Get Mystery Box with random crypto!

قند و عسل من ! «غزل» من !گل نازم ! کوته شده ی رشته ی امید دراز | 📚انتشارات امید رهاوی📚




قند و عسل من ! «غزل» من !گل نازم !
کوته شده ی رشته ی امید درازم !

خرّم شده اکنون چمن دیگری از تو
ای ابر نباریده به صحرای نیازم !

با شوق تو عالم همه سجاده ی عشق است
آه ای دهن کوچک تو ، مُهر نمازم !

شاید برسم با تو بدان عشق حقیقی
ابرویت اگر پل زند از عشق مَجازم

شاید که از این پس به هوای تو ببندد
از هر هوسی چشم ، دل وسوسه بازم

یادت دل پُر عاطفه ای چون تو ندارد
هر چند که دیری است شده محرم رازم

من گم شده بودم که مرا یافت برایت
عشق و سپس افکند به آغوش تو بازم

چندی است نغلتیده و با خویش نبرده است
جز زیر و بم غم به فرود و به فرازم

بزدای غبار از رخم و پنجه ی مهری
بر من بکش ، آن گاه بساز و بنوازم

بنواز که صد زمزمه ی عشق نهفته است
خاموش و فراموش به هر پرده ی سازم

اینک تو و آن زخمه و اینک من و این زخم
خواهی بنوازم تو و خواهی بگدازم

هر چند رقیب است ولی تنگ نظر نیست
دریا دلی ِ ساحلی ِ دوست بنازم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* غزل 105 را در سال 3-62 سروده بودم و همچنان که مشخص است برای دخترم « غزل » بعد ها در سال 69 ، چند بیتی به آن اضافه کردم و یکی دو ــ سه جایش را هم عوض کردم ، آن چه در این مجموعه می خوانید ، صورت نهایی غزل « غزل » است که ترتیب اصلاح شده و کاسته و افزوده ی هر دو سروده است .

حسین منزوى

@omiderahavi_publications