Get Mystery Box with random crypto!

اتاق آبی

لوگوی کانال تلگرام otaqeabee — اتاق آبی ا
لوگوی کانال تلگرام otaqeabee — اتاق آبی
آدرس کانال: @otaqeabee
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 35
توضیحات از کانال

به سراغ من اگر می آیید نرم و آهسته بیایید! مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من.
@elaheprf

Ratings & Reviews

3.33

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

2

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2017-12-05 13:31:37 ‍ "اينجانب سهراب سپهري، داوطلب متفرقه سال ششم ادبي..."
اين نامه را با اين دستخط بسيار چشم نواز، سهراب سپهري در سال ١٣٢٧ براي اداره فرهنگ كاشان نوشته و درخواست كرده است كه اجازه شركت او در امتحانات تجديدي صادر شود تا زحمات يكساله اش به هدر نرود. سهراب به دليل نرسيدن مدارك نتوانسته بود در امتحانات خرداد ماه شركت كند.
نامه را از كانال ارتباطي دبيرستان محل تحصيلم در نوجواني برداشته ام، سهراب در همين دبيرستان پهلوي سابق تحصيل مي كرده است. من دقيقاً پنجاه سال بعد در همان مدرسه درس خواندم.
@mehdifaraji
37 views10:31
باز کردن / نظر دهید
2017-11-28 09:04:47 می تازی ، همزاد عصیان !
به شکار ستاره ها رهسپاری ،
دستانت از درخشش تیر و کمان سرشار.
اینجا که من هستم
آسمان ، خوشه کهکشان می آویزد،
کو چشمی آرزومند؟
با ترس و شیفتگی ، در برکه فیروزه گون، گل های سپید می کنی
و هر آن، به مار سیاهی می نگری، گلچین بی تاب!
و اینجا - افسانه نمی گویم-
نیش مار ، نوشابه گل ارمغان آورد.
بیداری ات را جادو می زند،
سیب باغ ترا پنجه دیوی می رباید.
و -قصه نمی پردازم-
در باغستان من ، شاخه بارور خم می شود،
بی نیازی دست ها پاسخ می دهد.
در بیشه تو، آهو سر می کشد ، به صدایی می رمد.
در جنگل من ، از درندگی نام و نشان نیست .
در سایه - آفتاب دیارت قصه خیر و شر می شنوی.
من شکفتن را می شنوم.
و جویبار از آن سوی زمان می گذرد.
تو در راهیی.
من رسیده ام.
اندوهی در چشمانت نشست، رهرو نازک دل!
میان ما راه درازی نیست: لرزش یک برگ.

#سهراب_سپهری
فراتر / از دفتر #آوارآفتاب
@OtaqeAbee
217 views06:04
باز کردن / نظر دهید
2017-10-31 14:04:47
عقب‌ماندگی یعنی ورود جعلیات فضای مجازی به کتاب درسی!
مؤلفان کتاب فارسی ۲، شعر ضعیف و سطحی کیوان شاهبداغ خان را به نام سهراب سپهری در این کتاب درج کرده‌اند!
@jaliyat
@jaliyat
28 views11:04
باز کردن / نظر دهید
2017-10-29 21:26:15 چه‌قدر آدم‌ها بیراهه می‌روند. از کنار گل بی‌اعتنا می‌گذرند. می‌روند تا شعر گل را در صفحه‌ی یک کتاب پیدا کنند و بخوانند. رو‌به‌روی زندگی نمی‌ایستند تا مشاهده کنند. برای همین است که حرف‌ها به دل نمی‌نشیند. برای همین است که در شعرها شوری نیست، در نقّاشی‌ها جوشش زندگی گم شده است. چرا نگویم که من صدای قورباغه را در بهار بر بسیاری از آهنگ‌ها برتری می‌دهم. می‌دانی، ما را ترسانده‌اند. ما را آموخته‌اند. وگر نه چرا می‌ترسیم بگوییم اگر پای سنجش به‌میان آید، اثری که صدای قورباغه در ما می‌گذارد، شاید هم‌تراز تأثیر ژرف‌ترین برخوردها در زندگی ما باشد.

|سهراب سپهری|

از: برهنه با زمین،گزین‌گویه‌ها و ناگفته‌های سهراب سپهری، به کوشش ایلیا دیانوش، انتشارات مروارید

@sedigh_63
@jabbariamin
23 views18:26
باز کردن / نظر دهید
2017-07-09 08:38:03
اثر بدون عنوان سهراب سپهری در هفتمین #حراج_تهران با مبلغ سه میلیارد و صد میلیون تومان رکورد زد
رنگ روغن روی بوم
سانتیمتر ۱۳۰×۱۹۰
تاریخ: ۱۳۵۱


t.co/l0c13jydXV
روزنامه ایران
@mamlekate
21 views05:38
باز کردن / نظر دهید
2017-06-12 18:32:56 ‍ #خوانش : آرمین شکری اصیل
@OtaqeAbee

روزی که
دانش لب آب زندگی می کرد،
انسان
در تنبلی لطیف یک مرتع
با فلسفه های لاجوردی خوش بود.
در سمت پرنده فکر می کرد.
با نبض درخت ، نبض او می زد.
مغلوب شرایط شقایق بود.
مفهوم درشت شط
در قعر کلام او تلاطم داشت.
انسان
در متن عناصر
می خوابید.
نزدیک طلوع ترس، بیدار
می شد.
اما گاهی
آواز غریب رشد
در مفصل ترد لذت
می پیچید.
زانوی عروج
خاکی می شد.
آن وقت
انگشت تکامل
در هندسه دقیق اندوه
تنها می ماند.

#سهراب_سپهری

از آبها به بعد / دفتر #ماهیچ_مانگاه

@OtaqeAbee
374 views15:32
باز کردن / نظر دهید
2017-06-11 10:14:32
طرح از #سعید_محققی
@OtaqeAbee
267 views07:14
باز کردن / نظر دهید
2017-06-11 09:55:43 من در این تاریکی
فکر یک بره روشن هستم
که بیاید علف خستگی‌ام را بچرد.
من در این تاریکی
امتداد تر بازوهایم را
زیر بارانی می‌بینم
که دعاهای نخستین بشر را تر کرد.
من در این تاریکی
درگشودم به چمن‌های قدیم،
به طلایی‌هایی، که به دیوار اساطیر تماشا کردیم.
من در این تاریکی
ریشه‌ها را دیدم
و برای بته نورس مرگ، آب را معنی کردم.

#سهراب_سپهری

از سبز به سبز / دفتر #حجم_سبز

@OtaqeAbee
269 views06:55
باز کردن / نظر دهید
2017-05-08 10:06:53 می رفتیم، و درختان چه بلند ، و تماشا چه سیاه !
راهی بود از ما تا گل هیچ.
مرگی در دامنه ها ، ابری سر کوه ، مرغان لب زیست.
می خواندیم: بی تو دری بودم به برون، و نگاهی به کران و صدایی به کویر.
می رفتیم، خاک از ما می ترسید و زمان بر سر ما می بارید.
خندیدیم: ورطه پرید از خواب و نهان ها آوایی افشاندند.
ما خاموش و بیابان نگران و افق یک رشته نگاه.
بنشستیم، تر چشمت پر دور، من دستم پر تنهایی و زمین ها پر خواب.
خوابیدیم.
می گویند: دستی در خواب گل می چید.
315 views07:06
باز کردن / نظر دهید
2017-05-08 10:04:31
می رفتیم، و درختان چه بلند ، و تماشا چه سیاه!

#سهراب_سپهری
تا گل هیچ/ دفتر #شرق_اندوه
@OtaqeAbee
306 views07:04
باز کردن / نظر دهید