کتاب «انکیزیسیون در ایران» (احمد کسروی) پیشگفتار (تکهی 4 | پاکدینی ـ احمد کسروی
کتاب «انکیزیسیون در ایران» (احمد کسروی)
پیشگفتار (تکهی 4)
کلیسا هیچ اندیشهای را که نتیجهاش جز فراهم آمدنِ توشهی آخرت چیز دیگری باشد دیندارانه و ثواب نمیدانست. اینست ، با میراثِ گذشتگان نیز چنان رفتار میکرد که به همان نتیجه انجامد. نیروی کلیسا ، در چیرگی بر باورهای مردم بود و این تنها بشرطی ادامه مییافت که کلیسا رشتهی اندیشههای مردم را از دست ندهد. دارایی ، شکوه و نیروی دستگاه کشیشان در گرو پیروی بیچون و چرای همگان از کلیسا بود و هر اندیشهی نوی میتوانست مایهی جدایی گروهی از مردم از دستگاه کلیسایی گردد. پس باین موضوع حساسیت بیشتری نشان میداد. (1)
دانشمندان همیشه سخنان نوی داشتند و سخنانِ نو میتوانسته گروهی را از پیرامون کلیسا بپراکند. پس کمکم بآنها نیز اتهامهایی زدند و سرانجام کنجکاوی دانشی نیز در ردهی گناهان بزرگ بشمار آمد. اینست ، دانشمندان تا برچیده شدن آن دستگاهِ شوم ، پیاپی قربانی راستیپژوهی خود میگردیدند.
چون جستجو و بحث دانشی الحاد بشمار آمد ، مردمِ کنجکاو و خواهان دانستن را راهی جز نگاه کردن بطبیعت بازنماند و این بسود آدمیان بسر آمد : دانشمندان براه درست خود افتادند و با چشم دوختن به پدیدههای طبیعی یافتند آنچه را که با خواندن کتابهای باستان و بحث بیهوده هرگز نمیتوانستند یافت. از «بررسی و آزمایش» در طبیعت نتیجههای پربهایی بدست آمد و مردم کنجکاو به ارج آنها پی بردند. کوشش دانشمندان در این راه بِیافتههایی انجامید که با پنداشتههای ارسطو و فلسفهی یونان نه آنکه یکسان درنمیآمد بلکه بیکباره بوارونهی آنها بود. یافتههای ایشان از راهِ بررسی و آزمایش بدست میآمد در حالی که گفتههای فیلسوفانِ باستان بیشتر بافتههای پندار ایشان بود. برای مثال ارسطو ، باور داشت که شمارِ دندانهای زن کمتر از آنِ مرد است. با آنکه دو بار دست بزناشویی زد ، یک بار دهانِ بانو ارسطو را برای بررسی باز نکرد تا ببیند پنداشتهاش درست است یا نه. (2)
چنین مینماید که در اینجا کلیسا بدو لغزش دچار آمده : نخست ، پنداشتههای ارسطو را با آنکه مخالف مسیحیگری دریافته بدرآمیختن آنها با آموزاکهای دینی خشنودی نموده. این لغزش نه تنها از آن جهت مهمست که پنداشتههای ارسطو جلوگیر اندیشه و پژوهش دانشی بوده بلکه از این جهت نیز مهمست که یک چیزِ متضادی را بآموزشهای کلیسا درآمیخته و در نتیجه از نیروی آموزاکهای مسیحیگری کاسته کشیشان و شاگردان هر دو را گیج و سرگردان گردانیده.
لغزش دوم اینکه کلیسا بنام پیشوایی اجازهی دخالت در هر زمینهای از جمله دانشها را بخود میداده و آن را بیرون از زمینهی دین ندانسته با دانشمندانی که از راهِ آزمایش و جستجو پنداشتههای فیلسوفان باستان را نادرست مییافتند ، بستیز برمیخاسته.
همین دو لغزش ، توأم با آلودگیهای کلیسا که میدانگاه نامآوری و پولاندوزی شده بود ، آن را براه انکیزیسیون انداخت.
پابرگیها : 1ـ جالبست باین مانندگی توجه کنیم : ملایان ما هم آتشبازی و جشن نوروز و بازیهایی همچون تخته نرد و شطرنج را مجاز ندانسته حرام کردهاند. چرا؟!.. 2ـ برتراند راسل ، تأثیر علم بر اجتماع ، 1343 ص 20
kasravi-ahmad.blogspot.com. کتابخانه پاکدینی. @Kasravi_Ahmad. تاریخ مشروطه ایران. @Tarikhe_Mashruteye_Iran. اینستاگرام. instagram.com/pakdini.info. کتاب س...