نظام سیاسی و ورشکستگی در روابط انسانی ۱.ژولیا کریستوا،متفکر ب | رخداد تازه(مصطفی مهرآیین)
نظام سیاسی و ورشکستگی در روابط انسانی
۱.ژولیا کریستوا،متفکر باختینی - آرنتی محبوب من، در مصاحبه ای با جوزفینا آیرزا در شرح بخشی از رمان خود با عنوان "پیرمرد و گرگ ها" می گوید بخش تکان دهنده و هولناک این رمان جریان قتل پدرم در یکی از بیمارستانهای بلغارستان است.طبعا منظورش از قتل،قتل عمدی پدرش نیست.او اشاره به نوعی فرهنگ در شرق اروپا یا شرق کمونیست ها دارد که او خود آن را " فرهنگ فوران و طغیان شر" می نامد و معتقد است این کشورها برای رهایی از این فرهنگ باید سال ها در جهنم زندگی کنند. او برای عینی کردن مفهوم "فرهنگ شر" به قانون نانوشته ای در بلغارستان اشاره می کند که مبنی بر آن " نباید برای درمان سالخوردگان هزینه زیادی صرف کرد".کریستوا این رفتار را چنان وحشتناک و سبعانه می داند که می گوید در چنین موقعیتی دیگر نمی توان به فلسفه یا مثلا کانت فکر کرد.
۲.کریستوا وجود این فرهنگ در شرق اروپا را که دیگر الان آن را ویژگی همه جهان می داند را ناشی از صرف بحران اقتصادی یا ناتوانی اقتصادی این کشورها نمی داند، بلکه معتقد است بحران واقعی که این چنین وضعیتی را می سازد "بحران نابودی ارزش" ها است: زندگی بشری به چیزی بدل شده که هیچ ارزشی ندارد.....ما با سلطه شر و فقدان ارزش زندگی انسانی روبروییم.کریستوا این وضعیت را وضعیت "ورشکستگی روابط انسانی" می داند و می نویسد "شر همان گسست در پیوند است".
۳.اینروزها در جریان جنبش انقلابی "زن،زندگی،آزادی" با تصاویر و اخبار فراوانی روبرو هستیم که همگی حکایت از انجام جنایتی انسانی از سوی نظام سیاسی موجود دارند.پرسش نخستین هر انسانی در نخستین برخورد با چنین تصاویر و اخباری این است که: چگونه توانست بکشد؟ یا توانستند بکشند؟ کریستوا به ما گفت که او می کشد چون پیوندی با مقتول خود احساس نمی کند، یا به زبان سارتر او می کشد چون دیگری را جهنم می داند:چون به هر دلیل یا علت "مردم جهنم اند!" شر حاصل چنین فضایی است: شر به زبان آرنت یعنی زائد ساختن مردم.انقلاب،دقیقا وارونه ساختن همین فرآیند است: انقلاب فرآیندی است که در آن مردم زائد شده نظام سیاسی موجود را زائد می دانند.معنای انقلاب همین است: زائد شدن نظام سیاسی در فرآیند گسست آن از مردمانش.یک حکومت زمانی از بین می رود که آغاز به گسست از مردم خود می کند و رابطه خود با مردمش را بر پایه "فرهنگ شر" تاسیس و تعریف می کند.نظام سیاسی ما در این روزها دقیقا در حال روبرو شدن با مردمی است که سالها و یا شاید قرن هاست به جای زندگی در چارچوب "فرهنگ شر"، زیستن در دامنه " حکمت عشق و اخلاق" را آشکار و پنهان تجربه کرده اند.جنبش "زن،زندگی، آزادی"، آشکارگی همه سویه عشق و اخلاق در زندگی انسان امروز ایرانی ست.
