Get Mystery Box with random crypto!

«حزب و گمراهیهای سیاسی» (احمد کسروی) یک تاریخچه (تکه‌ی | پاکدینی ـ احمد کسروی

«حزب و گمراهیهای سیاسی» (احمد کسروی)

یک تاریخچه (تکه‌ی دو از سه)


معنی درست حزب آنست كه یك دسته از مردان بافهم و خرد ، و پاكدل و علاقمند ، نیازمندی‌های كشور را بدیده گیرند ، و دردها را تشخیص داده راه چاره پیدا كنند و باهم نشسته و با گفتگو اندیشه و سخن یكی گردانند ، و آنوقت بكوشش برخاسته از یكسو دیگر مردان بافهم و باخرد را بسوی خود خوانند و بجمعیت خود بیفزایند ، و از یكسو در راه چاره‌سازی گامهایی بردارند.

این معنی درست حزبست ، و چنانكه می‌بینید اساس آن سه چیز است : 1ـ فهم و خرد كه دردها و چاره‌ها را نیك فهمند و حقایق را درك كنند. 2ـ پاكدلی و علاقه‌مندی كه مقصود جانفشانی و رنج بردن باشد و اغراض پست خود را داخل موضوع حزبی نكنند. 3ـ كوشش بفزونی جمعیت كه نیرو بیشتر گردد و پیشرفت آسان باشد.

یك چنین حزبی موفق بكارهای بزرگی تواند بود و از خود نامی در تاریخ تواند گزاشت. در سالهای اخیر در اروپا و آسیا بیشتر كارها با دست این حزبها پیش رفته و تاریخ بیش از همه كارهای آنان را یاد می‌كند.

امروز در آلمان كارها در دست كیست؟!. در روسیه این كارهای شگرف را كه انجام می‌دهد؟. در تركیه سررشته‌ی كارها را كه در دست دارد؟. در همه‌ی اینها ، و همچنین در بسیاری از كشورهای دیگر رشته‌ی كارها در دست حزبها می‌باشد.

می‌توان مثلهای نزدیكتری یاد كرد. حزب «اتحاد و ترقی» عثمانی فراموش نگردیده كه در آن كشور ، مشروطه بنیاد نهاد و تا سالیانی سررشته‌ی همه‌ی كارها در دست آنان بود ، و امروز كه آن حزب از میان رفته نامهای پیشروان آنها ـ از انورپاشا ، و نیازی‌بیگ ، محمودشوكت‌پاشا و دیگران ـ با احترام برده می‌شود و در تاریخها عكسهای آنان بچاپ می‌رسد.

در مصر آن كارهای تاریخی را «حزب وَفْد» انجام داده و ما باآنكه از ایشان دوریم نامهای مصطفا‌كامل و سعدزغلول‌پاشا و دیگران را شنیده‌ایم و همیشه با احترام بزبان می‌آوریم.

در خود ایران جنبش مشروطه چگونه برخاست و چگونه پیش رفت؟. نه آنست كه شادروانان بهبهانی و طباطبایی بهمدستی كسانی از ملایان و بازرگانان در تهران بكوشش برخاستند ، و بی‌آنكه نام حزب درمیان باشد خود حزبی برای مشروطه‌طلبی پدید آوردند و همین حزب بینام بود كه مشروطه گرفت و پارلمان بنیاد نهاد؟!.

سپس در تبریز چند تنی از بازرگانان و دیگران ـ از حاجی‌رسول صدقیانی و حاجی‌علی دوافروش و علی‌مسیو و جعفرآقاگنجه‌ای و آقامیرباقر استانبولچی و مانند اینهاـ یك انجمنی نهانی بنام «مركز غیبی» برپا كرده و با دست آن دسته‌ی مجاهدان را بنیاد نهادند ، و در نتیجه‌ی كوششهای این دسته بود كه مشروطه در ایران ریشه گرفت.

اینان همگی نامهاشان در تاریخ بازخواهد ماند و شما می‌بینید كه ما تاریخ می‌نویسیم و از كارهای جوانمردانه‌ی آنان ستایش می‌كنیم و عكسهای آنان را از اینجا و آنجا بدست آورده كلیشه می‌كنیم و بچاپ می‌رسانیم.

هر كاری چون از راهش بود و پاكدلانه بود این نتیجه‌ها را دهد كه ما در اینجا یاد می‌كنیم و ستایش و خشنودی دریغ نمی‌گوییم و چون از راهش نبود و پاكدلانه نبود همچون حزبسازیهای بیست سال پیش ایران باشد كه ما چون بیاد می‌آوریم از نفرت خودداری نمی‌توانیم.

كنون شما كدام یكی از این دو رشته را می‌خواهید؟ آیا حزب را بآن معنی كه در ایران فهمیده و عمل می‌كنند طالبید یا درپی معنی درست آن هستید؟

اینها را با یاران و همراهان می‌گفتم كه گوشهاشان باین مطالب چندان بیگانه نبود و خود می‌دانستم كه مقصودشان حزب بمعنی درست است. اینبود چون پاسخهایی دادند و پاره گفتگوها رفت قرار نهادیم در پیرامون نیازمندیهای ایران جستجوها و گفتگوها كنیم و زمینه برای پدید آوردن یك جمعیتی آماده گردانیم.

من در این باره چنین گفتم : چنانكه همه می‌دانیم در ایران در سی‌وشش سال پیش یك جنبشی بنام مشروطه‌خواهی برخاست. درباره‌ی آن جنبش باید چند نكته را از دیده دور نداشت :

1) آن جنبش نتیجه‌ی غمخواری‌ها و كوششهای دلسوزانه‌ی مردان ارجمند و بزرگی بود. از زمان حاجی‌میرزا‌حسینخان سپهسالار این اندیشه در ایران پیدا شده و كوششها بكار رفته بود تا سرانجام زمینه آماده گردیده و یك جنبش بزرگی برخاست.

2) آن جنبش با نتیجه‌ای كه داد برای ایران پیشرفت بزرگی بود. بایستی گفت : ایران بیكبار صد گام بسوی پیش رفت زیرا گذشته از اینكه رهایی از استبداد خود یك فیروزی یا پیشرفتی بود اساساً مشروطه یا دمكراسی یا اگر بفارسی بگویم «سررشته‌داریِ توده» ، خود بهترین شكل حكومت می‌باشد. ایران از بدترین حكومتی به بهترین حكومتی انتقال یافت.