دانشمند شيعي: اولاً: بنا نيست كه همه چيز، حتّي مستحبّات در قرآ | مناظرات مذهبی
دانشمند شيعي: اولاً: بنا نيست كه همه چيز، حتّي مستحبّات در قرآن ذكر گردد، وگرنه قرآن صدها برابر حجم كنوني خود را پيدا ميكرد. و ثانياً: در قرآن، اشاراتي به اين موضوع شده است، مثلاً در آيه 32 سورة حجّ ميخوانيم: «وَ مَنْ يُعَظِّمَ شَعائِرَ الله فَاِنَّها مِنْ تَقْوَي الْقُلُوبِ»؛«هر كس شعائر الهي را تعظيم و احترام كند، چنين كاري نشانة تقواي دلها است». واژة «شعائر» جمع «شعيره» به معني نشانه است، منظور در اين آيه نشانة وجود خدا نيست، زيرا همة جهان، نشانة وجود خدا است، بلكه منظور «نشانههاي دين خدا» است.[8] هر چيزي كه نشانة دين خدا باشد، احترام به آن موجب تقرّب به خدا است، اينك ميگوئيم: پيامبران و امامان و اولياء خدا (عليهم السّلام)، دعوت كنندة مردم به سوي خدا بودند، قبر آنها نشانهاي از دين خدا خواهد بود، حال اگر ما قبر آنها را به گونة عالي بسازيم، و بناي ساختمان روي قبر را مجلّل نمائيم، به نشانه دين خدا احترام نمودهايم، بنابراين كاري كه محبوب خدا در قرآن است انجام دادهايم. و در آيه 23 شوري، مودّت نزديكان پيامبر(ص) به عنوان مزد رسالت بيان شده است.[9] آيا ما به عنوان ابراز دوستي به خويشان پيامبر(ص)، قبور شريف آنها را تميز و آبرومندانه و مجلّل كنيم، كار خلافي انجام دادهايم؟ مسلماً پاسخ، منفي است. في المثل، آيا اگر يك جلد قرآن مجيد، در جاي نامناسب، روي خاك، در برابر باد و بوران باشد، توهين به قرآن نيست؟ و اگر فرضاً توهين نباشد، اگر آن را در ميان قاب ظريف، و در جاي آبرومند، دور از گردوغبار و دستهاي آلوده قراردهيم، بهتر نيست؟! وهّابي: اينها كه ميگوئيد، گفتار عرفپسند خوبي است، ولي قرآن صراحتي در اين معني ندارد. دانشمند شيعي: در قرآن، در مورد اصحاب كهف آمده: هنگامي كه آنها به غاري پناهنده شدند و در همانجا به خواب عميق و بيدار نشدني فرو رفتند، مردم آنجا را پيدا كرده و كنار آن غار آمدند، در مورد اينكه آن مكان را به چه صورتي درآورند، نزاع كردند، گروهي گفتند: اِبْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً : «بنائي بر آن بسازيد». ولي گروه ديگر كه در اين كار (و آگاهي از رازآنها) پيروز شده بودند، گفتند: لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً: «ما مسجدي در كنار مدفن آنها ميسازيم» (كهف ـ 21). قرآن هر دو نظر را نقل كرده، بيآنكه انتقاد كند، اگر اين دو نظر، يا يكي از آندو، ناصحيح و يا حرام بود، قرآن قطعاً از آن انتقاد مينمود، به هر حال هر يك از اين دو نظر، بيانگر يكنوع احترام به قبور اولياي خداست، و سه آية مذكور (1ـ آيه تعظيم شعائر 2ـ آيه مودّت 3ـ دو نظريّه مردم دربارة قبور اصحاب كهف)، نشانگر جواز، بلكه استحباب مجلّل نمودن قبور اولياي خدا است.[10] آخرين سخن آنكه: آنچه در بعضي از تواريخ و روايات، ديده شده از ساختمانسازي قبور، نهي ميشد، به خاطر آن بوده كه خود قبر اولياي خدا را، عبادتگاه وسجدهگاه نگردد، ولي اگر مؤمن يكتاپرستي، با كمال خلوص، در كنار قبر مجلّل بندگان صالح الهي، تنها خدا بپرستد، و انتخاب آن مكان به خاطر شرافتش باشد و آن شرافت بر اثر قبر بندة صالح و يكتاپرستي، به دست آمده باشد، نه تنها بوي شرك نميدهد، بلكه بر توحيد و خلوص يكتاپرستي، ميافزايد و تأكيد ميكند.[11] ________________________________________ [1] . صحيح مسلم، ج 3،ص 61ـ سنن ترمذي، ج2، ص 256ـ سنن نسائي، ج4، ص 88. [2] . تهذيب التّهذيب، ج 11، ص 125. [3] . همان، ج4، ص115. [4] . همان، ج3، ص179. [5] . شرح نهج حديدي، ج9، ص99. [6] .الفقه علي المذاهب الاريعه، ج1، ص420. [7] . اقتباس و تلخيص از «آئين وهّابيّت»، ص56 تا64. [8] . مجمع البيان، ج4، ص 83 (معالم دين الله). [9] . قُلْ لا اَسْئلُكُمْ عَلَيْهِ اَجْراً اِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبي. [10] . اقتباس از آئين وهّابيّت، ص43 تا 46. [11] . يكصد و يك مناظره، محمد محمدي اشتهاردي، ص 252.