Get Mystery Box with random crypto!

در جایی از متن محدثی می‌نویسد: “با مسأله‌داری‌ی روایت‌های تار | زیر سقف آسمان

در جایی از متن محدثی می‌نویسد:

“با مسأله‌داری‌ی روایت‌های تاریخی‌ی تاکنون موجود (سه روایت اسلام‌گرایانه، ملی‌گرایی‌ی باستان‌گرایانه، و مارکسیستی)، ما نیازمند برساخت روایت جدیدی از تاریخ ایران به‌منزله‌ی پایه‌ی هویت‌مندی‌ی ایرانیان معاصر هستیم. این روایت چه‌گونه روایتی می‌تواند باشد؟‌ و بر کدام بخش از تاریخ ایران می‌تواند تمرکز نماید؟

از نظر من چنین روایتی می‌بایست اگر هم از ملی‌گرایی سخن می‌گوید، ملی‌گرایی‌ای کثرت‌گرا را دنبال کند و به جای تمرکز بر تاریخ بنده‌گی‌ی ایرانیان و برجسته‌ساختن عناصر تاریخ بنده‌گی (نظیر کورش)، بر تاریخ کنش‌گری‌ی ایرانیان تمرکز نماید. ”

تمام نقدی که بر محدثی وارد است‌ (به گمان نگارنده این سطور) به همین چند گزاره خلاصه می‌شود. در واقع او سه روایت از تاریخ ایران را برمی‌شمرد و اتخاذ روایت چهارمی را مبنی بر کثرت‌‌پذیری پیش می‌کشد که کاملا به‌جاست اما بلافاصله پس از آن می‌گوید:
” از نظر من چنین روایتی می‌بایست اگر هم از ملی‌گرایی سخن می‌گوید، ملی‌گرایی‌ای کثرت‌گرا را دنبال کند ” .

در اینجا باز پای نوعی ملی‌گرایی را به میان می‌کشد که اگر کثرت‌گرایی آن راستین و فراتر از شعار باشد دیگر ملی‌گرایی نیست و نوعی پلورالیسم سکولار است، و اگر هم در مرحله‌ی شعار باقی بماند هم که از همان سنخ ملی‌گرایی‌های دیگر با همان اختلالات کارکردی است.

در این نوشتار نکات تفصیلی درازآهنگی را باید از قلم انداخت چون به قول شاعر “گر بگویم شرح آن بی حد شود مثنوی هفتاد من کاغذ شود” (با تغییر) از بسیاری مباحث و نکات در این نوشتار صرف‌نظر شد. از ساختار جدید سیاست‌های دولت‌-ملت‌های جهان که به نوعی فاشیسم نزدیک شده تا حواشی خاصی که جزم‌اندیشان ملی‌گرا که برای هرگونه نظریه‌پردازی در این باب ایجاد مشکل می‌کنند و با اندیشه‌های بدوی و سطحی از قهرمان‌های خیالی خود محافظت می‌کنند و سخت بر کسانی که کمترین مخالفتی ابراز می‌نمایند با اتهاماتی واهی می‌تازند و کمترین مخالفتی را برنمی‌تابند. به قول کرکگور که می‌گفت: ” کاش پیش از آن‌که ثابت کنید مسیحیت حق است، ثابت می‌کردید مسیحی هستید ” .حال ای کاش این باستان‌گرایان کوروش‌پرست پیش از آن که ثابت کنند کوروش به عقاید مخالف احترام می‌گذاشت، ثابت می‌کردند خودشان به عقاید دیگران احترام می‌گذارند.

حیف است که این نوشتار با سخن مشهور برشت از زبان گالیله به پایان نرسد:
آندره‌آ: بدبخت ملتی که قهرمان ندارد.
گالیله: نه بدبخت ملتی که نیاز به قهرمان دارد.[5]

http://52hertzz.com/nationalist/

https://t.me/arian_xboy/1466

*در این نوشتار واژه‌ی ملی‌گرایی و باستان‌گرایی به یک معنای کلی برای تمام شیفتگان تاریخ و شخصیت‌های تاریخی ملی استفاده شد. هر کسی که خود را ملی‌گرا بداند و ایرانی بودن را وجه برتر یا خاص نسبت به انسان‌های دیگر بداند.

منابع:

1- http://52hertzz.com/philosophyofscience/

2- https://t.me/arian_xboy/1175
3- http://52hertzz.com/pyramidology/

4- فلسفۀ هانا آرنت | پاتریشیا آلتنبرند جانسون | ترجمه‌ی خشایار دیهیمی | نشر نو، چاپ دوم 1399

5-زندگی گالیله | برتولت برشت | ترجمه‌ی کاوه کردونی | نشر محور | ص 205-206

-متن حسن محدثی گیلوایی از کانال تلگرام زیر سقف آسمان نقل شد. به آدرس Newhasanmohaddesi


#کورش
#ملی‌گرایی
#ایران‌شهری‌گری
#کثافتی_به_نام_تاریخ
#ملی‌گرایی_باستان‌گرایانه


@NewHasanMohaddesi