Get Mystery Box with random crypto!

تحریف ها یا خطاهای شناختی بیشتر مواقع فکر می کنیم که ما قربان | مشاوره تخصصی

تحریف ها یا خطاهای شناختی

بیشتر مواقع فکر می کنیم که ما قربانی محیط پیرامونمان هستیم و حوادث بیرونی باعث ناراحتی و افسردگی ما می شود و راه حل رهایی از این روان رنجوری ها ، حل و فصل و تغییر این وقایع است ولی شناخت درمانگران معتقدند نوع تعبیر و تفسیر غلط ما از این اتفاقات بیرونی باعث هیجانات منفی ما می شود. این تعبیر و تفسیر غلط به اتوماتیک وار و تحت عنوان " تحریف ها یا خطاهای شناختی " به ذهن ما خطور می کنند. لذا اگر بخواهیم با شادمانی زندگی کنیم ، در مرحله اول لازم است به فراخوانی و پیداکردن این خطاها بپردازیم و در مرحله دوم به شیوه های مختلف علمی آن ها را زیر سوال ببریم، همان کاری که شناخت درمانگران در کلینیک های مشاوره و روان درمانی انجام می دهند.

طرح ها یا اعتقادات مهم یک فرد موضوع تحریفات شناختی هستند . بدلیل این که اغلب طرح ها از کودکی شروع می شوند ، فرایندهای فکر که از این طرح پشتیبانی می کنند ، شاید اشتباهات دوران کودکی را منعکس نمایند. تحریفات شناختی زمانی ظاهر می شود که پردازش اطلاعات غلط یا غیر موثر است . این تحریفات اگر متناوبا و به دفعات رخ دهند ، می توانند منجر به ناراحتی ها یا اختلالات روان شناختی شود.

تحریف های شناختی اولین بار توسط آرون تی بک مطرح شد. خطاهای شناختی در نظریه بک عبارت است از باورهای غیر مطقی که به طور اتوماتیک وار به ذهن انسان خطور می کنند.

1. تفکر دو قطبی:

( این نوع تفکر را ، تفکر قطبی شده ، سیاه و سفید و استدلال به شیوه همه یا هیچ نیز می نامند.) در این شیوه فرد تمایل دارد واقعیات را به صورت مطلق تعبیر کند ، در این حالت به هیچ وجه ، تعبیرهای بینابینی ( خاکستری ) را نمی پذیرد. در ذهنیت اشخاص با این طرز تلقی همه امور به دو طبقه تقسیم می شود : خوب و بد ، سیاه و سفید ، ممکن یا غیر ممکن ، مطلوب یا غیر مطلوب .

اصطلاح" یا این یا آن دیدن امور " را برای این نوع تفکر بکار برده است.اگر کسی خوب نباشد ، حتما بد است. اگر خوشبخت نباشد ، حتما بدبخت است. اگر صلاحیت ندارد ، حتما بی صلاحیت است." تمامیت خواهی "نیز به لحاظی شبیه به همین طرز تلقی است . برای فرد کمال گرا ، اگر کاری صد در صد کامل و بی عیب نباشد، به کلی بد و خراب است. راه میانه ای وجود ندارد . انگار در حد فاصل سفید و سیاه رنگی به نام خاکستری وجود ندارد. حاکمیت چنین تفکری در برداشت های افراد نسبت به دیگران نیز وضعیتی را ایجاد می کند که تنها انسانی را قبول کنند که بدون عیب و نقص باشد یا از جهت مثل خود آن ها باشد یعنی همه چیز را سفید ببیند. همه چیز باید سفید سفید باشد و در غیر اینصورت کوچک ترین لکه همه چیز را سیاه می کند. در طبیعت چیزی به نام سفید مطلق وجود ندارد . و تنها در عالم ذهن و خیال باید آن را جستجو کرد. آن چه در واقعیت وجود دارد ، آمیزه ای از سفید و سیاه ( خاکستری ) است.

هفت نوع تمامیت خواهی وجود دارد که باعث ناراحتی شخص می شود:

1. تمامیت خواهی اخلاقی : " اگر از اهداف و معیارهای شخصی ام باز بمانم نباید خودم را ببخشم".

2. تمامیت خواهی عملکردی : " برای این که ارزشمند باشم، باید در همه کارهایم موفق گردم".

3. تمامیت خواهی شناختی :" اشخاص مرا به عنوان یک انسان آسیب پذیر قبول نمی کنند".

4. تمامیت خواهی احساسی :" باید همیشه بکوشم تا شاد و خوشبخت باشم، احساسات منفی ام را کنترل کنم و هرگز احساس نگرانی و افسردگی به خود راه ندهم".

5. تمامیت خواهی رمانتیک :" باید همسر کاملی پیدا کنم و همیشه واله و شیدای او باشم".

6. تمامیت خواهی ارتباطی:" زن و شوهر با هم مشاجره نمی کنند و بر هم خشم نمی گیرند".

7. تمامیت خواهی در وضع ظاهر :" بی تناسب هستم ، زیرا کمی اضافه وزن دارم ، پاهایم چاق است ، صورتم جوش زده است.

مشاوره تخصصی
خانواده و کودکان
مشاوره و درمان
تست روانشناسی و شخصیت

@ETadayon
https://telegram.me/moshaverehet