Get Mystery Box with random crypto!

کانال رسمی مولانا فضل الرحمن کوهی

لوگوی کانال تلگرام molana_kohi — کانال رسمی مولانا فضل الرحمن کوهی ک
لوگوی کانال تلگرام molana_kohi — کانال رسمی مولانا فضل الرحمن کوهی
آدرس کانال: @molana_kohi
دسته بندی ها: اخبار
زبان: فارسی
مشترکین: 2.09K
توضیحات از کانال

پایگاه اطلاع رسانی دفتر امام جمعه و مدیر مدرسه دینی انوارالحرمین پشامگ؛ مولانا فضل‌الرحمن کوهی«حفظه‌اللّه»
تلگرام∶
telegram.me/molana_kohi
اینستاگرام:
www.instagram.com/molana_kohi

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

0

2 stars

1

1 stars

0


آخرین پیام ها 5

2021-06-04 08:37:25 «الحمدلله رب العالمین»

حضرت مولانا فضل‌الرحمن کوهی (حفظه الله) پس از ۱۸ ماه زندانی در زندان وکیل آباد مشهد، دیروز پنج‌شنبه ۱۳خرداد ۱۴۰۰ با قید وثیقه فعلا تا ۳۱ماه جاری مرخصی دریافت کردند و صبح امروز جمعه ۱۴خرداد به روستای خود پشامگ رسیدند

دوستداران و علاقمندان بوقت نماز جمعه امروز به مسجد جامع پشامگ تشریف بیاورند

به امید روزی که مولانا کوهی برای همیشه آزاد گردند.
http://telegram.me/molana_kohi
1.8K views05:37
باز کردن / نظر دهید
2021-05-23 07:00:56 بخشی از سخنان شیخ الحدیث مولاناعبیدالله افروخته استاذحدیث منبع العلوم کوه ون درباره حضرت مولانافضل الرحمن ڪوهی فک الله اسره
http://telegram.me/molana_kohi
170 viewsedited  04:00
باز کردن / نظر دهید
2021-05-23 06:08:55 بخشی از سخنان مولاناسیدعبدالحکیم سیدزاده در مورد درخواست آزادی مولانافضل الرحمن ڪوهی فک الله اسره.
http://telegram.me/molana_kohi
205 viewsedited  03:08
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 07:35:15 سرودبلوچی درباره حضرت مولانافضل الرحمن ڪوهی فک الله اسره.
http://telegram.me/molana_kohi
316 viewsedited  04:35
باز کردن / نظر دهید
2021-04-17 09:32:57 *حضرت مولانا عبدالجلیل نعمانی (ح)* مدیر مدرسه صدیقی گران:

دغدغه همه ی مردم اعم از اهل تشیع واهل تسنن دراستان وخارج از استان،دغدغه همه ی اینهادراین کشورهمین است ،انقلاب اسلامی بخاطرهمین آورده شده است ،ومردم بخاطر انقلاب شهیدشده اند وخودرابه کشتن داده اند:که آزادی بیان دراین کشور داشته باشد،مردم درمذهب خودآزادباشند،وازدولتمردان حق انتقاد صحیح داشته باشند ،
لهذاشخصیتهایی ،ملی و اجتماعی ،دینی وکشوری وحتی *جهانی،*(میتونم این را بگویم از طرف خودم میگویم)مانند *مولاناکوهی وامثالش* ،درچنین شرایط حساس وبحرانی،نبایددرداخل زندان باشند،اینهابایدآزادشوندوازین ایشان استشاره و راهنمایی حاصل کرده شود،وانتقادات صحیصی که در چهارچوب قانون میکنند،وهمان انتقادی که حق مذهبی باشد،وقانون اساسی ماراحق داده است،
اگر چنانچه اینجا دفاعی کرده است ،جایش زندان نیست ،بایدآزادمیبود،وخیرخواهانه دولتمردان حرف های (مولانا کوهی)رابایدگوش میدادن وگوش میکردن،لهذاانتظارمااینست که مولاناهرچه زودتر به آغوش خانواده برگردد،
وهریکی دراین کشورحق دفاع را دارد،(در چهارچوب قانون ، اجازه مذهبی را داده است) هرزمانیکه شخصیتهای مذهبی و دینی واسلاف*حضرت مولانا عبدالجلیل نعمانی (ح)* مدیر مدرسه صدیقی گران:

دغدغه همه ی مردم اعم از اهل تشیع واهل تسنن دراستان وخارج از استان،دغدغه همه ی اینهادراین کشورهمین است ،انقلاب اسلامی بخاطرهمین آورده شده است ،ومردم بخاطر انقلاب شهیدشده اند وخودرابه کشتن داده اند:که آزادی بیان دراین کشور داشته باشد،مردم درمذهب خودآزادباشند،وازدولتمردان حق انتقاد صحیح داشته باشند ،
لهذاشخصیتهایی ،ملی و اجتماعی ،دینی وکشوری وحتی *جهانی،*(میتونم این را بگویم از طرف خودم میگویم)مانند *مولاناکوهی وامثالش* ،درچنین شرایط حساس وبحرانی،نبایددرداخل زندان باشند،اینهابایدآزادشوندوازین ایشان استشاره و راهنمایی حاصل کرده شود،وانتقادات صحیصی که در چهارچوب قانون میکنند،وهمان انتقادی که حق مذهبی باشد،وقانون اساسی ماراحق داده است،.
اگر چنانچه اینجا دفاعی کرده است ،جایش زندان نیست ،بایدآزادمیبود،وخیرخواهانه دولتمردان حرف های (مولانا کوهی)رابایدگوش میدادن وگوش میکردن،لهذاانتظارمااینست که مولاناهرچه زودتر به آغوش خانواده برگردد،
وهریکی دراین کشورحق دفاع را دارد،(در چهارچوب قانون ، اجازه مذهبی را داده است) هرزمانیکه شخصیتهای مذهبی و دینی واسلاف ما،واعتقاد،، ودین ومذهب مامورداهانت وتوهین قراربگیرن *ن تنهاحق دفاع را داریم*
بلکه باجرائت گفته ام ومیگویم :(حق این راهم داریم)که دولتمردان باید سراین شخص راجداکنند، این شخص حق زندگی راندارد، درکشوری که تفرقه ، ودشمنی دربین مذهب یکدیگرمیندازد،
نه اون کسیکه دفاع میکندبایداین شخص (که دفاع می کند) آزادشود،.
لهذا ماخوهان آزادی مولانا کوهی حفظه الله هستیم ومامیگوییم هرچه سریعترمولانابه خانواده ووطن خودبازگردد
(وماذلک علی الله بعزیز)
http://telegram.me/molana_kohi
4.8K views06:32
باز کردن / نظر دهید
2021-04-17 09:32:31
462 views06:32
باز کردن / نظر دهید
2021-04-01 18:20:55 مولانا فضل الرحمن آزادی امیت

کدی کیت موسمءُ وشین بہار
کدیں بیت کہ روت تبتءُ لوار

ھلکءُ دمگ سوتکنت دراھیں بی توار
یا رب پدا می نیمگا دستی شہار

پروشتگنت سیہ بندءُگٹ ءُ تلار
سرکشِّتَگ ھر نیمگا پنتءُپتار

خالدءِ بہادری شُت چہ مارا بی توار
پیشونک شُت انتءُ بی بُندراں دستن مہار

بیا می همبل ءُ همدل ءُ شکر گفتار
که ما هدوکن په تی گند ءُ گدار

فضل الرحمن بیا ءُ ما نشتگن په ودار
عزتا رفتگین می پدا پر ما بیار

بِل میربلوچ تو مکن گلہ گذار
عیب چه باسکانن کمان بی توار

می سرا آتکگ امتحان ءِ کردگار
یا رب چوشین امتحان دیما میار

جیل و کیدن آن شیرمرد ءِ بی میار
روبهان هر نیمگا هست جاک ءُ توار




پِربَند :اسلام میربلوچ
http://telegram.me/molana_kohi
1.2K views15:20
باز کردن / نظر دهید
2021-02-17 09:36:37
http://telegram.me/molana_kohi
4.7K viewsedited  06:36
باز کردن / نظر دهید
2021-02-17 09:36:36 *بی‌تو نمی‌زیبد این غربت‌کده، ای سرور غریبان!*

عبدالعظیم درک‌زهی

یک سال و اندی از فراقِ عارضی‌ات می‌گذرد. گمان نمی‌کردیم که هِجر و جدایی‌ات این‌همه به طول بینجامد. فراقی که خیال می‌کردیم دو، سه روز طول می‌کشد، اینک در آستانهٔ پانصدمین روز قرار دارد. پانصد روز است که از این غربت‌کده دور شده‌ای. غربت‌کده‌ای که مایۀ آرامش و آرمیدن آباواجدادت بوده است.

ما که سرنوشت‌مان با غربت گره خورده است؛ غریب به‌دنیا می‌آییم، بی‌کس زندگی می‌کنیم و بی‌واره از دنیا کوچ می‌کنیم. این سرنوشت‌مان است. این زندگانیِ غریبانه‌مان نیز بسیار لطف‌انگیز و لذت‌بخش است؛ اما به‌شرطی که غم‌گساران و یاران جانی‌مان تسلابخش روح‌مان باشند. اما او که غم‌گسارمان بود، اینک به‌دور از ما، در غربت‌اندرغربت زندگی می‌کند و همین امر، زندگانیِ غریبانه و شیرین‌مان را به کام ناکام‌مان تلخ کرده است.

او سلطان این کوهستان‌ غم‌زده‌مان است. کوهستانی که هرگاه کوهستان‌نشینانش را خواب خرگوشی فرامی‌گرفت، غرش‌های رعدآسایش آنان را بیدار می‌کرد و جانی تازه در وجودشان بی‌جان‌شان می‌دمید. او محافظ این نخجیرگاه بود؛ نخجیرگاهی که شکارچیان غیرقانونی، آهوانِ ساده‌لوحش را به‌راحتی به کمند می‌انداختند، اما او بود که آهوانِ رام را شارد و نافرمان و سرکش بار می‌آورد تا هیچ‌گاه تسلیم کمندِ این‌وآن نشوند.

ای سلطانی که تاجت، عمامه؛ تختَت منبر و سلاحت عصای موسوی بود! چرا ترک‌مان کردی؟! گرچه فراقت عارضی و گذراست، اما این دل‌های بی‌قرار ما، تحمل همین هجران گذرا و ناپایدار را نیز ندارند. اگر به خود رحم نمی‌کنی، لااقل به حال مریدانت رحم کن و مرهمی برای دردهایمان بیاور؛ نوشدارویی برای غم‌هایمان بیاور؛ ضمادی برای رنج‌هایمان بیاور. مرهم هم که غیر از حضورت، چیز دیگری نیست. تو مرهم دردهای مداوم این ملت غریب هستی؛ پس بیا و هرچه زودتر به داد این غریبان برس و غریب‌نوازی کن. بیا که بی‌تو این بیشه، بس وحشت‌ناک و خوف‌انگیز شده است.

*ای *فضلِ رحمان!* *ای سلطان کوه‌ها، کوهیِ عزیز! ای استاد زیباکلام و ای مرد عمل‌گرا!** ای که سینه‌ات پناه‌گاه غم‌های این ملت رنجور و غم‌دیده بوده و هست؛ در غیابت بسی رنج‌ها کشیده‌ایم و خون جگرها خورده‌ایم؛ جوانان بی‌کس ما پرپر شده‌اند؛ ارغوان‌های کویرمان بریده شده‌اند؛ رهبرمان آماجگاه ناسزاهای هر کس‌وناکسی شده است؛ رهبری که تو یکی از بازوان قدرت‌مندش هستی؛ شاه‌ستونی از خیمهٔ عریض و وسیعش هستی. تو یکی از چوگان‌به‌دستان ورزیدهٔ میدانش هستی؛ چوگان‌بازی که یک‌تنه حریفِ همه بوده و هستی. اگر می‌بودی، اطمینان دارم که در دفاع از رهبرمان، همچو شیری می‌غریدی و اجازه نمی‌دادی که بیگانه‌ها از خط‌قرمزها عبور کنند.

نیک به یاد دارم وقتی در پشامگ به دولت‌خانه‌ات رسیدیم، کرم‌نوازی و ذرّه‌پروری کردی و فرمودی: «حرفی که بر روی منبر می‌زنم، ناشی از احساسات زودگذر و عجولانه‌ام نیست، بلکه وقتی از مصیبتی بر امت و ملّتم آگاه می‌شوم، سینه‌ام تبدیل به آتشی گداخته می‌شود؛ خواب از چشمانم می‌پرد؛ در دیجور شب، سر به کوه و بیابان می‌زنم و جبینِ نیاز را در برابر خالق بی‌نیاز بر زمین می‌سایم؛ ناله و فریاد سرمی‌دهم تا بلکه زبانه‌های آتش دورنی‌ام فروکش کند، اما دریغ از فروکش کردن این آتش و خاموش شدن این اخگر! خودم را در برابر این ملت مظلوم و بی‌دفاع مسئول می‌دانم و تاوقتی بر سر منبر، از حقش دفاع نکنم آرام نمی‌گیرم.»

اینک آن استُن حنانه، همچو ارباب عُقول، از درد هجر و فراقت ناله سر می‌دهد؛ آن سنگلاخ‌ها و سنگستان‌ها خون گریه می‌کنند و حدیث مهجوری سرمی‌دهند. سنگ‌های خارای پشامگ، که در دیجور شب‌های سرد و استخوان‌سوز، با آغوش باز، پذیرای جبین معصوم‌گونه‌ات بودند، دنبال نوازش‌گری‌هایت می‌گردند.
پس هرچه زودتر برگرد تا مریدانت پیرامونت حلقه زنند و حدیث وصل بگویند و نغمهٔ شیدایی سردهند.
http://telegram.me/molana_kohi
2.2K viewsedited  06:36
باز کردن / نظر دهید
2021-02-13 07:41:31 سرود فارسی دروصف حضرت مولانافضل الرحمن کوهی فک الله اسره
http://telegram.me/molana_kohi
1.8K viewsedited  04:41
باز کردن / نظر دهید