Get Mystery Box with random crypto!

ورجاوندبنیاد (بزبان عادی) (بخش سوم : درباره‌ی زن | پاکدینی ـ احمد کسروی

ورجاوندبنیاد

(بزبان عادی)
(بخش سوم : درباره‌ی زندگانی اجتماعی)

تکه‌ی 20
(بهر 2 از 2)

باید قاتل را اعدام کرد.

باید قاتل را اعدام کرد. با این کار از قتلهای بسیاری جلوگیری می‌توان کرد.
نیز کسی که به ملت و کشور خود خیانت و بدخواهی کرده باید او را اعدام کرد. کسی که با پسری زشتکاری کرده باید او را اعدام کرد.
به بدآموز و گمراه‌کن و نیز بفالگیر و جادوگر و هر کسی که لاف از کارهای نشدنی می‌زند باید نهی کرد ، که اگر بازنگشتند باید اعدام کرد.
به شاعری که به هجو پرداخته و به نویسنده‌ای که دشنام نوشته و به نقاشی که کسی را بحال زشتی رسم کرده ، باید کیفرهای سختی داد و در بار دوم اعدام کرد.
باید به فحش‌دهنده کیفر سختی داد. باید دروغ و دغل را از هر گونه که باشد و در هر کاری که باشد جرم شناخته بی‌کیفر نگزاشت.



یکی دیگر از آسیبهای جهان فالگیران و جادوگران و اینگونه فریبکاران هستند که لاف از دانستن آینده یا غیب می‌زنند و ساده‌لوحان را فریب می‌دهند و یا بکارهای خارج از آیین طبیعت پرداخته به چیزهای نشدنی [1] امیدوار می‌گردانند. افراد بسیاری هم لاف از مقام و ارجمندی خود در نزد خدا می‌زنند و با این بهانه پول می‌گیرند و سودجوییها می‌کنند. اینها دروغگو و فریبکارند. اینها مردمان را از شاهراه زندگانی پیچانده سرگردان می‌کنند. اینان با خدا و آیین او می‌جنگند. باید به اینان گذشت نکرد. اینان بهانه‌شان چه دین و چه دانش باشد باید از بدکاریشان چشم‌پوشی نکرد.

باید به فالگیر و جادوگر و هر کسی که لاف از کارهای نشدنی می‌زند نهی کرد و بدی کارشان و زیان آن را برایشان شرح داد که اگر قبول نکرده برنگشتند باید اعدامشان کرد و مردمان را از آسیب ایشان آسوده کرد.

به شاعری که به هجو کسی پرداخته و به نویسنده‌ای که دشنام نوشته و به نقاشی که کسی را به حال زشتی ترسیم کرده باید کیفرهای سختی با زدن داد و اگر برنگشتند در بار دوم اعدام کرد. اینها راههاییست برای دشمنی با کسی و از میان بردن شرف او و کاستن از جایگاه و نیکنامی‌اش. از اینرو باید سستگیری نکرده از کیفرهای مناسب چشم‌پوشی نکرد.

پیداست که انتقاد کردن از کسی ـ چه بجا باشد و چه بیجا ـ و گفتن یا نوشتن کارهای بد او ـ چه راست باشد و چه دروغ ـ غیر از اینهاست و از موضوع گفتگوی ما خارج است. از انتقاد کردن از کسی و همچنین از گفتن یا نوشتن بدیهای او جلوگیری نمی‌توان کرد. منتها اگر دروغی گفته شود و جرمی به کسی بسته شود آن خودش جرم است و جای تعقیب می‌باشد.

هجو گفتن و دشنام نوشتن و کسی را بحال زشتی نقاشی کردن و نشان دادن ، بیش از همه عنوان مردم‌آزاری را دارد. این گونه کسان مثل مار و عقرب هستند که نیش فرومی‌برند و از آن لذت می‌یابند.

یکی دیگر از بدیها «دشنام» یا فحش می‌باشد. این در ایران و برخی کشورها رواج بسیار می‌دارد. دشنام هیچ معنایی را دربر ندارد و پیش از همه و بیش از همه پستی دشنامگو را می‌رساند. ولی چون جگرسوز و خشم‌بر‌انگیز است چه ‌بسا زد و خوردها ، بلکه آدمکشیها که از آن ناشی شود ، چه ‌بسا جدایی میان زن و شوهر و کینه و دشمنی میان خویشان که از آن بوجود بیاید. از اینرو باید آن را جرم کوچک بحساب نیاورد. باید به دشنامگو یا فحاش کیفر سختی با زدن داد.

در ضمن باید دروغ گفتن و دغل کردن را ـ از هر گونه که باشد و در هر کاری که باشد ـ جرم شناخت و بی‌کیفر نگزاشت.

[1] : اینهاست نمونه‌هایی از کارها و چیزهای نشدنی : دعاهایی که جادوگران می‌دهند تا محبت زنی را در دل مادرشوهرش بیندازند یا به وسیله‌ی دعا به یک دشمن خانوادگی آسیب بزنند ، همچنین کارهای شعبده‌بازها ، افسانه‌ی امام زمان یا راه رفتن بروی آب.
.