2017-12-21 18:43:53
گزیده ی سخنان استاد عصاری در جلسه ی عمومی #نشست_دوره_ای_اساتید :
دو نکته ی مقدماتی:
بنده به عنوان منتقد نسبت به اصل طرح موضوع وارد شده ام.
اگر در صحبت هایم نقدی صورت می گیرد نسبت به اشخاص نیست بلکه نسبت به عملکرد است چون قصدها و نیت ها را فقط خدا می داند و هیچ ربطی به ما ندارد.
نکات اصلی:
ما در حوزه علمیه با جریاناتی روبرو هستیم که خواسته یا ناخواسته به تنقیص سرمایه های اصیل حوزه می پردازند؛
این جریانات که قدرت خود را مدیون فضای مجازی و تبلیغات می دانند مدت ها است که مراجع معظم تقلید یعنی بزرگان جامعه علمی ما را هدف گرفته اند و تلاش می کنند جایگاه آنها را در هدایت حوزه علمیه به چالش بکشانند ان شاء الله که قصد آنها خیر است ولی من عملکرد آنها را نقد می کنم.
بحث در نقد این بزرگان نیست که پر واضح است که هر انسان غیر معصومی قابل نقد است، بحث در این است که آن چه در مرحله ی عمل اتفاق افتاده است خواسته یا ناخواسته جوسازی بر علیه این سرمایه های بی بدیل است و این نقطه اصلی چالش است؛
چطور می توان انتظار داشت که تحول در حوزه علمیه چشم انداز مثبتی داشته باشد در حالی که پایه ها و ارکان این جامعه علمی مورد تخریب قرار گیرد در عرصه تحلیل این جریانات بدون ورود به امر نیت خوانی و قصد این جریانات که از شان این مجلس به دور است می توان گفت که پیکان مبارزه این جریانات نه صرفا مراجع تقلید بلکه بنیان های اصلی حوزه یعنی تراث ما را نشانه گرفته است.
مگر نه این است که نمود و نماد این جریانات مبارزه با مکتب شیخ و آخوند است و اصلا فکر نکنید که به این جا ختم می شود بلکه شیخ طوسی که شیخ الطائفه است نیز بی بهره نبوده است و همه اینها نه از جانب یک نیروی عالم و متخصص بلکه از جانب کسانی است که حداقل در مقام اثبات وزنه علمی به حساب نمی آیند.
سرال اصلی بنده این است که:
در این فضا چگونه می توان با غفلت از این امر مهم به بحث از ضعف انگیزه طلاب پرداخت
چه تضمینی وجود دارد که در فرض موفقیت، جامعه حوزه که ارکان و بنیان های خود را از دست داده در نهایت به استحاله کشانده نشود
حوزه ى علمیه، پرچم دار دینی است که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: «إنما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق»،
مشکلی که فکر می کنم تأثیر مهمی در ایجاد این فضا دارد آن است که نسل جوان ما در حوزه دچار یک تضاد نظری در عرصه اخلاق شده اند
گویا این مساله خیلی عادی شده است که اگر چیزی را مهم دانستیم می توانیم به خاطر آن احکام اخلاقی را تخصیص زنیم.
شما خود واقف هستید که برخی از طلاب و حتی فضلاء، به راحتی به این تخصیص ها دست می زنند و در این امر خود را محق می دانند؛
حال به امر تحول برگردید تا بتوانيد اين مسأله ى بنیان سوز راواکاوی کنید؛
فضای حوزه فضائی نیست که هتاکی در آن منزوی شود بلکه فعلا در این فضا برخی به خود اجازه می دهند که تراث ما را "عتیقه" بنامند و طرفداران آنها این نوع هتاکی را با هتاکی دیگران توجیه کنند؛
در این فضا است که نقد ماهیت اخلاقی خود را از دست می دهد، آن چه از شما انتظار دارم این است که تلاش وسیعی بر اساس «کونوا دعاة الناس بغیر السنتکم» برای حاکمیت اخلاق در حوزه نمایید.
یکی از مهم ترین علل کم انگیزگی به متون درسی، مساله ى اخلاق در حوزه علمیه است؛
طلبه ای که در بدو ورود، از حوزه نمائی اخلاقی داشته در سیر تحصیل خود با فضای تخصیص بلا دلیل احکام اخلاقی روبرو می شود و در این رویاروئی مهم ترین هویت خود را از دست می دهد؛
از دست دادن هویت یعنی گم کردن راه و اشتباه در تشخیص موانع رشد؛
در این صورت طلبه نسبت به خودش و سرمایه هایش دچار چالش می شود.
کم شدن انگیزه نسبت به متون درسی صرفا یک پدیده است نه عنصر اصلی بلکه عنصر دم دستی ای است که اذهان را به خود مشغول کرده است، طلبه در این رویاروئی، مهم ترین هویت خود را از دست داده و آن گاه در تشخیص موانع رشد، تحت تاثیر تحلیل های افراطی قرار می گیرد این جا است که ظرف تحلیل های افراطی ساخته می شود و کلام دلسوزان را به سخره می گیرند در این ظرف هر گونه تلاشی در راستای آسیب شناسی در خدمت عوامل افراطی قرار می گیرد.
@mr_naeinii
6.2K viewsedited 15:43