Get Mystery Box with random crypto!

آیا خویشتن خود بودن مستلزم بد بودن است؟ یکی از رایج‌ترین واکن | 🍀نويد زندگى🍀

آیا خویشتن خود بودن مستلزم بد بودن است؟

یکی از رایج‌ترین واکنش‌هایی که نسبت به این شیوه زندگی ابراز می‌شود، این است که خویشتن واقعی خود بودن، عبارت از بد بودن، شریر بودن، بی‌بند و بار بردن و مخرب بودن دانسته می‌شود.

چنان که گویی هیولایی را از بند رها کرده باشیم. این دیدگاه کاملا برای من شناخته شده است. زیرا هم مراجعانم بر این عقیده‌اند که:

«اگر جرات کنم و بگذارم احساساتی که تاکنون در درونم مهارشان کرده بودم، جاری شوند، و یا به هر تقدیر اگر قرار باشد با این احساسات زندگی کنم، بی‌تردید فاجعه‌ای به بار خواهد آمد.»

این نگرش، نگرش ابراز شده و یا ابراز نشده تقریبا هر مراجعی است که درصدد تجربه جنبه‌های ناشناخته خویشتن خویش است. اما هیچ یک از دوره های تجارب او در طی مدت درمان این نگرانی‌ها را موجه نمی‌دارد.

او به تدریج پی می‌برد که وقتی واقعا خشمگین است، می‌تواند خشم خود را صادقانه ابراز کند، و این خشم موجه و آشکار هرگز مخرب و درهم کوبنده نیست.

نیز درمی‌یابد که می‌تواند عبارت از ترس خود باشد و آن را صمیمانه آشکار سازد، و این واکنش نیز اگر آگاهانه ابراز شود، او را ناتوان نمی‌کند. پی می‌برد که می‌تواند به حال خود دل بسوزاند و این کار لزوما «بد» نیست.

فرد، با توسل به چنین شیوه‌ای، می‌تواند احساسات جنسی یا تمایلات رافت‌طلبانه و با احساسات «خصومت آمیز» خود را احساس کند و با آنها زندگی کند و اطمینان داشته باشد که دنیا زیر و رو نخواهد شد.

دلیل این امر آن است که فرد هرچه بیشتر به این احساسات مجال بروز و ظهور دهد. آنها مکان مناسب‌تری در عرصه هماهنگ تمامی احساساتش خواهند یافت؛

به این معنا که او درمی‌یابد که در وجود او احساسات متفاوتی وجود دارند که اگر با هم درآمیزند و ترکیب شوند، ارگانیزم او را از تعادل بیشتری برخوردار خواهند کرد.

کارل راجرز
از کتاب هنر انسان شدن