Get Mystery Box with random crypto!

PDF ™

لوگوی کانال تلگرام pdfscom — PDF ™
موضوعات از کانال:
اشو
آلبر
آرتور
پریون
پیتر
فرهاد
رابرت
ویلیام
اروین
استیو
All tags
آدرس کانال: @pdfscom
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 210.45K
توضیحات از کانال

کتابخونه تلگرامی :
📚اینجا مثل کتابخونه های توی شهر، کارت عضویت نمیخواد!
جهت حمایت از صاحبان اثر،از انتشار کتاب هایی که حق چاپشان محفوظ است و درحال فروش میباشند معذوریم🙏
.
.
.

Ratings & Reviews

4.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 8

2024-04-17 00:00:33 گاهی انسان به تفاهمی بین مرگ و زندگی می‌رسد و از اینکه این دنیا را ترک کند، ترسی ندارد.
او با اقتدار می‌خواهد بعد از سال‌ها زندگی، از این جهان رخت ببندد، اما مشکلی وجود دارد: اطرافیانش به هر قیمتی می‌خواهند او را نگه دارند و رفتن را برایش ممنوع می‌کنند.
تعارضی میانِ رفتنِ با عزت و ماندنِ بیمارگونه…

گویی که برعکس شده و این‌بار فرزند است که برای والد تصمیم می‌گیرد چه زمانی برود، بدون آنکه رضایت والد خویش را در نظر بگیرد.
اینجا نه‌تنها زندگی جریان ندارد، بلکه ضدیتی با سِیر طبیعی مرگ و زندگی است، زیرا به‌زور و برخلافِ میل خودش مانده است.

#وحید_اکبری
@PDFsCom
12.6K views21:00
باز کردن / نظر دهید
2024-04-16 10:01:58 - زن داری؟
- نه، امیدوارم بگیرم
عصبانی گفت: خیلی خری، مرد که نباید زن بگیرد!
- چرا؟ سینیور ماجیوره
با عصبانیت گفت: مرد نباید زن بگیرد.
نباید ازدواج کند، اگر قرار باشد همه چیز را از دست بدهد، نباید دستی دستی خودش را توی مخمصه بیندازد. مرد که نباید خودش را توی هَچَل بیندازد و دنبال چیزهایی باشد که آن‌ها را بعدا از دست می‌دهد.
- حالا چه الزامی دارد که از دست بدهد؟
سرگرد گفت: به هر حال از دست می‌دهد.
از دست می‌دهد پسر، با من بحث نکن!
شِنل خود را پوشید و کلاهش را بر سر گذاشت. یک راست آمد به سراغ من و دست گذاشت روی شانه‌ام و گفت: شرمنده‌ام نباید گستاخی می‌کردم. زنم تازه مُرده، مرا ببخش.

مردان بدون زنان
#ارنست_همینگوی

@PDFsCom
15.9K views07:01
باز کردن / نظر دهید
2024-04-16 10:01:55
به شنیدن عادت کن،خواهی دید که از سخن ابلهان نیز سود خواهی جست!

#افلاطون

@PDFsCom
15.1K views07:01
باز کردن / نظر دهید
2024-04-15 21:16:04 خلاصه کتاب جعبه کمک های اولیه احساس اثر روانشناس سرشناس، دکتر گای وینچ، که در بخشی از آن میگوید چگونه در در کمتر از 5 دقیقه به حال خوب دست پیدا کنیم.

• دکتر وینچ معتقد است با انجام این 7 کار حال‌تان سریع خوب میشود :

1- شنیدن موزیک دلخواه‌تان با صدای بلند.
2- قدمی در کوچه پس کوچه ها بزنین.
3- یه فیلم کمدی تماشا کنین یا جوک بخونین.
4- پارازیت های فکری را حذف کنید. مثل چی؟ پس کار فردا رو کی انجام بدم؟ شاید نتونم تمومش کنم، اگر تمومش نکنم چی میشه…شاید اخراجم کنند، شاید دوستم نداره و...
5- یک نفر را در آغوش بگیرید.
6- به خودتان اجازه بدهید که غـُر بزنید.
7- راجع به اتفاقات خوب گذشته فکر کنید.

@PDFsCom
16.2K views18:16
باز کردن / نظر دهید
2024-04-15 15:56:17
آن روز که مجبورمان کردند از زمین کوچ کنیم
روی سیاره جدید مغازه عطر فروشی خواهم زد
و از دلتنگی آدم ها کاسبی می‌کنم!
مثلا عطر خاک باران زده‌ی صبح های تابستان را می فروشم
یا بوی اقاقیا در اوایل بهار را، یا عطر تن های جدامانده از عشق های بی وصال را.

@PDFsCom
15.9K views12:56
باز کردن / نظر دهید
2024-04-15 13:22:24 اگه از من بپرسن قشنگ‌ترین واژه‌ای که یاد گرفتی چیه؟ می‌گم پذیرش.
پذیرفتن شرایط با تمام سختی‌هاش، پذیرفتن آدما با تمام نقص‌هاشون،
پذیرفتن اینکه مشکلات هست ولی باید ادامه داد،
پذیرفتن اینکه گاهی اشتباه می‌کنم،
پذیرفتن اینکه من کامل نیستم،
پذیرفتن تموم فقدان‌ها،
پذیرش تمام از دست دادن‌ها، شکست خوردن‌ها، رها شدن‌ها ...
داشتن پذیرش یعنی پایان دادن تمام دعواها و اختلاف‌ها، پایان حال بد و جنگ اعصاب و شروع آرامش ...
بپذیرید بچه‌ها؛ همه چیز رو بپذیرید و رها کنید.
اگر کسی دوستون نداره، اگر کسی باهاتون ارتباطش رو کم می‌کنه، اگر کسی ازتون متنفره، اگر کسی ازتون دور می‌شه، اگر زندگی اون‌طور که می‌خواستین پیش نمی‌ره ...
هیچی جز پذیرش و گذشتن نشون نمی‌ده چقدر بالغ هستین ...

@PDFsCom
16.2K views10:22
باز کردن / نظر دهید
2024-04-15 13:11:56
وقتی به ساختمانمان برگشتم می‌دانی ناگهان چه دیدم؟ دو کاغذ مفصل از تو.
از خوشحالی گریه‌ام گرفت. به اطاق خودم رفتم و همانطور روی تخت افتادم و در میان احساسات متضاد (خوشحالی، اندوه، گریه، خنده) نامه‌های تو را خواندم.
نخواندم، بلعیدم!

از نامه‌های سیمین دانشور و جلال آل احمد
خانه موزه جلال و سیمین

@PDFsCom
15.4K views10:11
باز کردن / نظر دهید
2024-04-14 12:49:29 داستان با این جملات آغاز می شود:
دیروز تلفن تو مُرد. فقط آدمها نیستند که می میرند. شماره تلفن ها هم می میرند. طی سالهای زندگی ات رقم های زیادی را فراموش خواهی کرد: شماره پاسپورتت، مبلغ آخرین حقوقی که گرفته ای، شماره پلاک اتومبیل دوستت، فاصله زمین تا ماه، جمعیت شهری که در آن زندگی می کنی و شماره های دیگر را… همه را فراموش خواهی کرد، به جز این پنج رقم. این پنج رقم، در این تداوم برایت عزیزترین هدیه است. پنج رقم، صدای او و بوی بنفشه ای که از گوشی تلفن می آید. گاه طوری دسته سیاه رنگ تلفن را بلند می کردم که گویی در پوش پیانو را بلند می کنم. گاهی این دسته سیاه رنگ را طوری بر جای خود می گذاشتم که گویی در تابوتی را می گذارم.
اما حالا دیگر این شماره وجود ندارد. یعنی نه اینکه وجود نداشته باشد، نه… دیگر برای من وجود ندارد. برای من این شماره دیگر منطقه ای ممنوعه است

من، تو، او و تلفن
#آنا_رسول_رضا

@PDFsCom
14.5K views09:49
باز کردن / نظر دهید
2024-04-14 11:31:40
خوشبخت بودن یه حالته.
حتی با عشق هم نمیتونی خوشبخت باشی
اگه حالتِ خوشبخت بودن رو نداشته باشی!

خوشا خوشبختان
#یاسمینا_رضا

@PDFsCom
14.4K views08:31
باز کردن / نظر دهید
2024-04-13 11:39:49 بلندترین رمان تاریخ و از نمونه‌های درخشان ادبیات کلاسیک است که مارسل پروست آن را در هفت جلد به نگارش درآورده.
کتابی مملو از نکات عمیق فلسفی و نقدهای اجتماعی و ادبی.

گزیده هایی از «در جستجوی زمان از دست رفته»
#مارسل_پروست

@PDFsCom
17.3K views08:39
باز کردن / نظر دهید