Get Mystery Box with random crypto!

رد شبهات ملحدین

لوگوی کانال تلگرام no_atheism — رد شبهات ملحدین
موضوعات از کانال:
معرفی
خبر
آرشیو
آدرس کانال: @no_atheism
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 29.01K
توضیحات از کانال

✔آرشیو مطالب کانال
@no_atheism_archive
کتابخانه صوتی
@no_atheism_voice
کانال کوردی
@no_atheism_kurdi
یوتیوب آپارات فیسبوک
linktr.ee/no_atheism
اینستاگرام
instagram.com/no_atheism
یوتیوب
youtube.com/@no_atheism
«تا اطلاع ثانوی آیدی ادمین برداشته شد»

Ratings & Reviews

2.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 64

2021-10-25 15:35:52 عنوان مقاله: پاسخ به شبهات پیرامون حدیث «لم یکذب إبراهیم إلا ثلاث کذبات»
نویسنده: آرمان کریمی
تعداد صفحات: ۸
ناشر: رد شبهات ملحدین

bit.ly/3Bb55en
آیا احادیث صحیح با قرآن کریم در تضاد هستند؟ در این مقاله، به صورت علمی به حدیث «لم يكذب إبراهيم إلا ثلاث كذبات» پرداخته شده و توضیح مطلب آمده که این حدیث هیچ تضادی با قرآن کریم ندارد و تکذیب منکرین سنت ناشی از سوء فهم نسبت به حدیث بوده است.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
872 views12:35
باز کردن / نظر دهید
2021-10-23 10:07:58 بسم الله الرحمّن الرّحیم
اللهم صلی علی سیّدنا محمّد وعلی آل سیّدنا محمّد وصحبه وسلم تسلیماً
السلام علیکم ورحمة اللّه وبرکاته

آیا اسلام دین صلح است؟

bit.ly/3vIJLfd
این سؤالی است که ملحدین با مغالطات فراوان و با مظلوم‌نمایی و ژست روشن‌فکری و توهین و تحقیر و... با انتشار لیستی از جنگ‌هایی که به نام اسلام صورت گرفته، در کانال‌ها و سایت‌ها و... مربوط به خودشان مطرح می‌کنند و نتیجه‌گیری ملحدانه‌ای از آن می‌گیرند!

اولاً: تاریخ ننگین الحاد در ۱۰۰ سال گذشته که رهبریت آن را کمونیست‌هایی مانند استالین و لنین و مائو و... فاشیست‌هایی مانند هیتلر و موسولینی و... بر عهده داشتند آنقدر خونین و ننگین است که یکی از جنگ‌های آن‌ها چندین و چند برابر تمام جنگ‌های دینی طول تاریخ کشتار داشته است.
جنگ جهانی دوم بین ۷۰ الی ۸۵ میلیون نفر کشته داشته است که نزدیک به ۵۰ میلیون نفر آن‌ها غیر نظامی بوده‌اند. [1][2]

مثال از رهبران تفکر الحاد: در قرن گذشته ملحدین رهبرانی خون‌آشام داشته‌اند که یکی از آن‌ها چندین و چند برابر تمام جنگی‌های دینی طول تاریخ قتل‌عام نموده است.
مانند:
جوزف استالین- 42،672،000
مائو تسه تونگ- 37،828،000
آدولف هیتلر- 20،946،000
چیانگ کای شک- 10،214،000
ولادیمیر لنین- 4،017،000
هیدکی توجو- 3،990،000
پل پوت- 2397000 [3][4]

ثانیاً: در طول تاریخ از ۱۷۶۳ جنگ بزرگی که صورت گرفته است، فقط ۱۲۳ جنگ آن با نام جنگ دینی بوده است. این یعنی کمتر از «۷ درصد» جنگ‌ها، جنگ دینی بوده است و بیشتر از ۹۳ درصد از جنگ‌ها؛ جنگ غیر دینی بوده است. [5] [6][7]

ثالثاً: از ۲۸ غزوه‌ی پیامبر (صلی الله علیه وسلم) تنها در ۸ غزوه و به روایتی تنها در ۴ غزوه افرادی کشته شده‌اند. (آمار کشته‌شدگان در این جنگ‌ها در طبقات الکبری «۱۲۶۱ نفر» و در تاریخ یعقوبی «۹۴۰ نفر» است) [۸][۹][۱۰] و بیش از ۲۰ غزوه بدون کشته تمام شده است؛ مانند: بزرگ‌ترین جنگ از نظر نفرات (تبوک) و یا فتح مکه و یا بنی‌نضیر و یا دومة الجندل و...

توجه: افتخار (پیامبر صلی الله علیه و سلم) این است که در غزواتش حتی یک غیر نظامی کشته نشده است.

رابعاً: بسیاری از جنگ‌های اسلامی دفاعی بوده و تعدادی از جنگ‌ها برای ایجاد نظم و ثبات عمومی و خارجی بوده که در دنیای قدیم امری بسیار متداول و معمول بوده است و تعدادی برای مبازه با ظلم و فساد و تجاوز و عهدشکنی بوده است که جزء قواعد جهاد در منهج اسلامی است.

نتیجه: آمار و ارقام بایستی با هم تطبیق داده شود تا صلح‌طلبی دین اسلام و مکاتب بشری مشخص شود.
با توجه به آمار:
دین عامل ۷ درصد جنگ‌ها بوده است (مشروع و دفاعی و مبارزه با ظلم و فساد و عهدشکنی و...)؛
غیر دین عامل ۹۳ درصد جنگ‌ها بوده است؛

از این رو با توجه به این هفت درصد، دین صلح طلب است و اسلام نیز از این قاعده مستثنی نیست و صلح‌طلب است و اگر جنگی هم صورت بگیرد، آن جنگ مشروع است (دفاعی یا ضد ظلم و فساد و تجاوز و عهدشکنی و... است)؛ اما آمار ۹۳ درصد عوامل غیر دینی به ما نشان می‌دهد که به طور مثال ملحدین هیچ مانعی برای نجنگیدن و کشتار و قتال ندارند و دنیاخواهی و دنیاطلبی آن‌ها در کنار حذف اخلاقیات، بستری کامل و جامع برای جنگ‌طلبی و فساد و ظلم و تباهی آماده می‌نماید، چون نه مانع دینی دارند و نه اخلاقی!

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
تهیه‌شده در: «رد شبهات ملحدین»
منابع:
[1] bit.ly/3pudis8
[2] bit.ly/2ZdvOJU
[3] bit.ly/2Ziiog8
[4] bit.ly/3m6qWPX
[5] bit.ly/3jumt7T
[6] bit.ly/3niP4y3
[7] bit.ly/3G9r617
[۸] غزوات النبی، جمیلی، ۲۲–۱۴۷.
[۹] فروغ ابدیت، سبحانی، ۴۶۱–۸۵۹.
[۱۰] تاریخ تحلیلی صدر اسلام، نصیری رضی، ۱۴۸.
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
5.5K views07:07
باز کردن / نظر دهید
2021-10-21 20:58:39 سؤال: اگر پدر قبل از پدربزرگ فوت شده باشد، فرزندان از او ارث می‌برند

جواب:
در اینجا دو مقوله را باید تفکیک نمود که مختصراً به بیان آن می‌پردازیم:

اولاً: فرزندان از میت (پدر) آیا ارث می‌برند؟
ثانیاً: نوه‌ها از میت (پدر بزرگ) ارث می‌برند؟

در حالت اولی- اختلافی نیست که- فرزندان از پدرخودشان ارث می‌برند اگر پدر ماترکی داشته باشند و فرقی نمی‌کند این پدر قبل از پدر خود (پدر بزرگ نوه‌ها) فوت شده باشد یا بعد از او در هر صورت به ورثه (فرزندان) خودش ارث می‌رسد.

اما در حال دومی باز دو بخش است:
پدربزرگ وصیت به ارث کرده باشد در این حالت نزد گروهی از فقهاء از جمله ابن عباس (رضی الله عنهما) و... ادای وصیت واجب است و نوه‌ها ارث می‌برند. اما نزد جمهور فقهاء این وصیت جنبه‌ی وجوبی ندارد بلکه مستحب است لذا با تنفیذ (تأیید) سایر ورثه نوه‌های فرزندی او ارث می‌برند.

بنابر دیدگاه جمهور فقهاء، پدربزرگی که وقتی فوت می‌کند و دارای نوه هست و پدر این نوه‌ها قبل از خود پدربزرگ فوت شده باشد در این صورت ارث نمی‌برند نه اینکه اصلاً به آنها ارث نرسد بلکه قبل از اینکه ارث به نوه‌ها برسد باید به اقرباء و نزدیکانِ میت ارث برسد مانند عمو و یا عمه‌ی همین نوه‌ها و آنها در اولویتند اما وظیفه شرعی آنها هم هست که به برادرزاده‌هایشان در صورت ضعف مالی کمک نمایند. این عقلاً نیز مشکلی ندارد تا اینکه شرعی مشکل داشته باشد چون در ارث، اولیت‌ها و اقرب (نزدیک‌ترین) در نسب ملاک می‌باشند و اگر موانعی نباشد ارثیه به حق داران می‌رسد.

البته در حالت کلی، شرع مقدس سه راهکار را قرار داده است:

پدر بزرگ ثلث (یک سوم) مال خود را برای نوه‌هایش وصیت نماید.
وقتی که ماترک به عمو (ها) رسید پس در این حالت بر این عموها لازم است که بخشی از ماترک را که از پدرشان تقسیم نمودند در حد رفع نیازمندی به بچه‌های برادرشان بدهند. (نساء: ۸)
قانون نفقه در اسلام؛ بنابراین قانون، نفقه به اقارب نیازمند می‌رسد و واجب نیز است خصوصاً کسی که نفقه برای او مقرر شده، و اساساً مستحق ارثیه بوده لیکن حجب (موانع) در ارث وجود داشته است، لذا بر توانمندانی که نفقه لازم بوده باید این نفقه را بپردازند.
bit.ly/3B5RGUZ
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
4.7K viewsedited  17:58
باز کردن / نظر دهید
2021-10-21 18:12:31
چقدر قدر نشناس هستیم اگر کسی را که هر شب برایمان دعا می‌کرد و نزد الله متعال نگران حالمان بود را از یاد ببریم...

الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
4.3K views15:12
باز کردن / نظر دهید
2021-10-20 08:06:56
تلاوت سوره ملک با ترجمه فارسی
قاری: Yusuf Truth
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
2.8K views05:06
باز کردن / نظر دهید
2021-10-19 05:08:07 الحاد و جنازه‌ی موش!!!
bit.ly/2Z0sulg
اصولا از دیدگاه الحاد، انسان هیچ برتری نسبت به حیوانات و گیاهان و حتی سنگ ندارد!!
به قول استیون هاوکینگ: «انسان تنها یک پسماند شیمیایی بر سیاره‌ای با اندازه‌ی متوسط که به دور یک ستاره‌ با اندازه‌ی متوسط می‌چرخد در گوشه‌ای از این جهان پهناور است»!
bit.ly/3DQkwuj

یکی از لوازم فاسدِ این باور، نابودی اخلاق است چرا که جدا کردن سر یک انسان از بدنش هیچ فرقی با دو تکه کردن یک مداد یا شکستن یک سنگ نخواهد داشت!
و از دیگر لوازم فاسد آن، این است که جنازه‌ی یک انسان پس از مرگش با جنازه‌ی یک موش مرده فرقی نخواهد داشت!
چنانچه ما اگر یک موش مرده را در داخل منزل‌مان پیدا کنیم آن را به سطل زباله یا بیرون پرت می‌کنیم، وقتی شخصی پدر یا مادرش می‌میرد طبق تفکر مادی الحاد آن شخص نمی‌تواند احترامی بیش از آن موش را برای والدین مرده‌اش ثابت کند!

ریچارد داوکینز در توجیه سقط جنین می‌گوید: «انسانیت یک خوک بالغ از جنین انسان بیشتر است»!
bit.ly/3vrWzqm

حال که وضعیت جنین زنده‌ی انسان در تفکر الحاد این‌چنین است آیا می‌توان احترام بیشتری برای جسد مرده‌ی یک انسان نسبت به یک موش ثابت کرد؟!

فمنیست‌های ملحدی که سقط جنین می‌کنند و به راحتی جان بچه‌ خود را می‌گیرند آیا ارزشی بیش از یک موش مرده برای بچه‌‌ی خود، وقتی تکه‌تکه‌اش می‌کنند و او را به سطل زباله می‌اندازند قائل‌اند؟

همه‌ی انسان‌ها به صورت فطری احترام خاصی برای اموات خود قائل هستند اما الحاد فاسدکننده‌ی‌ فطرت انسان‌هاست تا جایی شخص ملحد تا زمانی که به الحاد باور دارد نمی‌تواند هیچ ارزش و کرامتی برای هیچ چیز ثابت کند و نتیجه‌ی آن قتل عام سالانه میلیون‌ها انسان بی‌گناه توسط فمنیست‌های ملحد است!

اما در دین اسلام ارزش و کرامت انسان بالاتر از سایر موجودات است و اسلام حتی در مورد چگونگی تعامل با اموات معیار‌هایی دارد که مانع بی‌احترامی و یا زیاده‌روی در حق اموات می‌شود.
اما وقتی آدمی به دین خالقش پشت کند دیگر هیچ معیاری نخواهد داشت و دچار افراط یا تفریط می‌شود؛ از این روست عده‌ای دور افتاده از دین نیز پیدا شده‌اند که در عمل برای حیوانات خانگی‌شان احترام و ارزش بیشتری نسبت پدر و مادر و بچه‌هایشان قائل‌ا‌ند تا جایی که برای حیوان خانگی‌شان مراسماتی مانند تولد و سالگرد مرگ و... می‌گیرند و برایش سنگ قبر می‌سازند!!
پس وقتی در الحاد معیاری وجود ندارد همان‌گونه که نمی‌توان کسی را به خاطر افراط در بزرگ‌داشت جسد سگ یا گربه یا موش و... سرزنش کرد، نمی‌توان او را به خاطر اهانت به جسد پدر یا مادر مرده‌اش نیز سرزنش کرد!
بماند که قانونی بودن سقط جنین یکی از مقدسات فمنیست‌های ملحد است که با افتخار سالانه میلیون‌ها انسان را قتل عام می‌کنند!

به دین پاک و فطری خالقشان پشت کردند و در لجن الحاد غرق شدند!
{بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا}
«ستمكاران [به جاى دین خداوند] چه بد جايگزينى دارند!» [الکهف: ۵۰]

تهیه‌شده در: «رد شبهات ملحدین»
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
5.5K views02:08
باز کردن / نظر دهید
2021-10-17 05:24:26 مصیبت طرفداران جذب و رویافروشان: این که جذب نیست!

قانون جذب از سال ۲۰۰۶ با انتشار کتاب راز (The secret) به شهرت خاصی رسید و این کتاب ثابت کرد که قانون جذب واقعاً کار می‌کند، البته برای مؤلف، یعنی راندا برن؛ میلیون‌ها کپی از کتاب راز به فروش رفت و چنین موفقیتی آرزوی هر نویسنده‌ای است!

آنها قانون جذب را در کنار قانون جاذبه ذکر می‌کنند، با اینکه دیدگاه مشهور آن را «شبه علم» در نظر می‌گیرد و قوی‌ترین دلیلش، قسم‌خوردن مشتریانی است که از باورنکردن این قانون می‌ترسند! کلماتی چون «امواج»، «کائنات» و «کیهان» را بسیار می‌شنوید و همین‌ها برای هوش‌بری افرادی که در کوچه‌های رؤیا و آرزو گم شده‌اند کافی است! مطالب کتاب راز با ایمان به قضاء و قدر در تضاد است و جایی برای مشیئت خداوند باقی نمی‌گذارد، بلکه هیچ جایی برای خداوند در نظر گرفته نشده است!

در یکی از نقل‌های ابتدای کتاب آمده است:
"Trust the universe!"
یعنی: به هستی اعتماد داشته باش!

و در جای دیگری آمده است:
"You are God in a physical body... You are the creator!"
یعنی: شما خدا هستید که در یک بدن فیزیکی قرار گرفته‌اید! شما خالقید!

می‌پرسی: اوه، پس مبلغان غربی جذب، آن را اینگونه شرح داده‌اند؟! ولی مبلغانی که ما می‌شناسیم، از این حرف‌ها نمی‌زنند! چرا؟

می‌گویم: بی‌مایگانی که در ایران و کشورهای مسلمان‌نشین از این راه نان می‌خورند، جذب را محلی‌سازی کرده‌اند و احیاناً از قرآن و احادیث برای آن دلیل می‌آورند! درباره‌ی کسانی صحبت می‌کنم که آیات قرآن را هم به غلط می‌خوانند ولی ادعا می‌کنند که آیات قرآن کریم بر جذب دلالت دارد! هم دینت را می‌گیرند و هم مالت را...

می‌پرسی: پس نصوصی که می‌آورند...؟
پاسخ می‌دهم: ای مسلمان، اگر معنای جذب، امید به رحمت خدا و حسن ظن به او بود، نه آنکه خداپرستی را رها کرده مبلغ‌اش می‌شد و نه مسلمانی انکارش می‌کرد! جذب یعنی اینکه هرچیزی به دست آورده‌ای، حاصل اندیشه‌ات بوده که به کائنات فرستاده‌ای و به تو بازگشته است؛ چنین ایده‌ای شباهت بسیاری با اعتقاد کسانی دارد که اجرام آسمانی را مدبر عالم می‌پنداشتند و علمای اسلام آنها را کافر دانستند! آری، آنچه در کتاب راز آمده تماماً با جهان‌بینی اسلامی در تضاد است!

داد و فغان بلند می‌شود: این جذب نیست...
وقتی مبلغان جذب، فروش محصولات و پکیج‌های خود را در خطر می‌بینند، به یاد ناتوانی خود در کسب روزی حلال می‌افتند و با مغالطه می‌گویند که آنچه شما با ذکر منبع آورده‌اید، جذب نیست!

می‌گویم: پس جذب چیست؟ جذب که نه از طریق تجربی قابل آزمایش است و نه پس از سخنان غربی‌ها مرجعی دارد؛ اگر بگویم که چیزی از اسلام نیست، معیارم کتاب و سنت است، اما مبلغان داخلی جذب هیچ منبعی جز نظریات شخصی خود ندارند! اگر آنچه استادان غربی و کافر شما درباره‌ی جذب گفته‌اند اشتباه باشد، تعریف و شرح صحیح آن را از کدامین پکیج آموزشی باید یافت که نماینده‌ی رسمی جذب به حساب آید؟! پس جذب تبدیل به تفکری شده که هیچ معیار و مصدری ندارد و هر کس با سلیقه‌ی خود به بسط آن می‌پردازد!

مبلغ جذب نمی‌خواهد از آن دست بکشد، زیرا در زندگی ناکام بوده و هنری جز رویافروشی ندارد! آنکه باور کرده هم نمی‌خواهد به آن کافر شود، زیرا گمان کرده که این آخرین راه نجات او برای غلبه بر مشکلات و ناکامی‌هاست، و البته اگر به آن باور نداشته باشد، کار نمی‌کند!

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
تهیه‌شده در: «رد شبهات ملحدین»
bit.ly/3AM8ikA
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
2.6K views02:24
باز کردن / نظر دهید
2021-10-15 18:58:42 «علم یا شبه علم»! از خیال تا واقعیت ...

اگر خرافه را به چند هزار سال اخیر تاریخ بشر منتسب ندانیم، باز قدمت آن کمتر از تاریخ علم نخواهد بود. در سیر تکاملی زندگانی بشر، تاکنون هیچ گاه جهان ما شاهد این حجم از تفکرات و دیدگاه‌های مختلف نسبت به جهان نبوده است که این خود موجب «ناهنجاری و اصطکاک‌ها»ی بسیاری شده، بدین دلیل تشخیص «سره» از «ناسره» کار سهلی نیست.

هر شخصی قصد دارد از این «آب گل‌آلود» ماهی فربه‌ای صید کند و اگر کسی در این وادی شناخت ریشه‌ای نداشته باشد، قطعا طعمه شکارچیان خواهد شد.

علم یک ابزار بسیار قوی در شناخت محیط پیرامون ماست، بدین دلیل «عدم شناخت مصادر معرفتی» آن موجب می‌شود هر سخن بی‌ارزشی به نام علم و هر «شبه علمی» در قالب ساینس به مردم جهان القا شود، لیکن یک مسلمان بنابر نصوص قرآنی وظیفه دارد نسبت به شناخت مرجع معرفتی آن علم آگاه باشد و از پذیرفتن مطالبی که چهارچوب و قالب عقلانی ندارد، امتناع ورزد.

مباحثی مثل: «فرا درمانی، راز، قانون جذب، مثبت‌اندیشی، فلان قدم تا موفقیت، انرژی درمانی، قدرت کائنات، فِنگ شوئی، هومیوپاتی، انرژی کیهانی، فال و جادو، مثلث برمودا، مسافرانی از فضا، تله پاتی، روان جنبشی، فعالیت ارواح شریر، بشقاب پرنده و...» همگی در مقوله وزین «شبه علم» جای می‌گیرند و به دلیل سیمای زیبا و خوشایندشان که برای جامعه‌ی جهانی دارند مع الاسف دارای طرفداران بی‌شماری است و افراد شبه‌دانشمند نیز با به بردگی گرفتن افراد و سوار شدن بر عقل‌های مردم تلاش وافری برای تثبیت آن کرده‌اند. مطالب و موضوعات بسیار دیگری از این دست که مجال معرفی در این مقال ندارند، هیچ اساس علمی ندارند بلکه ضد علم هم هستند.

از آدم فضایی، سفینه‌های فضایی و دیدار با آیندگان گرفته تا بسیاری از فرضیات روانشناسی و زیست‌شناسی و زمین‌شناسی و رشته‌های دیگر و برخی از فرضیات موهوم کیهان‌شناسی - که متخصصانی را می‌طلبند صحیح و غلط را از هم تفکیک کنند - همگی خرافه هستند و پشیزی در دنیای علم ارزش ندارند، گرچه با ساختن فیلم ها، نوشتارهای مجلل با رنگ‌ و لعاب فلسفه، رمان و داستان‌های تخیلی به طرق مختلف در صدد هیجان انگیز جلوه دادن این مطالب داشته اند، اما واقعیت این است هیچ کدام از این فرضیات، ارزش علمی ندارند.

«آزمایش»، «مشاهده»، «تکرارپذیری»، سه اصل اساسی و ستون محکم «متد علمی» هستند، هر سخنی که از «محافل علمی» بیرون بیاید قطعا بایستی از این فیلتر عبور کند، نوشتارهای موثق و آکادمیک علمی هر کدام به نحوی توسط ابزار «روش‌شناسی» خاص خود - که مورد قبول جامعه علمی است - این قاعده را گذرانده و در جامعه علمی حاضر به میزان قبولیت رسانده است.

برخی از صاحب‌نظرانِ دیدگاه خداناباوری و بعضا خداباوری جهت تطبیق و القای دیدگاه خود بر دیگران سعی دارند که به نحوی مطالب خود را در قالبی علمی منتشر کنند تا میزان «توثیق و اعتبار» آن از سوی خوانندگان و طرفدارانشان به درجه یقین نزدیک شود.

به همین خاطر لازم است که مدعیان چنین فرضیات سخیفی، دلایل و قرائن و شواهد خود را از ابزار هدفمند علمی و از «فیلتر ساینس» عبور دهند، و نه برای تطبیق فرضیات و نظریات فکری خویش دست به دامان تئوری‌های باطلی شوند که در نگاه دانشمندان قابلیت سنجش آن به کلی ساقط می‌گردد.

حدود و ثغور علم، محدودیت‌های آن و مرز واقعیت‌ها و تزویرهای علمی آن بر اهل تحقیق و پژوهشگران حوزه علوم تجربی پوشیده نیست، بنابراین توسل به برخی دیدگاه های شبه علمی جهت تقلیل منقولات دینی، آب در هاون کوبیدن است و در مقابل، توجیه هر نوشتار نقلی با چنگ زدن به علومی که هر گاه تغییر و رد و ابطال در آن غیرممکن نیست، نمی‌تواند قابل اعتماد باشد.

معجزه را زیر میکروسکوپ در آزمایشگاه بررسی نمی‌کنند، همانطور که تلسکوپ را برای نشان‌دادن خدا در آسمان طراحی نکرده‌اند. «تصحیح دیدگاه‌های فکری معاصر» می‌تواند نقطه قوتی برای ترفیع براهین و استدلال های غنی باشد و بدون تردید در تالیفات آینده‌ی اهل قلم می‌توان از آنها بهره‌های فراوانی جست.

نویسنده: دانش پشابادی
bit.ly/3lKRGoM
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
1.1K views15:58
باز کردن / نظر دهید
2021-10-15 11:38:30
قبول یا رد سخن حق
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
2.4K views08:38
باز کردن / نظر دهید
2021-10-12 21:39:35 معنای {لا إکراه في الدین} را می‌دانی؟

التزامی به دین ندارد و شاید از درست‌خواندن سوره‌ی فاتحه هم عاجز است، ولی در هر مناسبتی می‌گوید: «لا اکراه فی الدین» و شاید در نوشتنش هم اشتباه کند! تکلیف قشری که به‌طور صریح مخالف دینداری هستند و در برابرش ایستاده‌اند، برای همگان روشن است، اما گروه دیگری هم هستند که خود را مسلمان می‌نامند ولی به دین طعنه می‌زنند؛ منافقان صدر اسلام نیز چنین بوده‌اند!

خداوند متعال فرموده است:
{لا اِكْراه فِی الدّینِ قَدْ تَبَینَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَی فَمَنْ یكْفُر بِالطاّغُوتِ وَ یؤمِنْ بِاللهِ فَقَدْ اِسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی لاَنْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ} [البقرة: ۲۵۶]
«اجبار و اکراهی در (قبول) دین نیست، چرا که هدایت و کمال از گمراهی و ضلال مشخص شده است؛ بنابراین کسی که به طاغوت کفر بورزد و به الله ایمان بیاورد، به محکم‌ترین دستاویز درآویخته که گسستن ندارد و خداوند شنوا و دانا است».

از این آیه چه می‌فهمیم؟
نقل شده که گروهی از انصار می‌خواستند فرزندان یهودی خود را -که پیش از اسلام به دین یهود گرویده بودند- به پذیرش اسلام مجبور سازند و این آیه برای نهی آن‌ها نازل گردید [۱] تا به مسلمانان گفته شود که «کسی را مجبور نکنید وارد اسلام شود، زیرا دلایل و براهین اسلام روشن و آشکار است و نیازی نیست کسی را به اسلام‌آوردن مجبور کرد؛ پس هرکسی که خداوند سینه‌اش را برای پذیرش حقیقت فراخ گرداند و به او بصیرت و هدایت عطا کرد، با بیّنه وارد اسلام می‌شود و قلب هرکسی کور شد و بر گوش و چشمش مهر زده شد، ورود اجباری به دین نفعی برایش ندارد!». [۲]

آیا معنای آیه این است که هرکسی به هر بخش از دین خواست عمل کند؟
قطعاً مراد این نیست، زیرا ما مکلف به عمل به تمام دستورات دینی (از جمله همین آیه) هستیم و هر چیزی که واجب شده باشد، عمل به آن سلیقه‌ای نیست و اگر چنین باشد، شخص دیگری هم می‌گوید که من به آیه‌ی {لا إكراه في الدين...} عمل نمی‌کنم و دیگران را به گفتن شهادتین مجبور می‌کنم؛ نمی‌توانید او را از چنین کاری بازدارید، جز اینکه بگویید: نمی‌توانی آیاتی از قرآن را بپذیری و آیات دیگر را رها کنی، و ما هم به شما همین را خواهیم گفت!

آیا معنای آیه این است که در حکومت اسلامی قانونی وجود نداشته نباشد؟!
مگر حکومتی هم هست که قانونی نداشته باشد؟ در حکومت اسلامی، قوانین اسلامی اجرا می‌شود و همه در برابر آن مسئول هستند. بله، در احکام اهل ذمه بعضی تفاوت‌ها هست، مثل اینکه کسی از اهل کتاب خمر نوشیده باشد و مجازات نشود، اما آیا مسلمانی می‌تواند مشروبات الکلی بنوشد و بگوید {لا إکراه في الدین}؟ معلوم است که نه، زیرا معنای آیه –چنانکه توضیح دادیم- چیز دیگری است! پس اجرای قوانین اسلامی به معنای اکراهی که در آیه از آن نهی شده نیست و رعایت آن قوانین بر همگان لازم است.

والسلام علیکم ورحمة الله وبرکاته
تهیه‌شده در: «رد شبهات ملحدین»

پی‌نوشت‌ها:
[۱] تفسير الطبري، مؤسسة الرسالة، ج۵، ص۴۰۷.
[۲] تفسير ابن كثير، دار طيبة، ج۱، ص۶۸۲.
bit.ly/3avZVP7
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
@no_atheism | رد شبهات ملحدین
2.1K views18:39
باز کردن / نظر دهید