Get Mystery Box with random crypto!

️ Ⓜ️ ملانصرالدین Ⓜ️

لوگوی کانال تلگرام mollanasreddeen — ️ Ⓜ️ ملانصرالدین Ⓜ️
لوگوی کانال تلگرام mollanasreddeen — ️ Ⓜ️ ملانصرالدین Ⓜ️
آدرس کانال: @mollanasreddeen
دسته بندی ها: سرگرمی ها
زبان: فارسی
مشترکین: 2.10K
توضیحات از کانال

کانال رسمی
#ملانصرالدین
در تلگرام
ارسال نظرات،پیشنهادات وانتقادات
فقط در ربات زیر
@mollaa_bot
با تشکر:مدیریت کانال

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 43

2021-05-30 15:29:15

@mollanasreddeen
314 views12:29
باز کردن / نظر دهید
2021-05-30 15:23:16 آیت الله مصباح یزدی: در حکومت اسلامی رای مردم هیچ اعتبار شرعی و قانونی ندارد نه در اصل انتخاب نوع نظام سیاسی کشور و نه در اعتبار قانون اساسی و نه در انتخاب ریاست جمهوری، ملاک اعتبار قانونی تنها یک چیز است و آن رضایت ولایت فقیه است، اگر در جمهوری اسلامی تا کنون سخن از انتخابات بوده است، صرفا به این دلیل است که ولی فقیه مصلحت دیده است فعلا انتخابات باشد و نظر مردم هم گرفته شود، ولی فقیه حق دارد و میتواند هر زمان که اراده کند و مصلحت بداند نوع دیگری از حکومت را که در آن چه بسا اصلا به رای مردم مراجعه نشود انتخاب کند. مشروعیت حکومت نه تنها تابع رای و رضایت ملت نیست، بلکه رای ملت هیچ تاثیر و دخالتی در اعتبار آن ندارد، ولی فقیه گاهی مصلحت میبیند بگوید شما رأی بدهید، او دستور میدهد که رأی بدهید چه کسی رئیس جمهور باشد. انتخابات ریاست جمهوری اعتبارش به رضایت اوست، مصلحت دیده که در این شرایط مردم رأی بدهند، اما حقیقت این است که آنها دارند پیشنهاد میکنند و میگویند ما این فرد را میخواهیم اما الامرالیکم شما باید نصب کنید نخواستی نصب نکن!/هفته‌نامه پرتو۸۴/۱۰/۷

@mollanasreddeen
329 views12:23
باز کردن / نظر دهید
2021-05-30 15:17:42

@mollanasreddeen
366 views12:17
باز کردن / نظر دهید
2021-05-30 15:17:32
#موسیقی

@mollanasreddeen
344 views12:17
باز کردن / نظر دهید
2021-05-29 06:38:57
برادرای بسیجی کلاشونو بذارن بالاتر

@mollanasreddeen
371 views03:38
باز کردن / نظر دهید
2021-05-29 06:38:22 ادامه انتقادها از شورای نگهبان؛ حجتی کرمانی: رهبر با حکم حکومتی رئیسی را رئیس‌جمهور کند

انتقادهای چهره‌ها و جریان‎‌های سیاسی از ردصلاحیت گسترده نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ایران در شورای نگهبان ادامه دارد.

محمدجواد حجتی کرمانی، عضو مجلس خبرگان قانون اساسی پس از انقلاب و عضو سابق مجلس خبرگان رهبری، از آیت‌الله علی خامنه‌ای خواسته است تا با "حکم حکومتی" ابراهیم رئیسی را به عنوان رئیس جمهور منصوب کند.

آقای حجتی کرمانی، که سابقه دوستی شخصی با آقای خامنه‌ای دارد، از او خواسته است "مردم را از زحمت شرکت در انتخابات صوری نمایشی-فرمایشی معاف فرموده و از مصرف بیهوده و مسرفانه ده‌ها میلیاردی انتخابات جلوگیری کنند".
https://bbc.in/2RHofYT
BBCPersian

@mollanasreddeen
335 views03:38
باز کردن / نظر دهید
2021-05-29 06:37:42

@mollanasreddeen
290 views03:37
باز کردن / نظر دهید
2021-05-29 06:33:33
تلویزیون حکومتی ایران از ابراهیم رییسی درباره دولت آینده‌اش می‌پرسد، در حالی که علم‌الهدی، امام جمعه مشهد می‌گوید شرکت کردن در انتخابات مثل نماز است. مقام‌های حکومتی پذیرفته‌اند که در این دوره، مشارکت بسیار پایین خواهد بود.
گزارشی از مجتبا پورمحسن
@iranintltv

@mollanasreddeen
269 views03:33
باز کردن / نظر دهید
2021-05-29 06:31:02
اینها تصاویر انتخابات ریاست جمهوری سال ١٣۶٠ است، اینها هم اعضای ستاد آیت الله خامنه ای نیستند، رقبایش هستند. در این انتخابات ۴۶ نفر ثبت نام کردند اما ۴۲ نفر یعنی ۹۱ درصد نامزدهای ثبت نامی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شدند. نامزدهای نهایی این انتخابات سید علی خامنه‌ای، سید علی‌اکبر پرورش، حسن غفوری‌فرد و سید رضا زواره‌ای بودند. سه نفر دیگر شب انتخابات آمدند و گفتند ما اصلح نیستیم، به ما رای ندهید، دقیقا مثل شرایط امسال.

@mollanasreddeen
271 views03:31
باز کردن / نظر دهید
2021-05-29 06:27:55 نامه محسن مخملباف به مصطفی تاج‌زاده (درباره جنتی)
مصطفی عزيز

پيشنهاد ترا برای محاکمه جنتی خواندم و خاطراتی در مورد جنتی برايم زنده شد.
سال ۱۳۵۷ بود.هنوز چند ماه به انقلاب ۲۲ بهمن مانده بود و ما در زندان قصر بوديم. حسين جنتی پسر جنتی هم با ما بود. او پسری مودب، با هوش و مهربان بود. هنوز چشمان معصوم و لبخند هميشگی اش را به ياد دارم. معمولا عصرها از ساعت ۴ تا ۵ در حياط کوچک زندان بند (۷و۸) با هم قدم می زديم و برای آينده ايران رويا می بافتيم.
يک روز که با حسين جنتی در حال قدم زدن بودم، بلندگوی زندان نام مرا خواند و دوباره به کميته مشترک که محل شکنجه و بازجويی ها بود بازگردانده شدم. (اين زندان اکنون موزه شده است. زندان امروز تو هم روزی موزه خواهد شد) مرا به اتاق بازجويی بردند. وارد اتاق که شدم، نگهبان چشم بند را از چشمم برداشت و روی صندلی نشستم. بازجويم عوض شده بود و اين بار رسولی، بازجويی که قد کوتاهی داشت، و از خشونت او در بازجويی ها بسيار بد می گفتند روبرويم بود. سمت راست من، درست روبروی ميز بازجو، مردی نحيف الجثه و با ريش بلند نشسته بود که دستهايش لرزه گرفته بود و نمی توانست خودکار را در دست بگيرد. رسولی نگاهی به من انداخت و بعد از چند ناسزا و تهديد، برگه های بازجويی را جلوی من گذاشت. سوالات روی برگه مربوط بود به فعاليت های سياسی من در زندان سياسی و گزارش هايی که از فعاليت های من توسط ماموران مخفی در زندان رسيده بود.
بعد از چند لحظه رسولی با اشاره به مرد نحيف و لرزانی که در حال لرزيدن بی وقفه بود، پرسيد: اينو می شناسی؟
به مرد لرزان بهتر نگاه کردم. او را نمی شناختم. گفتم: نمی شناسم.
رسولی گفت: اين بابای حسين جنتی است که عصرها باهاش توی حياط زندان قدم می زنين.
اين اولين بار بود که من آقای جنتی را می ديدم. ايشان هنوز آيت اله نبود و اسم و رسمی نداشت.
رسولی به او رکيک ترين فحش ها را داد و گفت: تو که کتک نخورده لرزه گرفتی برای چی روی منبر عليه شاه حرف زدی؟!
و آقای جنتی قسم خورد که عليه شاه اصلا حرف نزده و فقط روضه اباعبدالله خوانده.
رسولی با فحش به او گفت: ما نوار تو رو ضبط کرديم. اين دفعه ولت می کنم بری، ولی اگه دفعه ديگه از اين گه ها بخوری از ريش آويزونت می کنم.
و آقای جنتی می لرزيد و قسم و آيه می خورد که غير از روضه ابا عبدالله بالای منبر حرفی نزده و نخواهد زد.
مدتی بعد که بازجويی های جديدم تمام شد، به قصر برگشتم و ماجرا را برای حسين جنتی گفتم و اشک او از کنار لبخند هميشگی اش سرازير شد و گفت: پدرم را که ديدی، جثه بسيار ضعيفی دارد و طاقت شکنجه ندارد.

سال ها بعد من در حوزه هنری قصه نويس بودم. حوزه هنری که ابتدا توسط هنرمندان جوان به طور مستقل شکل گرفته بود، طبق فرمان خمينی موظف شد زير مجموعه سازمان تبليغات باشد. و از آن پس آيت اله جنتی که رئيس سازمان تبليغات بود، سه شنبه ها برای سرکشی به حوزه هنری می آمد.
در يکی از آن روزها به هنگام ناهار بود که آيت اله جنتی آمد. در حالی که دست پسر بچه کوچکی را گرفته بود . در آن ايام معمولا ناهار هنرمندان حوزه هنری نان و هندوانه بود. او سر سفره نشست، اما لب به غذا نزد و در حالی که ما ناهار می خورديم، ايشان در باب حرام بودن موسيقی مشغول صحبت شد. من از مدير وقت حوزه هنری پرسيدم: چونکه نان و هندوانه ناهار ماست، آيت اله جنتی غذا ميل نمی کنند؟
و مدير حوزه هنری گفت: ايشان روزه هستند.
گفتم: نه ماه رمضان است که روزه واجب باشد و نه دوشنبه و پنج شنبه که روزه مستحبی بگيرند، امروز سه شنبه است و من تا به حال درباره روزه سه شنبه نشنيده ام.
مدير حوزه گفت: آقای جنتی نذر کرده بوده که اگر پسرش حسين جنتی که فراری است، و روند انقلاب را قبول ندارد، دستگير يا اعدام شود، ايشان ۴۰ روز روزه شکر بگيرند. ديروز پسرآيت اله، حسين جنتی، در اصفهان کشته شد و اين روزه آيت اله جنتی برای شکرگذاری اوست. و اين پسر کوچک هم نوه اوست. يعنی پسر حسين جنتی.
چشم های پسر حسين شبيه چشم های حسين معصوم بود و درگوشه لبش همان لبخند هميشگی حسين پيدا بود. مدير حوزه گفت نوه آيت اله هنوز از کشته شدن پدرش خبردار نشده. و قرار نيست به اين زودی ها به او بگويند.

مصطفی عزيز!
جنتی در زندان ساواک کتک نخورده و شکنجه نشده لرزه گرفته بود، اما وقتی نوبت به قدرت رسيد، ديگر لرزه و لقوه نگرفت. حتی چشمش را بر خون پسرش بست. او در آن روز سه شنبه، بی آن که نشانه ای از تاثر از خودش بروز بدهد، تنها در باب حرام بودن موسيقی در اسلام حرف زد.
من او را مقايسه می کنم با آيت اله منتظری که وقتی فرزندش محمد شهيد شد، روبروی دوربين تلويزيون با صداقت تمام گريست. منتظری اگر پسر خودش را دوست نمی داشت، چگونه می توانست زندانيان بی گناه ديگری را که در سال ۶۷ اعدام شدند، دوست داشته باشد و برای اعتراض به ظلمی که بر آن ها شده، دست از رهبری در آينده بردارد.
284 views03:27
باز کردن / نظر دهید