Noora Reads

2021-10-08 04:14:28 بعد من چون هنوز ssn* ندارم، حقوق ماه اولو بهم چک دادن (اگه داشتم میرفت تو حساب خودش)، بعد امروز رفتم بانک که چکو خالی کنم تو حساب، گفت از ATM می‌تونی اینکارو کنی و توضیح داد. خلاصه رفتم چکو دادم به atm و جالب بود برام. بعد پول نقد رو هم همینطور میتونی بدی به دستگاه برات بریزه تو حساب :)

*social security number باز کردن / نظر دهید

2021-10-08 00:25:03 بعد من چون تو ایران نمی‌تونستم واکسن بزنم، باید یه فرم exemption برا دانشگاه پر می‌کردم که من fully vaccinated نیستم. برا همین باید هفته‌ای یه بار بیام تست کرونا بدم تا وقتی کاملاً واکسینه نشده‌م (دو هفته بعد از دوز دوم). بله خلاصه امروز هم اومده‌م تست بدم… باز کردن / نظر دهید

2021-10-08 00:16:30 بعد من چون تو ایران نمی‌تونستم واکسن بزنم، باید یه فرم exemption برا دانشگاه پر می‌کردم که من fully vaccinated نیستم. برا همین باید هفته‌ای یه بار بیام تست کرونا بدم تا وقتی کاملاً واکسینه نشده‌م (دو هفته بعد از دوز دوم). بله خلاصه امروز هم اومده‌م تست بدم :)

ولی نمی‌دونم این همه آدم چرا اینجان. برین واکسن بزنین دیگه :)) باز کردن / نظر دهید

2021-10-07 04:53:31 کلا ولی محاله یه روز برم بیرون و حداقل یکی دو نفرو نبینم که تو پیاده‌رو دارن می‌دون. باز کردن / نظر دهید

2021-10-07 04:44:11 رکورد دوی ۴۰۰ متر خانم‌ها ۴۷ ثانیه‌ست. من هنوز بالای دو دقیقه‌ام :)) امروز ۲:۲۱ شد. ببینم به چند می‌رسم ماه بعد همین موقع :) باز کردن / نظر دهید

2021-10-07 04:42:10 این یه زمینی کنار خونه‌هامونه که انواع زمینای ورزشی رو داره و برا استفاده‌ی عمومه. اینجا می‌رم می‌دوم خلاصه :)

ولی هنوز یه دور کاملو نمی‌تونم بدوم :)))) باز کردن / نظر دهید

2021-10-06 02:03:08 کتابش فوق‌العاده تمیزه و اصلا حس نمی‌کنم ضرر کردم. انقد خوشحالم که می‌خوام همین الان بشینم بخونمش باز کردن / نظر دهید

2021-10-06 01:59:04 امروز یه کتاب دست دوم هم از thriftBooks خریدم. از کتابای تکست مرجعمون بود و کتابخونه نداشتش. دیگه امیدوارم اقدامم جوگیرانه نبوده باشه. چون ۲۵$ قابل‌دار شد باز کردن / نظر دهید

2021-10-05 05:08:10 اونروز با بچه‌های لب رفته بودیم یه پارک جنگلی نزدیک دانشگاه. بعد یه مسیر باریکی برای پیاده‌روی داشت که همه جا نمی‌شدیم از توی مسیر بریم. اگه می‌خواستیم کنار هم باشیم باید بعضیا از روی علفای کنار مسیر راه می‌رفتن. یکی از بچه‌ها به اون یکی گفت اگه اذیت میشی از این کنار راه برو، بعد اون گفت نه، I don't want to kill the grass.

همین. صرفاً تفکرش برام جالب توجه بود :) باز کردن / نظر دهید