Get Mystery Box with random crypto!

پایا

لوگوی کانال تلگرام paya_net — پایا پ
لوگوی کانال تلگرام paya_net — پایا
آدرس کانال: @paya_net
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 81
توضیحات از کانال

پشتیبان فکری و علمی نهادها، نیروهای انقلابی و فعالین در عرصه های پیشرفت اسلامی ایرانی در سطوح روستایی، محلی و منطقه ای.
"اندیشکده توسعه روستایی پایا"
http://payarnet.ir/
ارتباط با ادمین
@pishraft_net

Ratings & Reviews

5.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 2

2018-04-10 12:53:41 زیرچهل‌ساله‌های انقلابی! بسم‌الله!
جهادمان را شروع کنیم !!

(استقبالی انتقادی از نامه‌ی
برخی جوانان به رهبر انقلاب)

# مطلب دوبخشی است#

چندصد نفر از جوانانی حزب‌الهی، در شکایت از وضع کشور نامه‌ای به رهبر نوشتند.
اگر با قرائتی گفتمانی بخواهم خلاصه‌ی این نامه را شرح دهم؛ همان است که رهبر انقلاب هم تصریح کرده‌اند؛
اینکه در فرایند تحقق اهداف انقلاب، در مرحله‌ی سوم، یعنی تحقق «دولت اسلامی» درجا زده‌ایم و از آرمانهای انقلاب از جمله عدالت عقب مانده‌ایم.
این همه‌ی چیزی است که ـ با نگاه مثبت اندیش ـ از صغرای نامه فهم می‌شود. سلمنا.
اما حرف در کبرای نامه است که گفته شده اصلاحات باید از طرف رأس حکومت کلید بخورد.

اما بعد..
نمی‌دانم «انقلاب ۵۷» دیگر چه صیغه‌ای است؟! امروز هم انقلاب ۵۷ است. فردا هم. انقلاب، جاری است. همان‌گونه که در ۴۲ بود، در ۵۷ بود، در ۸۴ بود، امروز هم همان است.
موتور محرک انقلاب در تمام این زمانها،
اولاً رهبری بوده که جهت را نشان می‌داده تا حرکت، اصیل، خالص، مؤثر و واقعی باقی بماند؛
ثانیاً جوانانی جهادگر که در زمانه‌ی بن‌بستِ اراده‌ها و قفل‌شدگی ِ سازمانها و ته کشیدن ِ همت‌ها، با قوت بینش و قدرت ایمان خود، خط را می‌شکستند و راه را برای پیشبرد انقلاب باز می‌کردند؛
و ثالثاً مردمی که تحت آموزه‌ی آن رهبر و ایثار این جوانان، با حضور همگانی در صحنه می‌آمده‌اند و عمق ایمان و بیعت خود با اسلام انقلابی را اثبات می‌کردند و نهایتاً سنگ‌های بزرگ را برمی‌داشتند.

این سازه‌ی سه‌بعدی بوده که انقلاب را حرکت داده و پیش برده است و لاغیر. آن چنان که گرگ‌های وحشی خارجی و کفتارهای طماع داخلی، با همه حملات و خسارتهایی که زده و می‌زنند، نتوانند پرچم را بخوابانند.

آن رهبر و آن مردم همچنان هستند...
اما ریشه و راهکار توقف‌ها و عقبگردهای امروز انقلاب را در رکن دوم این سازه باید جستجو کرد.
حرکت جوانانه‌ی امروز انقلاب،
چقدر توانسته خود را به تراز قوت و اصالت حرکت‌های جهادی صدر انقلاب برساند؟
نسل جوان امروز انقلاب که من و شما باشیم، چقدر برای انقلاب خط‌شکنی و ریل‌گذاری کرده و می‌کنیم؟

فی‌الحال، ماها دست بالا خط مقدم «گفتمان‌سازی» بوده‌ایم!
صدها و هزار تشکل و تیم و دسته‌ای که داریم، همچنان در حال «کار پادگانی» و حداکثر مانور بوده و هستند.
کو حرکت اجتماعی؟ کو عمل جهادی؟
ما هنوز در قامت یک «امت» و با «کلمه واحده»، ورود به میدان نکرده‌ایم.
در فضای آکواریومی دانشگاه و حوزه، تنفس می‌کنیم و حرف‌های خوبی می‌زنیم؛ گاهی هم تریبونی می‌گذاریم و و فریادی؛ گاهی هم مقاله‌ای و تحلیلی نشر می‌دهیم؛ گاهی هم برای خالی نبودن عریضه، چند روز سفر می‌کنیم و به روستاها و محرومین سرک می‌کشیم.

مردم هنوز جنس ما را از جنس خود و جنس خود را از جنس ما احساس نکرده‌اند!
مردم وقتی رفتارها و سکنات ما را می‌بینند نسبتی هم‌افزا با ما احساس نمی‌کنند.
ما مردم را به حرکت وانمی‌داریم، چون هنوز با مردم زیست نکرده‌ایم.
چند بار حاضر شده‌ایم از اردوگاه فرهنگی - تفریحی ِ دانشگاه و حوزه درآییم و فضاهای خوش‌نشین تهران و قم و مشهد و چند کلانشهر دیگر را رها کنیم و کوچ کنیم به میان مردم؛ تا طبیبٌ دوّارٌ بِطِبه باشیم؟ از کارخانه‌ها و مزارع گرفته تا مساجد و مدارس تا حاشیه شهرها تا مراکز مشاوره خانواده تا صندوق‌ها و موسسات مالی تا قنوات و چاه‌های آب تا مراتع و ریزگردها تا آموزش و مهارت تا بندر و ساحل تا گمرک و بازارچه مرزی تا هر جا که زندگی مردم در آنجا فلج است و چرخ‌شان نمی‌چرخد حضور یابیم و آستینی بالا بزنیم و گفتمان‌سازی را با رفتار و مطالبه‌گری را با عمل و تحلیلگری را با مشاهده همراه سازیم؟

نسل ما دچار بیماری ناباوری است.
ما هنوز به «عاملیت» خودمان در پیشبرد انقلاب باور نکرده‌ایم.
نشانه‌اش اینکه هنوز جلوداری حرکت نسل خود را از نسل دومی‌ها طلب می‌کنیم. عده‌ای از ما حول احمدی‌نژاد حلقه زده، عده‌ای دور جلیلی، گروهی اطراف قالیباف، بخشی هم با عزیز جعفری می‌چرخند، و قس‌علی‌هذا.
این عزیزان که همه، زمامدارانی انقلابی بوده یا هستند و لذا سرمایه‌هایی ملی،
بزرگترین تفاوت‌شان با خود ما این است که زیرچهل‌ساله نیستند!!
اینها کُشتی‌های‌شان را گرفته‌اند و اکنون دیگر تشک را بوسیده‌اند. اگر هم مسئولیتی در فدراسیون دارند، یقیناً خودشان کشتی‌گیر نیستند دیگر.
صحنه‌ی انقلاب، امروز کشتی‌گیرانی می‌خواهد از جنس احمدی‌روشن‌ها و حججی‌ها. یعنی از همین سی‌ساله‌ها و بیست‌ساله‌ها که شماها باشید.

# ادامه در مطلب بعد #

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA
17 views09:53
باز کردن / نظر دهید
2018-04-09 08:17:54 ‍ محروم‌ترین دهستان سیستان و بلوچستان کجاست؟
عباس نورزائی

بعد از سواحل اقیانوسی، پست‌ترین نقاط در استان، دشت‌های وسیع و سوزان حواشی جازموریان است.
این‌جا را «دلگان» یعنی «دشت سوزان» نامیده‌اند. باید زاهدان را به ایرانشهر و سپس از آن‌جا 135 کیلومتر به عمق این دشت، طی مسیر کنید. حالا از تک شهری در این وادی به نام «گلمورتی»، جاده‌ای را که به استان کرمان کشیده شده، 75 کیلومتر طی کنی تا به غربی‌ترین نقطه‌ی سیستان و بلوچستان یعنی روستای «گنبدعلوی» و «چاه‌کیچی» برسی.
این‌جا اثری از روستا با کالبد مرسوم و معمول وجود ندارد. اغلب آبادی‌ها، در دلگان، با پیشوند «چاه ... » شروع می‌شوند. چاه کیچی، چاه خدابخش، چاه شور، چاه هاشم و ...، اما در این دهستان، آبادی‌های زیادی را «گنبد» می‌گویند و تو به دنبال گنبدِ امام‌زاده‌ای یا مکانی مذهبی، اماکن را یکی پس از دیگری وارسی می کنی، اما هرگز گنبدی بدان مفهوم خواهی یافت. آن‌ها به نقطه‌ای مرتفع، «گُنبُد» می‌گویند و نام «گنبدعلوی» یعنی بلندی‌ای که علویونِ بلوچ، در آن‌جا نفس می‌کشند، نه زندگی می‌کنند.
یعنی با حفر چاه کشاورزی، تاریخ این آبادی‌ها رقم خورده است. یک یا دو قطعه زمین محدود کشاورزی و دیگر هیچ.
این‌جا از بافت روستا خبری نیست، تک اتاق‌هایی بدون حیاط و حصار و دیگر از حمام و سرویس بهداشتی خبری نیست.
این‌جا خانوارها، پرجمعیت هستند و خانوار برای زندگی، تنها یک اتاق گلی یا کپر به عنوان سرپناه دارند. وارد اتاق که می‌شوی، عکسی از رهبر انقلاب یا تمثال مشبّه به ائمه، نشان از عمق عشق‌شان به خاندان امامت دارد.
همه‌ی اثاثیه‌ی خانه را که به سمساری ببری، به قیمت یک مبل سه نفره‌ی یک خانواده‌ی ساکن در جنوب شهر تهران نمی‌شود.
این‌جا کلنی و اپیدمی بیماری‌های خاص و انواع معلولین فراوان است. هیچ دستگاهی آنان را تحت پوشش ندارد. انگار این‌جا قطعه‌ای از سرزمین ایران نیست!
زیرساخت‌های عمران روستایی در همه‌ی روستاها، یاد جهادگران جهادسازندگی را تداعی می‌کند، شبکه‌های آب شرب، موجود است، اما بازسازی و نوسازی نشده و کارآیی امروزین خود را از دست داده است.
همه‌ی خانوارها از برقی که بیش‌تر برای روشنایی، نه بهره‌گیری از سایر امکانات خانگی، بهره‌مندهستند، جاده‌ی اصلی نسبتاً مناسبی نیز وجود دارد.
اینجا نای زندگی کردن در دهه ی چهارم انقلاب و استاندارد 2018 وجود ندارد.
من حدود 40 سال است که به یُمن حضور در نهادی مقدس(جهادسازندگی)، با همه‌ی آبادی‌های استان سیستان و بلوچستان، از نزدیک آشنا هستم. اما به جرأت می‌گویم که بازبینی مجموعه آبادی‌های دهستان گنبدعلوی پس از گذشت 4 دهه از عمر انقلاب اسلامی، وضعی در خور شأن نظامی که دنیای شیاطین را به لرزه انداخته، نیست.
این‌جا شیران شرزه‌ی علوی در دل سرزمینی کم‌اسکان، رحل اقامت گزیده‌اند. این‌جا سنگر سیومردانی است که در دفاع مقدس، حماسه‌ها آفریده‌اند و به‌گاه نفیر شوم حرامیان داعشی، به پیکارها برخاسته و شهیدان گلگون‌بدنی را تقدیم کرده‌اند.
به چهره‌ی مردان و زنان این دیار که می‌نگرم، بعد از تکیدگی فقر، جز انوار ایمان و تلألؤ انسانیت و شرف چیزی نمی‌بینم.
و ...
به فرموده‌ی آقایم، مرادم، نبی و رسول دینم، فریاد می‌زنم:
«مَنْ اَصْبَحَ و لم یَهْتَمُّ بِاُمورِ الْمُسْلِمینَ فَلَیْسَ مِنْهُمْ وَ مَنْ سَمِعَ رَجُلاً یُنادى یا لِلْمُسْلِمینَ فَلَمْ یُجِبْهُ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ؛ هر کس صبح کند و به امور مسلمانان همت نورزد، از آنان نیست و هر کس فریاد کمک خواهى کسى را بشنود و به کمکش نشتابد، مسلمان نیست».
استاندار سیستان و بلوچستان، مدیرکل جهادکشاورزی، مدیرکل کمیته‌ی امداد امام خمینی(ره)، این فریاد را شنیدی؟
مدیرکل بهزیستی، مدیرعامل آب و فاضلاب روستایی، مدیرکل بنیاد مسکن انقلاب اسلامی، آیا این فریاد را شنیدی؟
نماینده ی محترم حضرت آقا در استان، تولیت محترم آستان‌قدس رضوی، مراجع عظام دینی، آیا این فریاد را شنیدید؟
و من یتوکل علی الله فهو حسبه

کانال تلگرامی مهندس عباس نورزائی
@anoorzaei
15 views05:17
باز کردن / نظر دهید
2018-04-06 15:15:53
شهر زنده است؛ نفس می‌کشد یا به نفس‌نفس می‌افتد
سخنرانی دکتر ابراهیم فیاض با عنوان «نگاه مردم‌شناسانه به شهر» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
http://simafekr.tv/video/26458
@simafekrtv
12 views12:15
باز کردن / نظر دهید
2018-04-06 15:15:21 دکتر ابراهیم فیاض؛ استاد مردم شناسی دانشگاه تهران

شهر زنده و بیولوژیک است و تقلیل دادن شهر به امری کالبدی باعث ترس ما از شهر می‌‌شود. در ادامه به بیان تطور تاریخی شهر در دوره های متفوت پرداختند «یونان باستان به صورت دولت-شهر اداره می‌شده. دوره بعدی در رم دولت-ملت به وجود آمده که تا به به امروز هم ادامه دارد. اما دولت-ملت‌ها به واسطه ظهور تکنولوژی ساقط می‌شوند و مردم-شهر به وجود می‌آید.»
اسلام به شدت شهر محور است. پیامبر مدینه‌الرسول را می‌سازد که مبنای مدنیت است و ما هم نیاز داریم تا شهر پیامبر را بشناسیم. مبنای شهر مدرن فلسفه است و مبنای زندگیِ عشایری عرفان(که ضابطه ندارد). اسلام نه فلسفه را قبول دارد که مبنای شهر مدرن است و نه بی ضابطه بودن شهر که در مدل عشایری به وجود می‌آید. ما در اسلام روستا داریم که مبنای آن حکمت است.
فطرت و حکمت در ساختار تبدیل به اُمت می‌شود. اُمت بدون امام معنی ندارد. کار امام معروف سازی و منکر سازی و کار اُمت امر به معروف و نهی از منکر است.در مدل عشایری حکیم زن است (مثل عرب عشایری که خدایانشان زن هستند). در شهر مدرن که فلسفی‌ست زن مقامی ندارد و مرد حکیم است. مثلا در یونان باستان حتی معشوق هم پسران هستند و زن نقش فرزندآوری دارد. اما در روستا یا شهر حکیمانه زن و مرد هر دو حکیم‌اند.

منبع: شهرگفتار

@shahrgoftar
164 views12:15
باز کردن / نظر دهید
2018-04-06 14:33:09 اکبری حسین:
«تمدن» !

قبلا شنیده اید که یک ﻛﻤﭙﺎﻧﯽ ﺁﻣﺮﻳﻜﺎﻳﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﻪ ﺭﺥ ﻛﺸﻴﺪﻥ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊﯼ ﺧﻮﺩ، ﺳﻴﻤﯽ ﺑﻪ ﺿﺨﺎﻣﺖ یکﻫﺰﺍﺭﻡ ﺗﺎﺭ ﻣﻮﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ تولید و ﺑﺮﺍﯼ ﻛﻤﭙﺎﻧﯽ ﺭﻗﻴﺒﺶ ﺩﺭ ﮊﺍﭘﻦ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ. ﻣﺪﺗﯽ ﺑﻌﺪ ﻛﻤﭙﺎﻧﯽ ﮊﺍﭘﻨﯽ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﻴﻢ ﺭﺍ ﭘﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﯽ ﻛﻪ ﺭﻭﯼ ﺁﻥ ﺳﻴﻢ ﺑﻪ ﻓﻮﺍﺻﻞ ﻣﻨﻈﻢ ﺳﻮﺭﺍﺥ و سه سیم نازک تر از داخل آن رد ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ! شگفت انگیز بود، نه؟!!!

ﺍﻣﺎ ﺁﻧﻬﺎیی ﻛﻪ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﯽﺑﺮﻧﺪ ﺷﻜﻮﻩ ﺗﻤﺪﻥ ﮊﺍﭘﻦ ﺍﺯ ﻗﺪﺭﺕ ﺗﻜﻨﻮﻟﻮﮊیک ﺁﻥ ﺑﺮﻣﯽﺧﻴﺰﺩ، ﺩﭼﺎﺭ ﺳﺎﺩﻩﺍﻧﺪﻳﺸﯽ ﻭ ﺳﻄﺤﯽﻧﮕﺮﯼﺍﻧﺪ. ﺗﻤﺪﻥ، ﻳﮕﺎﻧﻪ ﻛﺎﻻﻳﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺒﺎﺩﻟﻪ ﻧﻤﯽﭘﺬﻳﺮﺩ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ یک ﻣﻠﺖ ‏«ﺗﻮﻟﻴﺪ‏» ﺷﻮﺩ. ﺍگر ﺁﻥ ﻃﻮﺭ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﻠﺖﻫﺎ ﺑﺎ ﺧﺮﻳﺪ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﻣﺘﻤﺪﻥ ﻣﯽﺷﺪﻧﺪ. ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺮﺧﯽ ﺍﺯ ﺷﻬﺮﻭﻧﺪﺍﻥ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻛﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻣﺪﻝ ﺧﻮﺩﺭﻭﻫﺎﯼ ژاپنی ﺑﺎ ﺁﺧﺮﻳﻦ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ.

ﻗﺪﺭﺕ ﻓﻨﺎﻭﺭﯼ ﺧﻴﺮﻩ ﻛﻨﻨﺪﻩ ﭼﺸﻢ بادامی های ﮊﺍپنی، ﺑﻪ ﺭﻏﻢ ﻫﻤﻪ ﺟﻼﻝ ﻭ ﺷﻜﻮﻫﺶ، ﯾﮏ ‏«ﻓﺮﻉ» ﻛﻮچک ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﺗﻤﺪﻧﯽ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﻣﻠﺖ ﺁﻓﺮﻳﺪﻩ ﺍﺳﺖ.
‏«اصلِ» ﺍﻳﻦ ﺗﻤﺪﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﻛﺎﺭﺧﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﻣﻌﻈﻢ ﺍﻳﺎﻟﺖ ﺍﻭﺯﺍﻛﺎ ﺑﺘﻮﺍﻥ ﻳﺎﻓﺖ، ﺩﺭ ﻭﻳﺮﺍﻧﻪﻫﺎﯼ ﺩﻟﺨﺮﺍﺵ ﺍﻳﺎﻟﺖ ﻓﻮﮐﻮﺷﻴﻤﺎ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺩﻳﺪ. ﻭﻗﺘﯽ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺘﻤﺪﻧﺎﻧﻪ ﺁﻭﺍﺭﮔﺎﻧﯽ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﯽ ﻣﺨﻮﻑﺗﺮﻳﻦ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻗﺮﻥ، ﻣﻨﻈﻢ ﻭ ﺗﻤﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻒ آﺏ ﻣﯽﺍﻳﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺑﯽﺟﻨﺠﺎﻝ ﻭ ﻫﻴﺎﻫﻮ ﻭ ﻧﺎﺳﺰﺍ، ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﻣﺼﺮﻑ ﻫﻤﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﺧﻮﺩ، ﺁﺏ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭِ ﻣﺮﺩﻣﺎﻥ یک ﻛﺸﻮﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﺳﻮﻣﯽ، ﺩﺭ ﺷﺮﺍﻳﻄﯽ ﻛﺎﻣﻼ ﻋﺎﺩﯼ، ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻣﯽﻛﻨﻴﻢ، ﻣﻌﻨﺎﯼ ﺗﻤﺪﻥ ﻧﻤﺎﻳﺎﻥ ﻣﯽﺷﻮﺩ.

ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻓﻴﻠﻢﻫﺎ ﻭ ﻋﻜﺲﻫﺎﯼ ﺧﺒﺮﯼ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺯﻟﺰﻟﻪ ﻭ ﺳﻮﻧﺎﻣﯽ ﻭﻳﺮﺍﻧﮕﺮ ﮊﺍﭘﻦ ﻣﻨﺘﺸﺮ ﺷﺪ، یک ﺻﺤﻨﻪ ﺩﺭﮔﻴﺮﯼ، ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ، ﻫﺠﻮﻡ، ﻏﺎﺭﺕ
ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ، ﻭَﻟَﻊ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ کمک‌های ﺍﻋﻄﺎﻳﯽ، ﺑﯽﻧﻈﻤﯽ ﻭ ﺣﺘﯽ ﻓﺮﻳﺎﺩ ﻭ ﺟَﺰَﻉ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﯽﺷﺪ.

ﻳﻜﯽ ﺍﺯ ﺧﺒﺮﮔﺰﺍﺭﯼﻫﺎ ﺧﻼﺻﻪ ﻣﺸﺎﻫﺪﺍﺕ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭﺍﻧﺶ ﺭﺍ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎﺯﺗﺎﺏ ﺩﺍﺩ:

۱ - ﺻﻔﻮﻑ ﻣﻨﻈﻢ ﺁﺏ ﻭ ﻏﺬﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﻴﭻ ﺣﺮﻑِ ﺯﻧﻨﺪﻩ ﻳﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺧﺸﻦ.

۲ - ﻫﻴﭻ ﺳﺎﺧﺘﻤﺎﻧﯽ ﺩﺭ ﺯﻟﺰﻟﻪ ۹ ﺭﻳﺸﺘﺮﯼ ﺁﺳﻴﺐ ﻧﺪﻳﺪ، ﻫﻤﻪ ﺧﺴﺎﺭﺕﻫﺎ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﺳﻮﻧﺎﻣﯽ ﻭ ﻭﺭﻭﺩ ﺩﺭﻳﺎ ﺑﻪ ﺷﻬﺮ ﺑﻮﺩ. (مدیریت پیشگیری)

۳ - ﻏﺎﺭﺗﮕﺮﯼ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﺸﺪ. ﺯﻭﺭﮔﻮﻳﯽ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﺑﻮﺩﻥ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﺸﺪ. ﻓﻘﻂ ﺗﻔﺎﻫﻢ ﺑﻮﺩ. (مدیریت انتظامی)

۴ - ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﮔﺮﺍﻥ ﻧﻴﺮﻭﮔﺎﻩ ﺍﺗﻤﯽ ﺑﻪ ﺭﻏﻢ ﻧﺸﺖ ﻣﻮﺍﺩ ﺭﺍﺩﻳﻮ ﺍﻛﺘﻴﻮ، ﺑﺎ اﺯ ﺟﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﮕﯽ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ خنک ﻛﺮﺩﻥ ﺩﺳﺘﮕﺎﻩﻫﺎ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺩﻫﻨﺪ. (مدیریت بحران)

۵ - ﺣﺘﯽ یک ﻣﻮﺭﺩ ﺳﻮﮔﻮﺍﺭﯼ ﺷﺪﻳﺪ ﻳﺎ ﺯﺩﻥ ﺑﻪ ﺳﺮ ﻭ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﻳﺪﻩ ﻧﻤﯽﺷﺪ. ﻣﺼﻴﺒﺖ ﻭ ﻏﻢ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﻃﻤﺄﻧﻴﻨﻪ ﺑﻮﺩ. (مدیریت روانپزشکی)

۶ - ﻣﺮﺩﻡ ﻓﻘﻂ ﺍﻗﻼﻡ ﻣﻮﺭﺩ ﻧﻴﺎﺯ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﻬﻴﻪ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﺷﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺁﺏ ﻭ ﺁﺫﻭﻗﻪ ﺑﺮﺳﺪ. (مدیریت تدارکات)

۷ - ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﻧﺎﺗﻮﺍﻥ ﻭ ﭘﻴﺮ ﻭ ﺑﻴﻤﺎﺭ ﺩﺳﺘﮕﻴﺮﯼ ﻣﯽﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺭﺳﺘﻮﺭﺍﻥﻫﺎ ﻗﻴﻤﺖﻫﺎ ﺭﺍ ﻛﺎﻫﺶ ﺩﺍﺩﻧﺪ. ﺧﻮﺩﭘﺮﺩﺍﺯﻫﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﻣﺤﺎﻓﻆ ﺩﺳﺖ ﻧﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ!(مدیریت اجتماعی)


۸ - ﻫﻤﻪ ﺩﻗﻴﻘﺎً ﻣﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﺑﺎﻳﺪ ﭼﻪ ﻛﺎﺭﯼ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ. ﺍﻧﮕﺎﺭ ﺑﺎﺭ ﺩﻭﻣﯽ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺍﺳﺖ! (مدیریت مانورهای عملیاتی)

۹ - ﺭﺳﺎﻧﻪﻫﺎ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﺤﺘﺎﻁ ﻭ ﺩﻗﻴﻖ ﺑﻮﺩﻧﺪ. ﺍﺯ ﺍﻧﺘﺸﺎﺭ ﮔﺰﺍﺭﺵﻫﺎﯼ اﻟﺘﻬﺎﺏﺁﻓﺮﻳﻦ ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﯼ ﻣﯽﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻓﻘﻂ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺁﺭﺍﻡﺑﺨﺶ ﭘﺨﺶ ﻣﯽﺷﺪ. (مدیریت ارتباطات و رسانه ها)

۱۰ - ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﻛﻪ ﺩﺭ یک ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﺑﺮﻕ ﺭﻓﺖ، ﻣﺮﺩﻡ ﺍﺟﻨﺎﺱ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪﻧﺪ ﺳﺮﺟﺎﻳﺸﺎﻥ ﻭ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﯽ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﺭﺍ ترک ﻛﺮﺩﻧﺪ. (مدیریت اجتماعی)

"ﺍﻳﻦ "ﻫﻤﺎﻥ "ﺗﻤﺪﻧﯽ" ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻘﻴﻪ ﻣﺤﺼﻮﻻﺕ ﻭ ﻣﺼﻨﻮﻋﺎﺕ ﺗﻤﺪﻧﯽ، ﺑﺮ ﺁﻥ ﺑﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺳﻮﻧﯽ ﻭ ﭘﺎﻧﺎﺳﻮنیک ﻭ ﻫﻴﺘﺎﭼﯽ ﻭ ﺗﻮﻳﻮﺗﺎ ﻭ ﻫﻮﻧﺪﺍ ﻭ ﻧﻴﺴﺎﻥ ﻣﻮﺗﻮﺭﺯ ﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺗﻤﺪﻥ ﺑﻨﺎ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﭼﻨﻴﻦ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻭ ﭼﻨﺎﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺪﻧﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺭﺷﺪ ﻭ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎ ﻭ ﻫﻤﻪ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻣﯽﺷﻮﺩ.
ﺯﻳﺮﺑﻨﺎی ﻧﺎﺏ ﺗﻤﺪﻥ یک ﺳﺮﺯﻣﻴﻦ ﺭﺍ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﺑﺤﺮﺍﻥ ﺩﻳﺪ. ﺍﻳﻨﻬﺎ ﺭﺍ ﻣﻘﺎﻳﺴﻪ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺎ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺑﺴﻴﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻫﻤﻮﻃﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ، ﺁﻥ ﻫﻢ ﺩﺭ ﻣﻮﺍﻗﻊ ﻋﺎﺩﯼ ﻭ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﻭ ﺛﺒﺎﺕ، ﺑﺒﻴﻨﻴﺪ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﺗﻔﺎﻭﺕ ﺭﺍ.

ﻓﺮﻕ ﺍﺳﺖ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﻛﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﻭﻳﺮﺍﻧﮕﺮ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﻭ ﺍﻧﻔﺠﺎﺭ ﺩﻭ ﺑﻤﺐ ﺍﺗﻤﯽ ﺩﺭ ﻛﺸﻮﺭﺵ، ﻛﺎﺭﮔﺮﺍﻧﺶ ﺩﺭ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺟﻬﺎﻥ ﻧﺎﻥ ﺧﺎﻟﯽ می‌خوردند ﻭ ﻫﺮ یک ‏«ﺳﻨﺖ‏»ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ‏«ﻳﻦ‏» ﺗﺒﺪﻳﻞ میﻛﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺳﺮﺯﻣﻴﻨﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ، ﺑﺎ ﻗﺸﺮ ﺗﺎﺯﻩ ﺑﻪ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻛﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﺟﻬﺎﻥ ﺳﻮﻣﯽ ﻛﻪ ﻫﺮ یک ‏«ﻭﺍﺣﺪ ﭘﻮﻝ ﻣﻠﯽ‏» ﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻻﺭ ﺗﺒﺪﻳﻞ ﻣﯽﻛﻨﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻏﺮﺏ ﺳﺮﻣﺎﻳﻪﮔﺬﺍﺭﯼ ﻛﻨﻨﺪ.

ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻧﻘﻞ ﻣﯽﻛﺮﺩ: ﺳﺎﻟﻴﺎﻥ ﭘﻴﺶ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭼﻨﺪ ﻫﻤﻮﻃﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﻛﺎﺭ ﺑﻪ ﮊﺍﭘﻦ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺍﺗﺎﻕ ﻛﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺍﺟﺎﺭﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩﻳﻢ. ﺍﺗﺎﻕﻫﺎ ﻗﻔﻞ ﻭ ﺑﺴﺖ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻪ ﺻﺎﺣﺒﺨﺎﻧﻪ ﮔﻔﺘﻴﻢ ﭼﺮﺍ ﻗﻔﻞ ﻭ ﻛﻠﻴﺪ ﻧﺪﺍﺭﺩ، ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﻴﺪ؟ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺍﻣﻦ ﺍﺳﺖ! ﻛﺴﯽ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻛﺎﺭﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﺑﺎ ﺷﺮﻣﻨﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺣﺎﻟﯽ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﮕﺮﺍﻥ ﻧﻴﺴﺘﻴﻢ، ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻧﮕﺮﺍﻧﻴﻢ!

ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎﻝ، ﺗﻤﺪﻥ ﺭﺍ ﻧﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺧﺮﻳﺪ ﻭ ﻧﻪ ﻣﯽﺗﻮﺍﻥ ﺑﺎ ﺷﻌﺎﺭ ﻭ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩ. « ﺗﻤﺪﻥ‏» ﻣﺤﺼﻮﻟﯽ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺩﺭ ﻓﺮﺁﻳﻨﺪﯼ ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ، ﻣﺘﻌﻬﺪﺍﻧﻪ، هوﺷﻤﻨﺪﺍﻧﻪ ﻭ ﺑﻪ ﻏﺎﻳﺖ ﻣﻨﻈﻢ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺷﻮﺩ. ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﺗﻤﺪﻥ، ﻧﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻭ نه ﻛﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻭ ﻭﺯﺍﺭﺗﺨﺎﻧﻪ ﻭ ﺩﻭﻟﺖ، ﻛﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ‏ ﻭ ‏آﻣﻮﺯﺵ ﻭ ﭘﺮﻭﺭﺵ‏ ﺍﺳﺖ.
12 views11:33
باز کردن / نظر دهید
2018-04-05 12:03:30 در میانه تمام تیرگی‌ها گاه باید گفت :
اینجا چراغی روشن است
.
در روستای طاد از توابع تفرش اقدامی صورت گرفته که دو نشان با یک تیر شکار شده‌اند. نام‌گذاری کوچه‌های روستا به نام شخصیت‌ها و مشاهیر قدیم و معاصر وطن همراه با آنچه به آن شهره بودند در کنار تاریخ تولد و وفات ایشان، تاریخ و فرهنگ مجسم را برای هر رهگذری بیان ساخته.
تصور کنید اگر شهری مانند تهران اینگونه معرفی مشاهیر و بزرگان و شهدا را انجام دهد، #سهم_امروزم_از_شهر برای هر یک از ما چقدر پربار خواهد بود.
اسمی در کنار جایگاه اجتماعی‌اش چه حس غروری می‌آفریند که هموطن این بزرگان هستیم.
.
البته کتمان نشود اقدامات مشابه مانند نقاشی‌های دیواری، مجسمه‌ها، تابلوها و سایر اقدامات معرفی بزرگان وطن اما این کارکرد و این شیوه معرفی، دیدگان را و حافظه را بیشتر و بهتر درگیر خواهد نمود.
.
کاش روزی بیاید که همه بدانیم خاک و آب و هوای وطن پر شده از شمیم حضور چه بزرگانی از گذشته تا به حال...
.
@BishehGroup
.
97.01.15
.
7 views09:03
باز کردن / نظر دهید
2018-03-12 08:32:37 حاج‌حسینعلی عظیمی،
مرد میدان مهجور جهاد

سالهاست دغدغه‌مندان و مراکز و هسته‌های جبهه انقلاب، دم از گسست نسل‌ها می‌زنند و نگران آنند که داشته‌ها و گوهرهای نهفته در نهان انقلاب، به دست نسل نو نرسد.
بارها گفته شده حافظه تاریخی نیروهای انقلاب ضعیف شده و گذشته نیروهای همتراز خود را به یاد نمی‌آورند.
چند صباحی است بچه‌های انقلاب متوجه شده‌اند که تکنوکرات‌ها چگونه اصرار داشته و دارند کنتور بچه‌های انقلاب را صفر کنند. کنتورشان صفر شود تا یادشان نیفتد که جهادسازندگی چگونه رخ داد؛ جهاددانشگاهی چه کرد؛ نهضت‌های آزادیبخش چه بودند؛ نهضت سوادآموزی چگونه اوج گرفت؛ خودکفایی چگونه ره صدساله پیمود؛ ..
تا از این رهگذر نتوانند برای امروز و در عرصه‌های جهاد پیشرفت، جهاد علم و فناوری، جهاد تولید ملی، جهاد فرهنگی، جهاد اندیشه‌ورزی و جهاد سبک زندگی، راه خود را پیدا کرده و بارهای زمین مانده آرمان‌های انقلاب را بر دوش کشند.

اما در هنگامه‌ای که ستادها همچنان تعطیل و قرارگاه‌ها همچنان مختل و نیروهای موثر همچنان پکر بودند،
مردی از جنس جهاد برخاست تا یادگارهایی را که از حرکت‌های جهادی صدر انقلاب، در قلب و فکر خود زنده نگهداشته بود، به دامان نسل جدید بسپارد.

 مهندس حاج حسینعلی عظیمی، مردی است از معدود مردان میدان جهاد، که زمانه و زمینه‌اش را شناخته و همچنان زنده و پرحرکت رو به آینده حرکت می‌کند.
ذکر زندگینامه منحصربفرد «حاجی عظیمی»، بویژه تجربه‌های آتش به اختیارش پس از جنگ ـ که خیلی‌ها سبک زندگی جهادی را به خاطره تبدیل کردند و صرفاً در شب شعرها و لب اروندرود یادش می‌افتادند ـ در این مجال نمی‌گنجد.

عظیمی توانست آتش جهادسازندگی را پس از اضمحلالش به دست تکنوکرات‌ها، زنده نگهدارد.
او که تفکر جهادی را عمیقاً در خود حفظ کرده و هرجا بوده و هر کاری کرده در مسیر مستقیم احیای الگوی جهادی انجام داده، معتقد است پیشرفت در تمام وجوهش جز با الگوی تفکر و فرهنگ و مدیریت جهادی رخ نخواهد داد.
از این رو همزمان که در تهران در کنج مؤسسه فرهنگی سنگرسازان بی سنگر، به تولید آثار فرهنگی و هنری در باب الگوی جهادی همت می‌گماشت، با اشتیاق و علاقه خود دشت‌های همچنان مظلوم خوزستان را در می‌نوردید تا ضمن احیای اراضی وسیع کشاورزی آنجا، با پدیده ریزگردها که محصول توسعه تکنوکراتی است، مبارزه کند.
همزمان در گعده‌های متعدد جوانان مؤمن فرهنگی شرکت می‌کرد تا انبوه پرسش‌ها و ابهام‌ها و مسائل مستحدثه خود را در زمانی که هیچ اتاق فکری به این موضوع همت نمی‌گماشت درباره الگوی جهادی پاسخ گوید.
همزمان با همه این‌ها با علاقه و اصرار وافر خود، به دفاتر مطالعاتی حوزه علمیه قم نیز سر می‌زد و حوزه را در خصوص ورود به اقتصاد مقاومتی و الگوی جهادی پیشرفت، تشویق و تحریک می‌کرد.
همه این‌ها در شرایطی بود که یک پای مهندس عظیمی دایماً در بیمارستان بود و هر از چندی، با شیمیایی به یادگار مانده از دفاع مقدس و عملیات فاو دست و پنجه نرم می‌کرد.

عظیمی یک‌تنه نشان داد کار جبهه‌ای یعنی چه. یک تنه ثابت کرد هم می‌توان یک متفکر راهبردی بود و هم یک چریک عملیاتی. یک تنه و در حد بضاعت خود، به این رهنمود رهبری عملاً وفادار بود که کار را به دست جوانان بسپارید.

عظیمی از این پس باید همچون باغبانی پیر، به نهال‌هایی که در زمین حرکت‌های جهادی نسل نو انقلاب کاشته، سرکشی نماید و بوستان نوظهور حرکت جهادی انقلاب را به نظاره بنشیند.
۱۵ اسفند ۹۶

https://t.me/joinchat/AAAAAEJLdxfs8xce1TkqDA

انتشار در روزنامه قدس
http://qudsonline.ir/news/592310/
8 views05:32
باز کردن / نظر دهید
2018-03-07 10:09:01 معایب عضویت ایران در کنوانسیون UPOV
کنوانسیون بین‌المللی حمایت از ارقام‌ جدید گیاهی، مهم‌ترین سند حقوقی بین‌المللی در زمینه حمایت از حقوق مالکیت معنوی تولید کنندگان ارقام اصلاح شده گیاهی به شمار می‌رود که نسخه سوم ان در سال 1991 به تصویب کشورهای عضو رسیده است. بدیهی است که این کنوانسیون از سوی کشورهایی مانند آمریکا ، فرانسه و آلمان برای تضمین سود شرکت های بذر این کشورها تاسیس شده است.

بر اساس مقررات این کنوانسیون، برای به‌نژادگرانی که رقمی گیاهی با چهار ویژگی جدید، متمایز، یکنواخت و پایدار تولید کرده باشند، از حق انحصاری برای فروش و توزیع آن برخوردارند و کشاورزان برای استفاده از این بذرها باید هر سال به به‌نژادگر حق استفاده (Royalty) پرداخت کنند. در غیر این صورت کشاورزان با مجازات مواجه می‌شوند.

این امر محدودیت‌های زیادی برای کشاورزان در کشورهایی که عضو این اتحادیه هستند ایجاد کرده است. تاکنون تعداد کمی از دولت‌ها (شصت و هفت دولت) به این کنوانسیون در آمده اند.

عضویت ایران در این کنوانسیون معایب زیر را به همراه خواهد داشت:

1- با عنایت به اینکه ایران صادر کننده بذر نبوده و قسمت اعظم بذر محصولات مختلف مانند ذرت، کلزا، سویا، پنبه، خیار،گوجه فرنگی ، بنفشه، اطلسی، و ... از خارج وارد می شود این کنوانسیون حامی به‌نژادگر خارجی است نه داخلی. یعنی ما علاوه بر قیمت بذری که تا کنون پرداخت می کردیم باید حقوق و مزایای بیشتری به ایشان تقدیم کنیم!!

2- عضویت ایران به معنی پذیرش محدودیت های فراوان در ازای به دست آوردن هیچ است هیچ مزیتی از عضویت نصیب ایران نخواهد شد.

3- حدود 80 درصد کشاورزان ایران خرده پا هستند که از مزرعه خود برای سال بعد بذرگیری می نمایند. در صورت عضویت همه آنها مجبور به پرداخت مبلغی به شرکت های خارجی خواهند شد و در صورت تخلف، صدها پرونده حقوقی در مجامع بین المللی علیه ایران طرح خواهد شد.

4- در سالهای گذشته از منابع مختلف بذرها و نهال های مختلفی وارد کشور شده است، در صورت عضویت باید پاسخگوی تک تک آنها بوده و مجبور به پرداخت جریمه خواهیم شد.

5- در برنامه‌های تحقیقات به‌نژادی به منظور ترکیب صفات مطلوب، معمولا ارقامی از خارج وارد و با ارقام داخلی آمیزش داده شده و ارقام جدید حاصل می شوند. در صورت عضویت اینگونه تحقیقات متوقف و یا مشروط به اخذ مجوز و پرداخت سهم طرف خارجی خواهد شد.

6- بذر بسیاری از ارقام بومی کشور مانند گندم، شبدر ، یونجه ، گیاهان دارویی و .. در سال های گذشته از کشور خارج شده اند و هم اکنون توسط شرکت های خارجی به عنوان رقم ثبت شده اند، در صورت عضویت، حتی برای کشت همین ارقام ایرانی (مانند شبدر ایرانی) هم مجبور به پرداخت مبلغ به طرف های خارجی خواهیم شد.

7- برای استفاده از فرآورده های رقم مانند روغن ، کنسرو، کمپوت و ... نیز پرداخت حق به‌نژادگر لازم است.
منبع: خبرگزاری تسنیم

#پایا همیار پیشرفت روستا و مناطق محروم
@paya_net
1.1K views07:09
باز کردن / نظر دهید