: پروردگارا ! روا مدار كه به حريم اجتماع پاي تعدي و تجاوز بگذارند.
مثال2: پروردگارا ! مگذار دامان وجودم به پليدي هاي گناه بيالايد.
توضيح: در مثال اول تعدي و تجاوز عملي است كه « پا » انجام مي دهد ؛ولي در مثال دوم، چنين رابطه اي برقرار نيست بلكه« وجود » را به لباسي تشبيه كرده ايم كه دامن داشته است.
2- بين دو جزء اضافه ي اقتراني ( مضاف و مضاف اليه ) مي توان عبارت « از روي و یا به قصد » را قرار داد و يك جمله ساخت.
مثال : در اضافه ي « دست ارادت » -- دست را از روي ارادت دراز كرد .
توجه: تركيباتي نظير : زانوی ادب خم کردم , دست گدایی دراز کردم , دست انابت به درگاهش دراز کردم , دست محبت، پاي ارادت، چشم احترام ، ديده ي محبت ، گوش توجه ، چشم اعتنا ، پاي بطلان ، قلم عفو و ... اضافه ي اقتراني مي باشند كه بين همه ي اين تركيبات اضافي ، مي توان « به قصد , از روي » را قرار داد