Get Mystery Box with random crypto!

طلاق 150 نفره ابومهدي مقدم زن و مرد، وقتی باهم تفاهم نداشته | ناصر نقویان

طلاق 150 نفره

ابومهدي مقدم

زن و مرد، وقتی باهم تفاهم نداشته باشن، دو مدل از هم می‌تونن جدا بشن:
1ـ زن و مردی که هر دوی اونا منطقی هستن و حوصله کشمکش و اعصاب خردی ندارن.
اینا خیلی با کلاس و حتی بی‌خبر از دیگران، با خوبی و خوشی، از هم جدا میشن.
هر کی خبردار میشه، میگه عههههههههه، چه یهویی؟!
این زوجین عاقلِ جداشده، حتی در سالیان بعد نیز، از هم خوبی می‌گن و به یکدیگر احترام می‌گذارن.
2ـ زن و مردی که هر دوی اونا غیرمنطقی هستن یا حداقل یکی از اونا حوصله کشمکش و شرّخری داره. این‌ها چند ماه و چند سال، اعصاب خودشونو رو خرد می‌کنن؛ و بالاخره طلاق می‌گیرن.
طلاق با جنگ و دعوا و کشمکش، جدای از آسیب به زوجین، برای اطرافیان هم دردسر آفرینه؛ و نزدیکان و فامیل هم از این طلاقِ پرجنجال صدمه می‌بینن. حتی گاهی اثرات این خصومت‌های زن و شوهری، تا سالیان زیادی گریبان‌گیر فامیلها و اطرافیان میشه.

نکته فلسفی، اجتماعي
داستان این سه ماه اخیر ایران، به داستانِ طلاق زن و شوهرها می‌ماند.
از یک سو
گروهی اندک، در حدود 150 نفر که اغتشاشگر هستند، بعد از سالها مدارا و زندگی با حکومت، از سر نفهمی و قدرنشناسی، خواهان جدایی و طلاق هستند. حکومت ایران هم پا را در یک کفش کرده که، چه غلطا! با لباس سفیدی آمدی و باید با کفن سفید بروی؛ من حوصله اغتشاش و اعتراض ندارم، هر چه من می‌گویم، فقط می‌گویی چشم و هیچ حق نارضایتی نداری. حداکثر، اگر اعتراض نابجایی داشتی، فقط باید «نامه و مقاله» بنویسی و به آدرس سید احمد جان پست کنی.
از سوی دیگر
میلیون‌ها نفر اسیر و علاف دعوای این 150 نفر با حکومت شده‌اند؛ و زندگی و اعصابشان تحت تأثیر این دعوا و کشمکش واقع شده است.
مثلا نتشان مشكل پيدا كرده ، روابط مجازيشان به هم ريخته، كار و كاسبي شان كساد شده ، دلارشان بالا رفته، درس و كلاسشان نيمه تعطيل شده، هر شب كلي ترافيك و سر و صدا ميشنون و خلاصه بندگان خدا بدجوري گرفتار شدن.

نتیجه اخلاقی
یکی نیست به حکومت بگوید، خب عزیز جان! یا از سر تعامل با این 150 نفر بیرون بیا، و ایشان را راضی کن که به زندگی در کنار تو ادامه بدن، یا این 150 نفر را طلاق بده.
مثلاً، همه‌شان را «کمک هزینه سفر» بده؛ آنها را بفرست به غربِ لجن‌زار. با این کار، یک تیر دو نشان کرده‌ای؛ چرا؟ چون هم در اسرع وقت از دست این 150 نفر راحت می‌شوی، و هم، چون غرب در حال فروپاشی و سقوط است، این 150 نفر به زودی زود، در آنجا بدبخت می‌شوند و دلت خنک می‌شود؛ و با افتخار و باد در غبغب، میگویی: تا شما باشید که آسایش و راحتی در کنار من بودن را، قدر بشناسین.

https://instagram.com/kazemostadali2?igshid=Zjc2ZTc4Nzk=

@NaserNaghavian