Get Mystery Box with random crypto!

•𝐌𝐲_𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐬 •

لوگوی کانال تلگرام my_novelss — •𝐌𝐲_𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐬 • 𝐌
لوگوی کانال تلگرام my_novelss — •𝐌𝐲_𝐍𝐨𝐯𝐞𝐥𝐬 •
آدرس کانال: @my_novelss
دسته بندی ها: حیوانات , اتومبیل
زبان: فارسی
مشترکین: 1.15K
توضیحات از کانال

به دنیای من خوش اومدی ..!
T.me/my_novelss
{ رمان های lgbt ,Bdsm, اروتیک }
#(پفک_نمکی)
💫عضو انجمن قلم سازان💫
ارتباط با من 👇🏻
https://t.me/BChatBot?start=sc-134034-BJfWomP
چنل رمانم👇🏻
https://t.me/joinchat/AAAAAFZZUpRgV2MpsuM6wQ

Ratings & Reviews

2.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 6

2022-05-18 00:47:31 به هم شبیه ، به هم مبتلا ، به هم محتاج!
چنان دو نیمه‌ی سیبی که هر دو نیم به هم.

- فاضل نظری

@my_novelss
104 views•WISH•, edited  21:47
باز کردن / نظر دهید
2022-05-18 00:47:30
@my_novelss
104 views•WISH•, edited  21:47
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 21:33:25 رابطه ی بیبی بوی و ددیش توی دانشگاه
ددی اخم کرد روی پاهاش #دمرم کرد:
-بیبی تنبل درس نمی خونی؟!
شلوارم رو از پام در اورد #باکسرم رو پایین کشید #اسپنکی به #باسنم زد که آخ بلندی گفتم #اسپنک های پی دی پی روی باسنم می کوبید با التماس می گفتم:
-ددی بسه... غلط کردم... درس میخونم
#پلاگ بزرگی رو از توی کشو در آورد دو لوپ #باسنم رو باز کرد #پلاگ رو با فشار وارد سوراخم کرد که جیغی کشیدم و...
https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0
https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0
https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0
12 views-𝙽𝙴𝙶𝙰𝚁𝙴𝙷-, 18:33
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 19:43:54
پسر شیطونی که توی جرئت حقیقت شرکت میکنه و باید دل یه بچه سیجی رو ببره اما حاجیمون
سیب #گلوش خوش تراش بالا و پایین می شد #لب های قلوه ای و #گوشتیش زیادی دلبر بودن، سر خم کرد #لب_پایینش رو به دندون گرفت مکی بهش زد طعم مربای آلبالو می داد. صدای #ملچ_ملوچ بوسه اشون کل اتاق رو پر کرده بود با #گاز گرفته شدن لبش توسط به خودش اومد.
و تو تنم پاره کرد #نیپل هام رو با ولع #مک می زد ضعف شیرینی توی وجودم سرازیر شده بود انداختم روی مبل #خیمه زد روم باکسرم رو با خشونت از پام در اورد #التم رو توی دهنش برده بود #بی*ضه هام رو میمالید ک....
https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0
https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0
https://t.me/joinchat/XFRVbb94VK5iMWU0
20 views-𝙽𝙴𝙶𝙰𝚁𝙴𝙷-, 16:43
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 17:55:47 #خوردن کوچولوی بین پاهای #لیتل بوی توسط #ددیش تو رختکن #باشگاه

+دوست داری کیتن ددی؟
_آهههه اره #ددی برام #بخورش
داخل #رختکن جلوش #زانو می‌زنم که #حریص آلت خیسشُ به #لبام می‌ماله

https://t.me/+NGQlyhgQW_I2Mjcx
https://t.me/+NGQlyhgQW_I2Mjcx
21 views-𝙽𝙴𝙶𝙰𝚁𝙴𝙷-, 14:55
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 17:38:59 @my_novelss
27 viewsM_A_1, edited  14:38
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 12:21:43
یه لیست از بهترین چنلا اوردم براتون هر کدومو می خوای کلیک کن برو چنل مخصوصش
3 views-𝙽𝙴𝙶𝙰𝚁𝙴𝙷-, 09:21
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 11:00:06 برای اینکه #خانواده هاشون اجازه #ازدواج بدن #دوست_پسرشُ حامله می‌کنه

نزدیک به #پاچیدن بودم که آیهان با چشای #خمار گفت .
_امیر #بریز توم #آبتُ
تند تر #تلمبه می‌زدم جوری که #تخت تکون می‌خورد
_تو که #پسری .
پاهاشُ بیشتر #باز کرد
_من می‌تونم #حامله بشم بریز توم

https://t.me/joinchat/c3f-lFsZIec1MWRk
https://t.me/joinchat/c3f-lFsZIec1MWRk
10 views-𝙽𝙴𝙶𝙰𝚁𝙴𝙷-, 08:00
باز کردن / نظر دهید
2022-05-17 09:37:31
#گی #امپرگ
داستان یه زوج و دو تا بچه‌هاشون.
پسری که دومین بچش رو حامله میشه

از درد نفس نفس میزنم که صدلی جیغ و داد #پسرمون رو میشنوم.
-چیشده باز؟
با جیغ سمتم میاد و غر میزنه.
-#بابا اصلا بلد نیست #قصه بگه. خودت من رو بخوابون. همش قصه‌های مسخره میگه. خوشم نمیاد.
امیرارسلان حق به جانب روی مبل دراز میکشه.
-خیلی هم قصه‌هام خوبن. اصلا امشب از قصه خبری نیست. من و بابات برنامه‌های هیجان‌انگیز دیگه داریم. سرمون شلوغه.
چپ چپ نگاهش میکنم و میگم:
-برنامه‌های هیجان‌انگیزت رو نگه دار برای بعد زایمان.
https://t.me/joinchat/c3f-lFsZIec1MWRk https://t.me/joinchat/c3f-lFsZIec1MWRk
14 views-𝙽𝙴𝙶𝙰𝚁𝙴𝙷-, 06:37
باز کردن / نظر دهید
2022-05-16 22:46:12
#عشق_در_نقاب
#پارت_1
#دختره_برای_اینکه_بی_پوله_زیر_خواب_ارتان_میشه_هرشب_ارتان_با_رفیقاش_دختره_میگاد

#خواستم به سمتش برگردم که‌مانعم شد سرشو #نزدیک گوشم‌اورد گفت:تکون نخور
#کاری که گفت رو انجام داد دستشو روی
#س**ی*نه ام گذاشت #فشار بهش داد سرشو

#نزدیک #گردنم اوردنفساش به #گردنم میخورد
یع حس خوبی بهم دست میداد #لبشو رو
#گردنم گذاشت #مکی زدبه سمت خودش
برگردوند #لباشو روی #لبم گذاشت

مثل وحشیا #شروع به #بوسیدن #لبام کرد
همین اینکه #لبامو میبوسیددستشو به نقطه به نقطه بدنم میکشیدکه..‌‌

#سکسی_ترین_رمان_تلگرام
#جوین_ندی_از_دست_دادی
#فقط_حشریا_جوین_بدن

https://t.me/+Aeg20-m3Koo3NTQ0
31 views✎𝒩𝑒𝑔𝒶𝓇𝑒..♚, 19:46
باز کردن / نظر دهید