Get Mystery Box with random crypto!

پشتیبان مشاوره

لوگوی کانال تلگرام moshavere_channel — پشتیبان مشاوره پ
لوگوی کانال تلگرام moshavere_channel — پشتیبان مشاوره
آدرس کانال: @moshavere_channel
دسته بندی ها: سرگرمی ها
زبان: فارسی
مشترکین: 764
توضیحات از کانال

این کانال مناسب بزرگسالان است
وقت مشاوره(تلفنی وآنلاین)👇
https://t.me/moshavere_khososi
دریافت سوالات کانال(رایگان)👇
@Pasokhgo_Moshavere
ارسال تجارب
@pesaram_ali
جوابگویی تبلیغات فقط👇🏻
@khodaye_mehrabanm

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 16

2022-06-21 20:33:23 تجاربتان را در مورد این سوال با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali
9.2K views17:33
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 20:33:05 سلام خانم عراقی عزیز تو رو خدا راهنمایی کنید من اولین باره که پیام می ذارم همیشه خواننده بودم واز راهنما ی هاتون استفاده میکردم
دخترم ۲۱ سالشه به دلیل پاره ای از مشکلات ریز و درشت تن به ازدواجش دادم قبل از عقد فهمیدم که پسره سربازی نرفته و۱۴سال هم تفاوت سنی دارند چون دیدم همدیگر رو دوست دارن مخالفت نکردم
اما بعد از عقد خود پسره داستان تلخ زندگیش را تعریف کرد که ۵ساله بوده که مادرش طلاق میگیره و ازدواج مجدد میکنه و متاسفانه پسره هر روز از ناپدری کتک میخورده که دوبار دماغش میشکنه کمی که بزرگتر میشه میره خونه پدر بزرگش اونجا هم بدتر میشه کارهای بیشتر از سنش باید انجام میداده وهر روز با کتک پدر بزرگش از خواب بیدار میشده وبا دایی خاله اش هم دعوا داشته به خونه خاله اش میره اونجا هم بیرون میکنن
چند سال دوران کودکی و نوجوانی رابا خفت و سختی ودربه دری طی میکنه و مجبور به ترک تحصیل میشه و شروع به کار میکنه
تا نا پدریش فوت میکنه و بچه پیش مادرش بر میگرده و دوباره اختلافش با خواهر و برادر نا تنی اش شروع میشه و تقریبا هرروز تنش ودر گیری داشته بعضی مواقع به خانه دوستان یا اقوام دور پناه میبرده مادرش هم که میبینه دوباره به مشکل خورده بی خیالش میشه تا جایی که شبها داخل ماشین میخوابیده
خانواده با مشکلات مالی زیادی در گیر میشن و این بچه خرجی میداده و شروع به خلاف میکنه که خوشبختانه همون اول کار گیر قانون میوفته وبعد از آزادی متاسفانه میاد خونه ما و عقد میکنه
خانم عراقی عزیز دخترم را خیلی خیلی دوست داره و بارها گفته که من دیگه تحت هیچ شرطی از خونه شما نمیرم
خونه ما مکان امنی شده براش دیگه خلاف نمیکنه و سر کار میره
ولی متاسفانه با۳۵ سال سن هیچی نداره هیچی
فهمیدم گاهی مشروب میخوره وناس استفاده میکنه ۳ماه که عقد کرده ولی هنوز نتوانسته یه تفریح بره ویا حتی یه رستوران بره خونه مادرش خیلی کم میره واگر بره خیلی زود برمیگرده
زود عصبی میشه وجوش میاره، وخیلی زود پشیمون میشه و عذر خواهی میکنه مثل بچه ها می مونه باید نصیحتش کنیم
چند سال افسردگی داشته که الان بر طرف شده
میدونم که اشتباه کردم الان شما می فرمائید من چکار کنم با وجود اینکه بعضی مواقع دخترم از اختلاف سنی شاکیه خواهش میکنم راهنمایم کنید
9.3K views17:33
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 20:32:59 سوال
9.2K views17:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 20:32:55
خرید مستقیم و بدون واسطه ازبانه
#کولرگازی #یخچال #لباسشویی #ظرفشویی


5سال گارانتی کتبی با نازلترین قیمت
ارسال رایگان به سراسر کشور
ارزان‌تر از همه جا

@Arbshi61
09185155580
09182010777

مشاهده اجناس و قیمت ها
https://t.me/joinchat/YyKDqQ2z4rIzZTlk
9.4K views17:32
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 11:19:07 اگر خیلی گرفته ای و حوصله نداری،
اگر خواستی حال و هوات عوض شه
با خوندن متن های اینجا حالت خوب میشه :)

حرف دل خیلی هاتونه

https://t.me/joinchat/AAAAADy2CX-_sfPoUIBiIQ
14.7K viewsedited  08:19
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 11:17:36



برای موفق شدن
و شاد زیستن
تغییر اجتناب ناپذیره
اگر قرار بود معجزه ای به وجود بیاد
تا الان به وجود میومد
مـــعــجـــزه
منتظر تغییر توست تا به وجود بیاد


@Moshavere_Channel
14.7K views08:17
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 11:14:40

#تجارب_دوستان

سلام و عرض ادب خدمت دوستان
روی صحبتم با مادری هست ک گل پسرشون رو تو سن ۴سالگی بخاطر دیر صحبت کردن و درک پایین خدمت دکتر بردن
و از فشار زیادی ک پسرشون آوردن تو کلاس اول بچه از درس زده شده
توروخدا این کارارو نکنین با
بچه تون
سوالی ک خدمت شما مادر گرامی داشتم اینه؟
چرا انقدر فشار آوردین به اون
بچه ی بیگناهی که هیچ درکی از درس و مشق نداره؟
چرا به بچه ایی ک خودتون میدونین با مشکل تکلم بزرگ شده و به حمایت بیشتری از سمت شما احتیاج داره این رفتار و داشتید؟
ازتون عاجزانه عاجزانه خواهش میکنم مادر عزیز یه قولی به خودتون بدین و اونم اینکه بچتون و با هیییچ کس مقایسه نکنید!
همسالانش سوم میخوان برن که برن !!!شما بزن بچت و مریض و دیوانه کن تو این سن کم که دوستاش کلاس بالاتر میرن! حالا مگه قرار با دو سه سال این ور و اون ور اصلا پنج سال دیرتر چه اتفاق خاصی تو این شرایط جامعه بیفته؟؟؟!!
توروخدا برای خودت زندگی کن
من رودروایسی با شما مادر عزیز ندارم و یه یه چیزی بهتون میگم تا آخرش بخونین
خواهر زاده ی بنده کلاس اول بودن امسال خدا شاهده مدرسه ی خصوصی میرفتن
معلم خصوصی تو کلاس بهش درس میدادن و پدرومادرش هم جدا درس میدادن و روانشناس خصوصی تو خونه باهاش حافظه کوتاه مدت و تمرکز و باهاش تمرین میکردن !اردیبهشت که ازشون ارزشیابی نهایی رو گرفتن به زور مدرسه ی خصوصی قبول شد
اصلاااا خواهرم و همسرشون فشار نیوردن و سرکوبش نکردن
خدا میدونه که اصلااا هم از درس زده نشده
خواهرم معتقد هیییچ چیز بالاتر از سلامتی پسرم نیست
خواهش میکنم مادر عزیز بچه رو مریض نکن اون بچه آینده میخواد
من خودم بچه های دوقلوم پارسال کلاس اول بودن خدا میدونه چه بلایی سرم آوردن میتونم بگم اعصابم نصف شد ولی بهشون حق دادم چون اولین سال مدرسه شون بود و آن لاین بودن ولی اگر آن لاین هم نبودن باز حق میدادم چون هیچ درکی از خواندن و نوشتن نداشتن
به پسرت در قالب بازی مسائل رو یاد بده
بزن اینستا معلم های کلاس اول با بازی بچه رو تفهیم میکنن توقع ات رو از بچه ات پایین بیار خواهش میکنم
حتی اگر یک بار دیگه هم کلاس اول رو خوند برات مهم نباشه حتی اگر مورد تمسخر اطرافیان قرار گرفتی! خواهش میکنم رو حرفام فکر کن فقططط سلامتی بچه ات مهم باشه.مردم و حرفاش و بزار پشت در خونت بعد برو خونت

تجاربتون رو با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali


@Moshavere_Channel
13.8K viewsedited  08:14
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 11:13:03

این داستان قسمتی از زندگی و تجربیات کاربران کانال مشاوره ریحانه بهشتی است و کپی آن ممنوع میباشد》

صدایم باش
نویسنده: فاطمه مرادی
قسمت صد و بیست و نه


نفس عمیقی می کشم"اگر شما به خودتون بگید بازنده پس من چی بگم، بحث این نیست که کی از اون یکی بدبختتره، ولی یه ضرب المثل هست که میگه همیشه بد از بدتر وجود داره، همیشه چیزی هست که برامون باقی مونده، نگاه کنید خوب ببینید، حتما امیدهای دیگه ای برای زندگی مونده"
همیشه آقاجان این ضرب المثل رو برامون میگفت
راست هم میگف، همیشه جای شکرش باقی بود، اوضاع میتونست خیلی بدتر ازاین باشه
صدای ناصری رو میشنوم
"خیلی وقته که خودت شدی همون امیدی که ازش حرف میزنی"
انقدر یکدفعه به سمتش برمیگردم که گردنم درد میگیره صدای ترق ترق مهره های گردنم رو میشنوم
اما ناصری خونسرد بهم نگاه میکنه
انگار عادی ترین حقیقت زندگیشو داره به من میگه
ادامه میده"اولا حسم بهت رو جدی نمیگرفتم، فکر میکردم میگذره و جدی نیست اما رفته رفته بیشترشد، وقتی میدمت اون روز بد وگندی که داشتم یادم میرفت، تو انقدر درگیر چیزای کوچک و عادی بودی که از خودم خجالت میکشیدم، هر شب رفتارتو مرور می کردم، انگار جای قرص خوابمو گرفتی! "
من همچنان میخکوب دارم ناصری رو نگاه میکنم
از حرفایی که میشنوم چیری سردرنمیارم
از احساساتی که داره ازش حرف میزنه
باز ادامه میده"تو رو دیدم و فهمیدم که صداقت و مهربونی هنوز بعضی زندگیا رو داره نجات میده، هنوز دنیا انقدر سیاه نشده"
ناصری از احساساتش میگفت، بدون خجالت و بدون پرده
گاهی از تعجب شاخ در می اوردم، گاهی اشکم در میومد و گاهی هم فقط نگاهش می کردم
کاش تموم نشه
کاش ادامه بدیم و رها نکنیم امشبو
دستشو جلـوی صورتم تکون میده
"کجایی، چرا جواب نمیدی"
واقعا نمیدونستم چه واکنشی از خودم نشون بدم
گاهی باخودم فکر می کردم که او بهم علاقه منده اما این حجم از احساسات فقط عشق و عاشقی رو یاداوری می کرد
صداشو میشنوم، نزدیک گوشم
"فائزه، فائزه خوبی!"
گریه ام میگیره
روی زانوم خم میشم و میگم
"اره خوبم"
حالا شاید نوبت اعتراف منه
"من انقدر درگیر مشکلاتم بودم که اصلا به فکر عشق نبودم، دنبال عاشقی کردن نبودم، اما وقتی بخودم اومدم دیدم که تو اولین مشکلی که بهش برمیخورم شماره ی شمارو میگیرم، تو اولین ناراحتی که برام پیش میاد دوست دارم به هر بهانه ای ببینمتون تا آروم بشم، بخودم اومدم دیدم که دیگه نمیتونم حذفتون کنم"
لبخندش عمییتر میشه
کنارم میشنه
"پس با این اوصاف بله؟"
شاید قصه ی من قصه ی عاشقانه لیلی و مجنون نباشد اما زیبایی دارد در حد همان داستان ها
اخرش عاشق شدم آن هم در سن۳۲سالگی
اخرش دل بستم و ادم مناسبم را یافتم
کارهای من رو ناصری خیلی زود انجام شد
خواستگاری که آمد کامل یادم است، جز به جز و نکته به نکته اش
با خاله اش امده بود، دسته گل پر از رز سفید وصورتی دستش بود
با دیدنش فقط لبخند میزدم
شب موقعی که داشتم با خدا حرف میزدم روی سجاده ی عزیز، از خدا خواستم که نعمتش را برایم کامل کند
خدا رو صدا میزنم و شکرش رو میگم، برای هر لحظه ای که بهم فرصت زندگی و تصمیم گیری داد
از خدا عذر خواهی می کنم بخاطر تمام غرهایی که سرش زدم، بخاطر تمام بداخلاقیام باهاش
از توی اینه به تصویر خودمون نگاه میکنم

قسمت قبلی《《《


داستان زندگیتان را با ما به اشتراک بگذارید
@pesaram_ali


@Moshavere_Channel
13.4K viewsedited  08:13
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 11:04:12 تجاربتان را در مورد این سوال با ما در میان بگذارید
@pesaram_ali
13.4K views08:04
باز کردن / نظر دهید
2022-06-21 11:03:59 ‘°ºø• •.¸¸.• •øº°‘:
سلام خسته نباشید .خواهش میکنم خانم دکتر مشکل منو حل کنید واقعا نمیتونم پیش مشاوربرم همسرم همکاری نمیکنه خانمی40ساله وهمسرم39ساله ان .6ساله ازدواج کردم ویه دخترناز3ساله داریم همسرم ازدواج دومشونه نمیدونم چندوقتی هست داروی اعصاب مصرف میکردن ومن اطلاعی نداشتم یعنی نگفته بودن ودوتادختر7ساله و10ساله دارن که الان هردوشون یامازندگی میکنن و13سالهو16ساله شدن اوایل مشکل زیادی باهاشون نداشتم ولی الان که سن حساسی هستن هرکاری دلشون میخاد میکنن مثلاشبهاتاساعت3بیدارن درس نمیخونن وباگوشی سرگرم وفرداش تاساعت 4بعدازظهرمیخابن این برای من عذاب اوره همسرم یکی دوباربهشون تذکر داده ولی گوش نمیدن البته من با داشتن گوشی تواین سن مخالف بودم ولی مادرخودشون براشون گرفته و دائم درحال خرید شارژاینترنت برای بچه هاس وهمسرم بخاطراینکه روشون بازنشه این مشکل وحل نمیکنه ازلحاظ درسی دختربزرگ خیلی خیلی افت زیادی داشته ودیگه حتی نمازخوندن و کنارگذاشته بااینکه تاتونستم باهاشون مداراکردم ولی واقعا دارم اذیت میشم شدم یه کلفت تواین خونه وفقط خدمات بهشون میدم واگه ساعت 12شب برم اتاقشون بگم بچه ها بخابین صبح زودتربلندشید انگارچیزی نشنیدن بخاطر فصل امتحانات دیگه کاری بهشون ندارم تا درس بخونن ولی هردوشون فقط باگوشی سرگم شدن توروخدابگیدچکارکنم خانم دکتر

همسرم چون ناراحتی اعصاب دارن زیادنمیتونم بهشون بگم خیللی زودعصبی میشه و دم دستش هرچی باشه میشکنه ومیگه دختررارو بدم به مادرشون راضی میشی اینجوری میخای اره درصورتی که باهاشون مشکلی نداشتم و خودم قبول کردم دخترارو دلم میسوزه اخه دخترای خوبی بودن نمازخون ولی ازوقتی گاهی دارن میرن پیش مادرشون عوض شدن دیگه درقید بندچیزی نیستن و بااینکه هردوخانواده مذهبی هستیم دیگه اصلا چیزی رو رعایت نمیکنن و فکرمیکنم عقاید من براشون مسخره میاد
13.5K views08:03
باز کردن / نظر دهید