«حزب و گمراهیهای سیاسی» (احمد کسروی) ما از مردم چه میخو | پاکدینی ـ احمد کسروی
«حزب و گمراهیهای سیاسی» (احمد کسروی)
ما از مردم چه میخواهیم؟.. (تکهی سه از سه)
دوم : اینان حزب یا جمعیت درست کردن را یک بازیچهای گردانیدند. نخست در ایران یک حزب بزرگی بود (حزب دمکرات) ، و چون آنان را تندرو میشماردند یک دسته در برابر آنان خود را «اعتدالی» مینامیدند. ولی در زمان این هوچیان آن ترتیب هم بهم خورد و بسیاری از آنان نظیرهسازی کرده خود حزبهایی پدید آوردند و کمکم این کار رواج گرفته تا بآنجا رسید که حزبسازی از آسانترین کارها شمرده شد که هر کسی همینکه میخواست ، با چند تن از آشنایان فراهم نشسته یک چند جملهای را بهم بافته و آن را «مرامنامه» مینامیدند و یک نامی بروی خود گزارده یک مُهری نیز میکندند و با این چند مقدمهای حزبی پدید میآوردند.
کمکم کار برسوایی کشید و نامهای موهون بسیاری از «کمیتهی آهن» و «تجدد ایران» و «جامعهی تبلیغ» و «دمکرات نصرت» و «دمکرات مستقل» و «کمیتهی اتحاد شرق» و «اتحاد بشر» و «اصلاحطلبان» و بسیار مانند اینها بیرون ریخت.
اساساً حزبسازی یک افزاری در دست هوسبازان و طمعکاران گردید. مثلاً فلانالسلطنه یا بهمانالدوله میخواست نخستوزیر گردد و میفرستاد یکی از سردستگان هوچیان را بنزد خود میخواند و با او بشور مینشست که از چه راه وارد شود و آن سردسته پاسخ داده چنین میگفت : «باید یک حزبی درست کنیم». این یکی از کارهای رایج آن زمان بود و بسیاری از وزیران برای خود حزبی میساختند.
یکی از زمانهایی که بازار حزبسازی گرم میگردید هنگامی بود که انتخابات آغاز مییافت. در اینجا بود که رسواییها از اندازه میگذشت و چند نام موهون دیگری بیرون میآمد و هر روز برگهایی برای نشان دادن کاندیدهای این حزب و آن حزب انتشار مییافت.
برای آنکه سخنم بیدلیل نباشد برخی جملهها را از سر مقالهی «عصر جدید» که در سال 1335[آغاز سال 1296 خورشیدی] (۱) بهنگام انتشار آگهی انتخابات دورهی چهارم مجلس نوشته در پایین میآورم. عنوان گفتار «تجهیزات برای انتخابات» است و در زیر آن پس از جملههایی مینویسد :
«دوباره میبینیم در محیط سیاست طهران جنب و جوشهایی تولید و هر کس و هر دسته در صدد تأمین آتیه است. احزاب سابق تشکیلات منحل شدهی خود را تأسیس و قواء خود را تجهیز مینماید ـ احزاب تازه در شرف تشکیل ـ حکاکان مشغول کندن امهار ـ مطبعهها مشغول طبع اعلانها ، پروگرامها ، مرامنامهها میباشند ..
از قراری که میشنویم یک فرقه بنام سوسیال دمکرات ، یک فرقه بنام حامیان برزگران ، یک فرقه بنام ودادیون یا اتحاد ملی تشکیل شده. فرقهی سوسیال دمکرات (و یا مطابق مهر فرقه که دیده شد سوسیالیست دمکرات) چندان بیسابقه در ایران نبوده. بعلاوه با بودن آن در ممالک دیگر محتاج بتوضیح نیست. فرقهی طرفداران بزرگ نیز بطوری که شنیدهایم از سه چهار نفر تجاوز نمیکند .. حزبی که میگویند فعلاً دارای چهل و پنجاه نفر جمعیت شده است فرقهی ودادیون یا اتحاد ملی است ...»
از سخن خود دور نیفتیم : یک دسته در بیست و چند سال پیش ، با رفتار زشت خود «جمعیت» یا «حزب» را رسوا گردانیدهاند.
این کلمهها امروز موهونست و ما که آنها را بکار میبریم نفرتی در خود احساس میکنیم. از آنسوی میترسیم خوانندگان چنین دانند که مقصود ما از این نامها همان بازیچههای خنک و زشت بیست و چند سال پیش میباشد. اینست برای جلوگیری از نافهمیدگی باین گفتار پرداختیم و مقصودمان در اینجا دو چیز است :
یکی آنکه رفتار زشت هوچیان و بدکرداران و حزبسازیهای خنک آنان دلیل بدی حزب یا جمعیت نیست. در جهان بسیار چیزهاست که خود نیکست ولی بدنهادانی آن را بازیچهی اغراض خود ساختهاند. در جهان موضوعی گرانمایهتر از دین نیست و شما میدانید که همیشه دستههای انبوهی از دین نان خوردهاند و آن را در راه غرضهای خود بکار بردهاند.
همچنین اگر برخی حزبها بد بودهاند دلیل روگردانی ما از آن نتواند بود. بگفتهی یکی از آشنایان شما اگر ده تا تخم مرغ بخرید و چون یکی بشکنید تباه درآید ، و همچنین دوم و سوم و چهارم یکی پس از دیگری فاسد باشد ـ آیا از اینجا همهی تخم مرغها را فاسد دانسته دیگر آرزوی تخم مرغ خوردن نخواهید کرد؟.
کشور مشروطه بیحزب نتواند بود. امروز شما به هر کشوری از کشورهای آزاد جهان نگرید همه را حزبها راه میبرند. آیا آلمان را که راه میبرد؟.. روسیه را که اداره میکند؟.. در انگلستان رشته در دست کیست؟!.. در ترکیه سررشتهداران کیانند؟.. اینها را بیندیشید تا بدانید چه نیازی به حزب یا جمعیت هست.
kasravi-ahmad.blogspot.com. کتابخانه پاکدینی. @Kasravi_Ahmad. تاریخ مشروطه ایران. @Tarikhe_Mashruteye_Iran. اینستاگرام. instagram.com/pakdini.info. کتاب س...