درحالی که اسحاقی باید کمکاری شهرستان را در استان و استان را در مرکز و کم کاری و تأخیر مرکز را در دولت و مجلس پیگیری کند و اجازه ندهد یک سازمان خصولتی امضا و دستور مدیرعامل خود را نادیده بگیرد و حق قریب ۶۰ هزار بیمه شده را مصادره و ماهیانه دریافت و پاسخگوی مطالبات و درد و رنج آنان نباشد و استاندارش در استان فقط نظارهگر باشد.
بی تفاوت مثل فرماندار و شورای شهر
واضح است که مدیران عالی و ارشد و تیم همراه آنان در سفرهای کاری استانی و شهرستانی با سازوکار اداری و قانونی و اختیارات سازمانی تصمیماتی را اتخاذ و تعهدات و قراردادهای لازم الاجرایی را امضا و دستوراتی را صادر میکنند که تغییر مدیریتی و افراد نمیتواند آنها را باطل کند لذا بر زمین ماندن امضا و درک بالاترین مقام مسئول در سازمان تأمین اجتماعی بعد قریب ۵ سال که اکنون در قید حیات نیست، در نوع خود نوبرانه است.
سکوت و تعلل دیگر همراهان تیم دکتر نوربخش که در امضاء و کلنگزنی پروژه حضور داشته و به نوعی مسئول در پیگیری و انجام این مهم بودهاند در فقدان وی چه پاسخی برای شهروندان قاینی و مطالبه بر زمین مانده آنان دارند؟ مگر کار سازمانی دکتر نوربخش منوط به حضور یا قائم به فرد بوده است که پاسخگوی درد و رنج قاینات نیستند و برای انجام وظیفهای مسلم و خدمتی لازم، شرط تعیین میکنند و مسئولیت نمیپذیرند.
فرمانداری و شورای اسلامی شهر نیز در مدت ۵ سال تعلل در اجرای صورتجلسه، کم کاری داشته و منفعلانه منتظر معجزهای از بالا بودهاند و به وظیفه خود به درستی عمل نکردهاند، چنان که هیچ نشانی از استیضاح یا توبیخ اداری در این پرونده دیده نمیشود و آنگونه احساس میشود که ادامه حضور محمد کریمی فرماندار پیشین و تحمل وی از سوی اسحاقی برای ایجاد تأخیر در عمران و آبادی شهرستان و سوق اذهان به پذیرش سختی کار در قاینات بوده است.
فرمانداری قاینات جز تکرار مطالبه مردم در جلسات و یا نامه نگاری و شورای شهر جز اختیار نداریم و به ما اجازه نمیدهند، در توسعه درمانگاه تأمین اجتماعی مطلب قابل ارائهای ندارند.
فرمانداری از نفوذ و قدرت سیاسی و اداری خود به درستی استفاده نکرد و هیچ تلاشی برای اصلاح و یا تغییر در مسیر کار برای انجام و تحقق مطالبه کارگران و خانواده آنان انجام نداد، درحالی که میتوانست مدیران شهرستان را وادار به پیگیری و سفر کند و اجازه ندهد با توجیه و تفسیر و مکاتبه رفع تکلیف کنند و کار این گونه بر زمین بماند.
شورای اسلامی شهر نیز ضمن مطالبهگری و نظارت بایستی در کنار مدیران به آنان کمک و موانع را به نفع مردم تدبیر نماید و در کارهای مهم خطر کند و به سلایق و نگاههای جزیرهای و کوتاهنگر اجازه جولان ندهد، درحالی که در توسعه درمانگاه تأمین اجتماعی، شورای وقت علیرغم امضاء صورتجلسه نتوانست دستگاههای اجرایی مرتبط را با هم هماهنگ و شهردار وقت را وادار به تمکین نماید.
در نهایت آنچه گویا و دلیل بر ادامه درد و رنج و عدم توسعه درمانگاه تأمین اجتماعی قاین و بسیاری از کارهای بر زمین مانده است، پراکندگی عملکردی و توزیع غلط اعتبارات، لحاظ منافع شخصی در تصمیمات، عدم تعامل و درک مشترک از نیازها و اولویتها بین مسئولین، نبود نقشه راه و جامع آیندهنگر، کم کاری و ناتوانی مدیران سیاسی در کار گروهی، عدم تحمل مخالف و نقد خیرخواهان، برداشت مخالفت از اختلاف نظرها و روشها و ... است که توان و تحمل شهروندان را طاق نموده و امروز فضای مجازی و رسانه یک صدا کم کاری و بی مسئولیتی را فریاد میزند و خواهان تدبیر و منش اسلامی در پاسخگویی و انجام وظیفه است.