Get Mystery Box with random crypto!

نزدیک بینی سازمانی، زوال عقلانیت و حاکمیت نزدیک‌بینی (Myopia) | مدیریت رفتار سازمانی

نزدیک بینی سازمانی، زوال عقلانیت و حاکمیت

نزدیک‌بینی (Myopia) یکی از عیوب دید چشم و به معنی این است که چشم بیمار نوشته‌ها و علامت‌ها را در فاصله نزدیک تشخیص می‌دهد، ولی در فاصله دور این توانایی را ندارد. موریزو کاتینو در کتاب خود Organizational Myopia: Problems of Rationality and Foresight in Organizations بیان می‌کند که «نزدیک بینی سازمانی » می تواند یک بیماری مدیریتی در سازمان باشد و معتقد است از آنجا که نزدیک بینی سطح آینده نگری را مورد آسیب قرار می‌دهد علاج آن را باید فقط به دست هیئت مدیره سپرد چرا که هیئت مدیره یک سازمان، مسئول ایجاد چارچوبی برای حاکمیت شرکتی است که رفتار سازمان را با اهداف کسب و کار و استراتژی های آینده مطابقت ‌می‌دهد. مرجعی بالاتر از سطح مدیریت ارشد در سازمان.
در کشور ما اگر مبنای این نزدیک بینی در سازمان های ایرانی را بر مبنای مطالعات گالوپ تحلیل کنیم، باید به این شاخص استناد کرد که ایرانی‌ها در مقایسه با متوسط جهانی، عجول تر ارزیابی شده اند و این نزدیک بینی شاید ناشی از عجله هیئت مدیره های ایرانی در تصمیمات و حصول دستاوردها باشد. اما پروفسور همایون کاتوزیان این عارضه را دارای ریشه های عمیق تاریخی می داند و کتابی ارزنده با همین نام نوشته است: «ایران، جامعه کوتاه مدت».
عارضه نزدیک بینی در حاکمیت شرکتی سازمان های ایرانی دلیلی شده تا هیئت مدیره شرکت‌ها بیش از حد بر نتایج کوتاه‌مدت متمرکز و حتی آنها نیز خود به این بلیه مبتلا شوند و از درمان عاجز!
عارضه‌ی «کوتاه مدت بودن تصمیمات» در سال های اخیر گسترش یافته و شامل انتقادات دانشمندان برجسته، سرمایه گذاران، مشاوران و دانشگاهیان شده است. اگر چنین انتقاداتی در واقعیت نیز راستی آزمایی شود، می‌تواند حکایت از شکست عظیم سه دهه رواج ادبیات حکمرانی شرکتی در ایران داشته باشد.
بررسی یافته‌های مطالعاتی در آن سوی دنیا نشان می دهد هیئت مدیره شرکت‌های آمریکایی نیز ارزش بلندمدت و رقابت‌پذیری را به پای سرمایه‌گذاری کم سیستماتیک قربانی می‌کنند و این می‌تواند یکی از شمول قواعد نابسامانی نهاد اقتصاد در جهان باشد.
البته باید متذکر شد در جامعه سیاست زده‌‌ای که «سیاسی‌بازی» را جایگزین «سیاست‌ورزی» کرده است شرکت‌ها در تلاطمات سیاسی در معرض رویدادهایی قرار می‌گیرند که بر کاهش کنترل مدیریتی بر سیاست‌های سرمایه‌گذاری تأثیر می‌گذارد. تلاطماتی مانند خریدهای بلادلیل و افزایش سرمایه، اخراج اجباری نمایندگان سهامدار از هیئت مدیره، تغییرات ناگهانی مدیران عامل و کمپین‌های فعال سهامداران که شرکت‌ها را متمایل به اقدامات کوتاه مدت و نزدیک بینانه خواهد نمود که هم برای سهامدار زود بازده و قابل باور باشد هم بتوانند دستاوردهای ملموسی برای کارنامه فعالیت خود رقم بزنند. شاخصه هایی که با مفهوم توسعه یافتگی به معنای یک فرآیند بلند مدت در تضاد خواهد بود و عقلانیت حاکمیت شرکتی را رو به زوال سوق خواهد داد.

مالک شیخی

@organizationalbehavioe