(ادامه) زندگی اخلاقی ممکن است و یک مفهوم بلا مصداق نیست. ای | مصطفی ملکیان
(ادامه) زندگی اخلاقی ممکن است و یک مفهوم بلا مصداق نیست. این افسانه نیست که کسی زندگی اخلاقی داشته باشد. زندگی اخلاقی علاوه بر اینکه ممکن است مطبوع هم هست. خوب است ما زندگی اخلاقی داشته باشیم. غایت ما زندگی اخلاقی است. هیچ انسانی به طور آگاهانه و خود خواسته و عالماٌ عامداً به فضیلت و زندگی اخلاقی پشت نمیکند و آن را ترک نمیکند. کسی که به زندگی اخلاقی پشت کند یا در آگاهی او مشکل و نقص و عیب است یا در اراده و خواستش. (برگرفته از تعلیمات سقراط) اخلاقی زیستن از نظامهای ماوراءالطبیعی (نه مابعد الطبیعی) مستقل است و اخلاق اناطه و توقف و اقتضای یک نظام ماوراءالطبیعی خاصی را ندارد. اعتقاد یا عدم اعتقاد به گزارههای مربوط به وجود یا عدم وجود خدا و گزارههای مربوط به وجود یا عدم وجود زندگی پس از مرگ ارتباطی با اخلاقی زیستن ندارد هم میشود به خدا و زندگی پس از مرگ معتقد بود و اخلاقی زیست هم می شود بدون اعتقاد و نیز غیر معتقد به خدا و زندگی پس از مرگ بود و اخلاقی زیست. ویژگیهای ذهنی و جسمانی تو در اختیار تو نیستند اما ویژگی های اخلاقی در اختیار تو هستند. تو نمیتوانی قدرت یادگیری، یادآوری، یادسپاری،سرعت انتقال، قدرت تفکر، قدرت اقناع، ضریب هوشی خود را افزایش دهی. اما میتوانی صداقت، تواضع، انصاف، شفقت، عشق و... خود را افزایش دهی. فکر و اراده(خواست) آدمی مانع ناپذیرند و تحت سیطره هیچ موجودی در نمیآید غیر از تحت سیطره خود آدمی. هرچیز آدمی را می شود تحت اجبار آورد غیر از اندیشه و فکر و اراده و تصمیم آدمی. به تعبیر مولانا بر اندیشه گرفت نیست. انسان هر خوبی یا بدی که به دیگران میکند فقط به خود میکند گمان میکند که به دیگران بدی یا خوبی میکند. خوشی در جهان نتیجه خوبی است. یعنی خوشی در جهان فقط از راه اخلاقی زیستن(خوبی) بدست میآید نه از راه ثروت مالی، شهرت، قدرت، احترام دیگران، محبوبیت و آبرو داشتن نزد دیگران، علم آکادمیک، زیبایی و.... فقط کسانی که خوب زندگی میکنند خوش زندگی میکنند کسانی که اخلاقی زندگی میکنند یک خوشی عمیق درونی دارند. بنابراین خوشی را نباید در جای دیگری سراغ کرد و به دنبالش رفت. آنچه عقلانی است به نفع همه انسانهاست. گفتار و کرداری که مطابق با موازین عقلانی باشد به نفع همه انسانها و عامالمنفعه است. اگر آدمی قدرت مطلق داشته باشد و هیچ چیزی عنان این قدرت مطلق را در دست نگیرد و آزاد و عنان گسیخته و بدون مهمیز باشد، آن وقت آدمی موجودی ناپاک و دورو و حیلهگر میشود. جهان، جهانِ رایگان بخشی است هرچه داریم به رایگان دادهاند ما استحقاق قبلی برای بدست آوردن آنچه داریم نداشتهایم و هرچه هم به ما ندادهاند به خاطر عدم استحقاق ما نبوده است. هرچه دادهاند به رایگان دادهاند.
سخنرانی استاد ملکیان تحت عنوان « نشستهای ما و اندیشه رواقی ، جلسه اول»