2021-02-14 14:12:25
نهج البلاغه در آينه قرآن(واکاوی یک نسبت دروغ به علیبنابیطالب)کتاب نهج البلاغه یکی از نسخ خطی قرن چهارم هجری است که توسط شریف الرضی نوشته شده است و حاوی سخنرانیها، موعظهها، نامهها، حکمتها و وصیتنامه و توصیههایی است که به
خلیفه چهارم راشدین، علیبنابیطالب منتسب شده است.
با این حال، در بسیاری از موارد، صحت انتساب آنها به علیبنابیطالب تردید فراوان است، و برخی از محققان شک و تردید خود را در مورد صحت متون موجود در این کتاب بیان کرده و گفتهاند که «نهجالبلاغه حاوی تحریفات و سخنان به دروغ نسبت داده شده به علیبنابیطالب است». و از جمله این علما ابن تیمیه است که درباره این کتاب میگوید
«بیشتر موعظههایی که در نهجالبلاغه آمده و به علی بن ابی طالب نسبت داده شده است، به دروغ به او منتسب شده است».در این کتاب عبارتی منسوب به علیبن ابی طالب را خواندم که در آن وی میگوید: «گروهی خدا را برای چشمداشت میپرستند و این پرستشِ بازرگانان [کاسبان] است. گروهی او را از روی ترس عبادت میکنند و این عبادت بردگان است و گروهی او را سپاسمندانه میپرستند و این پرستش آزادگان است».
انکار نمیکنم که وقتی این گزینگویه را در نگاه اول می خواندم، احساس حیرت و تحسین نسبت به آن کردم؛ چرا که تایید می کنم ایمان حقیقی از قلب و عشق ناشی می شود، بدون انگیزهای از ترس مجازات یا آرزوی دریافت پاداش.
اما مدت زیادی طول نکشید که شروع به تعمق در این عبارت کردم، و بر من آشکار شد که این سخن در تضادی روشن است با آنچه الله منزه و متعال (در قرآن کریم) از بندگانش خواسته است.
چرا که وجودی که برترین است به ما دستور میدهد که از ترس مجازاتش و تمایل به گرفتن پاداشش، او را بخوانیم: «و او را از ترس و طمع بخوانید» ( ۵۶ اعراف)؛ و او عباد مومن خود را چنین توصیف کرده است: «پهلوهايشان از خوابگاه جدا مىگردد [و] پروردگارشان را از روى ترس و طمع مى خوانند» (۱۶ سجده)؛ و اینکه عباد دانا و با سواد خدا از روی ترس و تجارتجویی او را عبادت میکنند: «از بندگان خدا تنها افراد باسوادند كه از او مىترسند [...] آنانی كه كتاب خدا را مى خوانند و نماز برپا مى دارند [...] اميد به تجارتى دارند كه هرگز سودش پایانی ندارد» (۲۸ و ۲۹ فاطر).
آیات مویّد بیشتری نیز هست که برای ما روشن میکند که الله متعال خواسته است تا ما از ترس مجازاتش و امید کسب پاداش و ثوابش او را عبادت کنیم؛ بنابراین بعید است علیبنابیطالب (از مریدترین افراد صحابی نسبت به محمد و فرزندخواندهی او) به قرآن توجه نداشته باشد و چنین عبارتی را بیان کند!
این کتاب در قرن چهارم هجری قمری، یعنی پس از شکوفایی ترجمه علوم و فلسفه در میان مسلمانان، که در دوران مأمون عباسی در قرن سوم هجری به اوج خود رسید، تألیف شده است؛ و انتظار می رود که نویسنده این عبارت از متفکرانی باشد که تحت تأثیر آنچه از اندیشه و فرهنگ یونان به فرهنگ اسلامی منتقل شده، بوده باشد.
در این عبارت، اندیشهای فلسفی، نزدیک به آنچه فیلسوفان یونانی مانند سقراط، افلاطون و ارسطو دربارهی تعالی روح نسبت به جنبه نفسانی انسان، و همچنین نگرهی طبقاتی حاکم در یونان باستان، که بنا بر آن عزت و تعالی معنوی از ویژگیهای آزادگان دانسته میشود و نه بندهها و بردهها، وجود دارد.
اما در اسلام، تمامی مردم بندگان و بردگان الله هستند و تا زمانی که بندگان او هستند، حق ندارند از طلب نیاز، نماز و دعا برای جلب برکات و نعمات او دست بکشند؛
و حق ندارند از بندگی خوف و خشیت مدارشان برای دور کردن غضب و عذاب او کوتاهی کنند.
پینوشت مترجم:برای فهم تضاد این عبارت نهجالبلاغه با احادیث و سیره نبوی و خلفای راشیدن، رجوع کنید به احاديثى مانند حدیث زیر از منابع شیعی و سنی:
پیامبر اسلام، می گويد:
«هرکس از نماز جماعت روگردان باشد بر مسلمانها واجب است که غیبتِ او را کنند و او (با ترک نماز جماعت) از عدالت میافتد و باید رفتوآمد با وی را قطع کرد و امام مسلمین باید او را بترساند و از ترک نماز جماعت برحذر دارد پس اگر اهل نماز جماعت شد که هیچ وگرنه باید خانهاش را روی سرش به آتش کشاند!!
و اگر کسی اهل نماز جماعت باشد با این کار هم عادل شمرده میشود و هم نباید بر علیه او غیبت کرد»
#نويسنده: عزيزة المانع
#ترجمه: بهرام بسطامی
https://t.me/naghde_eslamm/36668
8.6K viewsedited 11:12