Get Mystery Box with random crypto!

آزادی مقدم بر اصول و فروع دین است! مهدی نصیری این که وقت | فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)

آزادی مقدم بر اصول و فروع دین است!

مهدی نصیری

این که وقتی سخن از آزادی می گوییم بسیاری از متدینان، بلافاصله به مفهوم بی بند و باری و عریانی منتقل می شوند، نشانه مهجوریت قران و سیره نبوی و علوی و حاکمیت فقه موجود و استبداد زده در اذهان متدینان است.

یک مشکل اساسی در منازعات کلامی و فقهی عهد مشروطه همین بود که وقتی نایینی و مشروطه خواهان از آزادی سخن می گفتند، شیخ فضل الله و مشروعه خواهان می گفتند می خواهید لخت شوید!

در حالی که بر اساس منطق قران:
اولا دالّ مرکزی پروژه آفرینش انسان، آزادی و انتخاب گری او بر سر دو راهی خیر و شر است که هرگز نباید از انسان و جوامع سلب شود و در واقع، سلب آن با تحمیل دینی و یا سیاسی و هر گونه تحمیل دیگری، به معنای مقابله کردن با هدف الهی از آفرینش انسان است.

ثانیا یکی از مهمترین رسالتهای پیامبران دعوت مردم به خداوند و اجتناب از طاغوت بوده است که مهمترین ویژگی طاغوتها استبداد و به بردگی و بندگی کشاندن انسانها و از بین بردن زمینه آزادی عمل و انتخاب آنهاست.

دهها آیه قران بر ضرورت اجتناب انبیا و مبلغان دین از تحمیل عقیده و آیین و اخلاق و معنویت و عبادت بر جامعه که منافات با قدرت انتخابگری و آزادی انسان داشته باشد، تصریح وتاکید کرده اند، و وظیفه پیامبران را صرفا بلاغ یعنی «پیشنهاد دین به انسانها و نه بیشتر» دانسته اند و به آنها هشدار داده اند که حق پاییدن مردم، سماجت کردن در دعوت و جباریت و سلطه جویی را ندارند.

بر این اساس، نه تنها بنده طاغوتها نباید بود بلکه بنده پیامبران و امامان و عالمان دین نیز نباید بود. بندگی فقط شایسته ذات منزه الهی است که آن هم باید بر اساس برهان و خردورزی انجام شود و اگر کسی نتوانست از مسیر خردورزی و تحقیق و مطالعه ـ به خصوص در عصر فقدان حجت بالغه الهی ـ به بندگی خداوند برسد، در دنیا و آخرت، حرج و گناهی بر او نیست و به اندازه آنچه که بر اساس دریافت عقلی اش بدان رسیده مسئول است.

استاد مطهری می نویسد: «در اعلامیه حقوق بشر که فرانسویها منتشر کردند آن جمله طلائی اش که این اعلامیه با آن شروع می‌شود این است: "خدا انسانها را آزاد آفریده است" امیرالمؤمنین در هزار و دویست‌ سال قبل از آنها فرمود: «لا تکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا» هرگز بنده کسی مباش زیرا خدای متعال تو را آزاد آفریده است .(فلسفه اخلاق ج ۱ ص ۱۵۶)

نکته جالب در مطلب استاد این است که دریافت او از روایت امام علی ع با آنچه در اعلامیه حقوق بشر در باب آزادی آمده، کاملا یکی است و هرگز به ذهنش نیامده است که مقصود غربیها از این آزادی، بی بند و باری و عریانی و ... بوده و از آن به عنوان جمله طلایی اعلامیه یاد می کند.

اکنون با این مقدمه می گوییم که آزادی مقدم بر اصول و فروع دین است و باید در کتب کلامی و حدیثی و فقهی، فصل آزادی و آیات و روایات مربوط به آن را مقدم بر فصول توحید و نبوت و امامت و عدل و معاد قرار داد. البته موسوعه های حدیثی شیعه مانند کافی و وافی و بحار الانوار با کتاب عقل و بعد علم، مقدم بر کتاب توحید و حجت و ایمان و کفر شروع می شود، و عقل به طور مستقل و بدیهی حکم می کند که تحمیل عقیدتی و ایمانی و اخلاقی و سیاسی و ... فاقد ارزش است و در بستر انتخاب آزاد است که اموری چون توحید و معنویت و عبادت و شریعت معنا و مطلوبیت پیدا می کنند.

با چنین درکی از آزادی، متدینان و متشرعان با ارزشهایی چون آزادی عقیده و آزادی بیان و تساهل و مدارا و گفتگو و به رسمیت شناختن تکثر و تنوع عقیدتی و سیاسی و سبک زندگی و ...، آشتی می کنند و بلکه دفاع از آن را وظیفه دینی و شرعی خود می دانند و با استبداد در همه وجوهش به ستیزه بر می خیزند.

این نکته نیز نزد همه مکاتب الهی و بشری بدیهی است که تنها در آنجا که پای نظم و انتظام و عفت عمومی و حفظ حقوق و امنیت و آزادی انسانها و اجتماع در میان است، پای قانون و مجازات و جریمه در روندی دموکراتیک با اتکا به رای اکثریت به میان می آید و لا غیر.
@nasiri1342238 @MostafaTajzadeh