تقریر حقیقت مقدّم است بر تقلیل مرارت مصطفی ملکیان به این دل | مصطفی ملکیان
تقریر حقیقت مقدّم است بر تقلیل مرارت
مصطفی ملکیان
به این دلیل که: اولاً: چنانكه گفته شد، تقریر حقیقت از مصادیق التزام به وعدهها، یعنی از وظایف فیبادیالنظر گذشتهنگر (ناشی از افعال قبلی خود شخص) است و تقلیل مرارت از وظایف فیبادیالنظر آیندهنگر؛ و به نظر میرسد كه انجام وظایف گذشتهنگر، جز در مواردی استثنایی، بر انجام وظایف آیندهنگر اولویت دارد. (البته، ممكن است كسی همین مورد كنونی، یعنی تعارض تقریر حقیقت و تقلیل مرارت، را از موارد استثنایی بداند).
ثانیاً: اگر در محاسباتمان بیشتر به درد و رنجهای درازمدت و شدید توجه داشته باشیم، نه به درد و رنجهای كوتاهمدت و خفیف، (كه ظاهراً موظف به همین كاریم، اگرچه مفاهیم “درازمدت”، “كوتاه مدت”، “شدید”، و “خفیف” از مفاهیم كیفی و، در نتیجه، مبهماند و تشخیص مصادیق آنها، در بسیاری از موارد، آسان نیست) میتوان گفت كه، روی هم رفته، دانستن حقایق، در قیاس با گرفتار اباطیل و اوهام بودن كمتر درد و رنجزا و بیشتر درد و رنجزداست. (البته، باز ممكن است كسی این گزارۀ فلسفی و مابعدالطبیعی را قبول نداشته باشد و مثلاً معتقد باشد كه: “هر كه را علم افزاید حزن افزاید”).
ثالثاً: درست است كه، در بسیاری از موارد، غفلت و بیخبری از واقعیت آرامشآور، شادیزا، و امیدبخش است و از درد و رنج میكاهد یا، لااقل، بر آن نمیافزاید؛ امّا غافلان و بیخبران نیز اگر روزی دریابند كه كسانی حقیقت را از آنان كتمان كردهاند و فریبشان دادهاند از احساس فریبخوردگی خود دستخوش درد و رنجی میشوند بهمراتب بیش از درد و رنجی كه در حین غفلت و بیخبری از تحملاش معاف بودهاند، علیالخصوص اگر توجّه كنیم كه بسیاری از آدمیان، به سبب سنخ روانی خاص خود، از هیچ چیز به اندازۀ كشف فریبخوردگی خود احساس درد و رنج نمیكنند. (باز ممكن است گفته شود كه چه بسا كسانی كه یا تا آخر عمر درنمییابند كه فریب خوردهاند و، بنابراین، به درد و رنج ناشی از چنین دریافتی گرفتار نمیشوند یا، پس از دریافت فریبخوردگی نیز، باز، روی هم رفته، درد و رنج ناشی از این دریافت را كمتر از درد و رنجی میبینند كه به واسطۀ غفلت و بیخبری از تحملش معاف بودهاند).